اقتصاد۲۴- «زنجیره وقایعی که در دو ماه گذشته با آمدن کرونا به ایران اتفاق افتاد کافی بود تا نشان دهد جامعه کنونی ایران هنوز آنقدر توانمند نیست که بتواند مقابل بحران های احتمالی پیش بینی نشده ایستادگی کند».
اینها بخشی از صحبتهای حسین راغفر، اقتصاددان همیشه منتقد دولتهاست که در ارزیابی شرایط کنونی دولت و جامعه برای زدودن ویرانیهای برجای مانده از کرونا با اقتصاد۲۴ در میان گذاشته است؛ از لابهلای صحبتهای این کارشناس اقتصادی یک نکته مشخص است و آن اینکه هم دولت و هم مردم در مواجهه با بحرانی نظیر آنچه در دو ماه گذشته اتفاق افتاده است دارای وظایف و مسئولیتهایی هستند اما در این میان چون سهم بیشتری متوجه دولت است طبیعی است که نوک تیز پیکان انتقاد نیز بیش از همه متوجه عملکرد دولت باشد.
راغفر در این صحبتها به کرات عنوان کرد که منظورش از دولت فقط قوه مجریه نیست، بلکه مراد او مجموعه سازمانها و کارگزاران مرتبط با ارکان حاکمیتی است که سالهاست به صورتهای مختلف بازیگر اصلی و دست بالای عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی ایران محسوب می شوند؛ او به صورت مشخص تاکیدش را متوجه نهادهایی مثل بنیاد مستضعفان، موقوفاتی نظیر آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام و بانکهای مرتبط با نهادهای نظامی کرده و میگوید: سه دهه است که دولتهای مختلف اقتصاد ایران را به نفع این نهادها ریل گذاری کرده اند و حالا وقت آن است تا از قبل انحصارها و معافیتهایی که نصیبشان شده است برای بازسازی خرابیهای برجای مانده از بحران کرونا آستین بالا بزنند.
بیشتر بخوانید: نرخ تخریب شغلی کرونا
این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه برنامههای رونمایی شده دولت برای حمایت از کسب و کارها و خانوارهای زیان دیده از کرونا نمی تواند کافی و اندازه باشد، ادامه می دهد: دولت به مفهوم قوه مجریه آنقدر پول ندارد که بتواند برای این امر اختصاص دهد و این بار مسئولیت متوجه همین کارگزاران حاکمیتی عرصه اقتصاد است تا به صورت شفاف و غیر نمادین برای بازسازی جامعه آستین بالا بزنند.
راغفر که همواره یکی از منتقدان اجرای برنامههای اقتصادی موسوم به نئولیبرالی در سالهای پس از جنگ است در بخش دیگری از گفتگوی خود با اقتصاد۲۴ اینطور مدعی میشود که اجرای این سیاستها بیشترین تاثیر را در غافلگیری جامعه از شوک کرونا داشته است: یکی از نتایج جامعهای که به سمت نئولیبرال شدن حرکت میکند کاهش مسئولیتهای اجتماعی دولتها در قبال جامعه است و این در شرایطی است که جوامع باید همواره برای مقابله با بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی همچون وقوع جنگ یا زلزله و شیوع بیماری آماده باشند.
وی یادآوری این واقعیت که در عصر حاضر چنین مشکلی موضوعی عالمگیر است و تقریبا تمام کشورهای درگیر بحران کرونا با آن در حال دست و پنجه نرم کردن هستند در توضیح این مقصود خود میگوید: دستکم سه دهه بود که توسعه و بهروزرسانی بسترهای خدمات آموزشی و بهداشت عمومی در ایران فراموش شده بود؛ اشتیاق به کسب سود، دولتها را از پایبندی به تکالیف قانون اساسی بازداشته بود و در عمل بستری ایجاد شده بود تا سوداگران به نام آموزش و بهداشت مشغول فعالیت باشند؛ نتیجه این وضعیت زمانی آشکار شد که بحران کرونا گریبانگیر ایرانیان شد و سیستم بهداشتی و آموزشی نتوانستند در این شرایط عملکرد مطلوبی از خود نشان دهند؛ در ایران دولت به مفهوم گسترده آن از مدتها قبل چشم خود را بر مسئولیتهای اجتماعی بسته بودند و کمابیش در دیگر کشورها نیز چنین وضعیتی حاکم بود.
در نظر راغفر مناقشه جدی بر سر تمدید محدودیتها، وضع قوانین سختگیرانه بر روند زندگی روزمره مردم یا چراغ سبز نشان دادن برای از سرگیری تدریجی روال عالی فعالیت های جامعه، مصداق بازر فراموش شدن مسئولیتهای اجتماعی دولتها در مواقع بحرانی است. وی میگوید: وقتی تفکر سودآوری در صدر توجه قرار بگیرد دیگر خرج کردن برای حفظ آمادگی عمومی در مواقع بحرانی معنایی ندارد؛ الان در نزد هیچکدام از نهادهای متولی حمایتهای اجتماعی بانک اطلاعاتی معتبری از آخرین وضعیت اقتصادی خانوارها وجود ندارد؛ دولت به مفهوم قوه مجریه نهایتا بودجه 100 هزار میلیارد تومانی برای جبران خسارتها اختصاص داده که طبق برآوردها نمیتواند پاسخگوی زیان وارد آمده باشد؛ لازم به گفتن نیست که شرایط برخورداری از این تسهیلات هم به اندازه کافی گویای غافلگیر شدن دولت هست؛ با این وضعیت استمهال نهایتا چند قسط معوقه و چند ماه اجاره هم بعید است دردی را درمان کند و درست همین جاست که لازم است برای جبران این خرابیها دیگر بخشهای اقتصادی دولت در مفهوم حاکمیت وارد میدان شوند و بیمنت و چشمداشت به وظیفه بر زمین مانده قانون اساسی عمل کنند.
این استاد علم اقتصاد در ادامه باز هم با یادآوری چرخش بنیادینی که از حدود سه دهه پیش در سیاستهای اقتصادی ایران اتفاق افتاده است ادامه می دهد: وقتی اقتصاد یک جامعه بر مبنای سوداگری، رانتخواری و سفته بازی به سمت جایگزینی مناسبات تولید محور با واردات کالاهای مصرفی تغییر کند بخش قابل توجهی از اشتغال جامعه جنبه غیر رسمی، پنهان و کاذب خواهند داشت؛ این بخش شاید بتواند با کمترین هزینه در شرایط معمول به حیات خود ادامه بدهد اما در مواجهه با بحرانی نظیر شیوع کرونا به سرعت دچار فروپاشی خواهد شد و چون حتی از صاحبان این مشاغل نام و نشان ثبت شده وجود ندارد نمی توان به صورت موقت آنها را از خدمات اجتماعی اضطراری برخوردار کرد؛ به صورت مشخص بسیاری از زیان دیدگان بحران اقتصادی کرونا شرایط دسترسی به حساب بانکی ندارند و معلوم نیست که چگونه قرار است از کمکهای دولت بهرهمند شوند.
راغفر که مانند هر اقتصاددان دیگری معتقد است پرداخت بی دلیل پول برای حیات یک جامعه زیانبار است، می گوید: وضعیت کنونی یک استثناست، خیلی ها از شرایط به وجود آمده لطمه خوردهاند و باید از فروپاشی کسب و کارها و خانوارها جلوگیری کرد و طبیعتا به دلیل غافل شدن دولتها از تدوین بانک جامع اطلاعات اقتصادی خانوارها این مسئله با دشواریهای خاص خود روبروست اما در نتیجه رواج سفته بازی و رانتخواری این وضعیت دشوار کم
ابیش برای بیشتر جامعه ایجاد شده است، حتی آن بخشی که در اقتصاد رسمی صاحب شغل نام و نشان داری هستند حالا شکننده تر از هر زمان دیگری هستند، دلیل این وضعیت افزایش ریسک هزینه های تولید محور است که آن هم یکی از نتایج اجرای سیاستهای اقتصادی سه دهه گذشته است.
بیشتر بخوانید: تنگناهای مالیاتی دولت در سال سخت کرونایی
این منتقد سیاستهای اقتصادی دولتها در دنباله صحبتهای خود می گوید: طبیعی است که این وضعیت بر رفتار مردم و جامعه تاثیر گذار باشد؛ تصوری که با اتفاقات این مدت از مسئولان در نزد مردم ساخت شد این بود که کسی به فکر جامعه نیست و هرکس باید خود گلیمش را از آب بیرون بکشد، نتیجه چنین تفکری چیزی غیر از دامن زدن به موج سوداگرایی و سفته بازی نیست؛ بازار سیاهی که برای ماسکهای بهداشتی و مواد شوینده راه افتاد و باعث شد مردم به جان هم بیفتند تا جایی که حتی صدای مسئولان هم از این نابسامانی بلند شد و این وضعیت درست همان موقعیتی بود که نشان داد بخشهایی از جامعه از انجام وظایفش در مواجهه با بحران کرونا غافل شده است.
راغفر در جمع بندی خود از شرایط به وجود آمده میگوید: جوامع باید همیشه آماده مقابله با بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی باشند؛ کرونا هر منشایی که داشته باشد برای جامعه بشری یک بحران است و موقعیت متفاوت اقتصادی ایران در دهههای گذشته آسیبپذیری در مقابل این بحران را تشدید کرده است. رمز موفقیت جوامعی مثل کره جنوبی و سنگاپور که عملکرد دولتهایشان امروز در مبارزه با کرونا موفق ارزیابی شده است به دلیل مورد توجه قرار گرفتن مسئولیت اجتماعی است؛ اتفاقا در این جوامع با نگاهی هزینه –فایده و اقتصادی، سنت احیای مسئولیتهای اجتماعی دولتها مورد توجه قرار گرفته است و تاکید دارم که برای احیای مسئولیتهای اجتماعی در ایران دولت در مفهوم حاکمیت اقتصادی- اجتماعی مسئولیت دارد.
از نظر این اقتصاددان برای آنکه جامعه بتواند آمادگی خود را در مواجهه با بحرانهای پیش بینی نشده حفظ کند باید از نظر مالی از آمادگی کافی برخوردار شود و این کار مستلزم آن است که بخشهایی اقتصادی معاف مانده از ضوابط مالیاتی به عملکرد شفاف مالیاتی روی بیاورند؛ سفته بازی و سوداگری از چرخه اقتصاد ایران حذف و فعالیتهای تولید محور جایگزین آن شوند؛ اشتغال به سمت رسمی شدن و علنی شدن حرکت کند و در نهایت دولت بتواند درآمدهای مالیاتی خود را افزایش دهد و به خصوص از بازیگرانی که در نتیجه رانتهای مختلفی مثل رانت ارزی چند سال گذشته به عایدی سرشاری دست یافتهاند به صورت شفاف حسابکشی کند.