اقتصاد۲۴- به دیدار فردی میرویم که همیشه او را در لباس سبز و در ورودی مصلی گناباد در روز جمعه میدیدم، پیرمردی خوشرو که با جوانان به سبک خودشان و با پیرمردها به تناسب سن خودشان شوخی میکرد.
بیشتر بخوانید:در شرایط کرونایی چگونه در مراسم تدفین بستگان شرکت کنیم؟
حدود ۲۰ روزی بود که دیگر از وی خبری نبود که پس از پرسوجو متوجه شدیم به کرونا مبتلا شده، اما حالش خوب است و به منزل آمده؛ برای تهیه مصاحبه به سراغ این مرد مهربان رفتیم. از بقیه افراد خانواده جدا بود در اتاقی جداگانه که رفت و آمدی به آن زیاد نبود؛ ماسک زدیم و برای احتیاط دستکش هم استفاده کردیم و به سراغ حاج احمد صداقت رفتیم.
مثل همیشه با شوخی صحبتش را شروع کرد؛ روحیه عجیبی داشت؛ انگار کرونا به او نزدیک نشده بود چه برسد به این که با کرونا دست و پنجه نرم کرده است؛ خودش از نحوه درگیر شدنش ابراز بیاطلاعی میکرد، اما میگفت فکر کنم به خیابان رفتم محیطی آلوده بود و مبتلا شدم.
با همان لهجه گنابادی میگوید: از کرونا که هیچ، از بزرگتر از کرونا هم نمیترسیم؛ ما مردم ایران هر چیزی را شکست میدهیم؛ روزی که تب و لرز کردم همه ترسیدند و بعد از مثبتشدن تستم همه نگران بودند، اما من هیچ ترسی نداشتم، زیرا اول به خدا ایمان داشتم و قسمت هر چه او بداند همان میشود و دوم به پزشک و پرستاران ایمان داشتم.
اگر بگویم دوران راحتی بود دروغ گفتهام؛ سخت بود، اما آنچه همیشه به یک بیمار کمک میکند؛ اعتماد به خدا و متوسلشدن به اوست که من در روی تخت بیمارستان همین را پیشه خود کرده بودم البته پرستارها و پزشکم مثل پدر خود از من مراقبت میکردند.
این پیرمرد ۸۷ ساله گناباد که از بیماری کرونا بهبود یافته و امروز در منزل دوران نقاهت را میگذراند وقتی اسم از پرستار میبریم اشک در چشمانش جمع میشود و میگوید: شما بیرون هستید و نمیبینید کجا دارند کار میکنند، نیستید ببنید چه بیمارهایی را پرستاری میکنند و در این شرایط به تو بگوید باباجان، پدرجان! هرچه فکر میکنم فقط خدا میتواند به یک نفر همچین توانی بدهد.
این پیرمرد گنابادی در پایان خاطرنشان میکند: به مردم التماس میکنم بهخاطر پدر و مادر خودشان، بهخاطر خواهر و بردار خودشان هم شده در خانه این چند مدت را بمانند، دید و بازدید را هم میتوان بعد انجام داد و کاری نکنیم که این دید و بازدید آخرین دید و بازدید ما باشد.
منبع: تسنیم