ژوبین صفاری، اقتصاد۲۴ - روز جمعه شورای حکام آژانس اتمی اولین قطعنامه ضد ایرانی از سال ۲۰۱۲ را به بهانه عدم همکاری تهران با تحقیقات آژانس، تصویب کرد. یک خبر سیاسی منفی دیگر که باز هم نگرانی از آینده بازارها و تاثیر آن بر شاخصهای اقتصادی را بیشتر میکند.
هر چند از بعد حقوقی نیز در واقع قطعنامه شورای حکام الزامآور نیست، اما تجربه نشان داده است در ادامه اتفاق مثبتی رخ نداده است. با این همه روز شنبه بازار بورس واکنشی متفاوت از این خبر نشان داد و همچنان به روند صعودی خود ادامه داد، موضوعی که به نظر میرسد دلایلی متفاوت از تحولات سیاسی بین المللی دارد.
پیمان مولوی، کارشناس مسائل اقتصادی در این خصوص به اقتصاد ۲۴ گفت: «زمانی که حجم نقدینگی بالاست و تعداد شرکتهای بورسی محدود به ۷۰۰ شرکت است، رشد بورس حتی در زمان رسیدن خبر قطعنامه منطقی است. از طرفی تورم بالا و انتظار تورمی در افکار عمومی از دیگر دلایل رشد بورس است. همچنین فعالان بازار بورس اتفاقات گذشته را دیده اند و حتی با وجود تحریمها، بورس رشد داشته است بنابراین بورس واکنشش به خبر قطعنامه معکوس است.»
قیمت دلار، اما در اولین روز هفته با ۲۵۰ تومان افزایش کار خود را شروع کرد هر چند قیمت در بازارهای غیر رسمی کمی متفاوت است. با این همه باید دید در میان مدت و بلند مدت اثر این قطعنامه تا چه اندازه میتواند اقتصاد و بازارهای کشور را تحت تاثیر قرار دهد. هر چند برخی کارشناسان معتقدند که اثرات روانی این موضوع و سردرگمی فعالان اقتصادی که از زمان تحریمهای آمریکا و بدعهدی هایش در برجام شکل گرفته همه باعث ایجاد نا امیدی در چشم انداز اقتصادی کشور میشود.
ناامیدی مهمترین اثر بلند مدت تحریمها
پیمان مولوی، کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ به اثرات قطعنامه شورای حکام اشاره کرد و گفت: بحث شاخصهای اقتصادی ما از موضوع تحریم و قطعنامه هم عبور کرده است. نگرانی از اثر منفی تحریمها بیشتر از سمت دیگر یعنی نشانه رفتن امید نسبت به آینده است.
وی افزود: این اتفاقها و قطعنامهها یادآور تحریمهای گذشته است که دست سرمایه گذار را بسته و مردم را نسبت به آینده دچار یاس میکند.
مولوی تصریح کرد: متاسفانه حتی واکنش مردم و فعالان اقتصادی نسبت به این اتفاقات نوعی از بی تفاوتی را در خود دارد که از اتفاق، مسئله خوشایندی نیست. گو اینکه دیگر امیدی به رخداد مثبت وجود ندارد. آنچه باعث پیشرفت، توسعه و حرکت رو به جلو میشود امید است.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در سال ۹۵ با امضای برجام این امید در مردم و فعالان اقتصادی ایجاد شد، اظهار کرد: اما از آن سو بدعهدی آمریکا و خروجش از برجام مشکلاتی را به وجود آورد که از آن زمان تاکنون اقتصاد ایران چیزی حدود ۱۵ رشد منفی اقتصادی داشته است؛ این رشد اقتصادی منفی بالذات تاثیر منفی خود را دارد، اما از آن سو مردم و فعالان اقتصادی را دچار یک سردرگمی یاس آلود میکند.
اثر قطعنامه بر ارز و تورم
مولوی همچنین به اثر این قطعنامه و البته تحریمها بر شرایط ارزی کشور اشاره کرد و گفت: شوک ارزی پیش خور شده است و به سمت جلو میرود. تنها تفاوت آن این است که بانک مرکزی طبق یک سیاست درست این بار قصد سرکوب قیمت ارز را ندارد و مانند گذشته که با ارز ۴۲۰۰ تومانی ۱۰ میلیارد دلار را به گروه خاصی هبه کردند این بار این اتفاق رخ نمیدهد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به واکنشهای رییس کل بانک مرکزی در خصوص قیمت ارز و آینده آن گفت: گاهی اوقات واکنشهای بانک مرکزی به قیمتها باعث ایجاد دلسردی میشود . اگر رئیس کل بانک مرکزی یکبار پیش بینی غلط کند با اینکه یک فرد عادی این کار را انجام دهد تاثیر متفاوتی دارد، اما اگر این کار بیشتر تکرار شود تبدیل به دلسردی میشود؛ این موضوع درباره قیمت ارز رخ داده است، هر چند شاید اگر هر کس در آن شرایط باشد اقدام مشابهی انجام دهد.
وی خاطرنشان کرد: در این شرایط مهم است که گفتمان بانک مرکزی چگونه باشد. تا به اینجا همه چیز برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری برای فعالان اقتصادی توام با سردرگمی بوده است. سرمایه گذاری ثابت از سال ۹۰ به این سو سیر نزولی داشته است و نرخ استهلاک در نقطه سرمایه گذاری ثابت به هم رسیده است که این برای اقتصاد ایران خوب نیست.
دولت قدرت دخالت در بازار را ندارد
مولوی همچنین گفت: به نظر میرسد دولت در شرایط فعلی چندان قدرت دخالت در بازار ارز را ندارد که این را باید از یک لحاظ به فال نیک گرفت و از سوی دیگر ابزار مالی بانک مرکزی در این شرایط محدود است. در حال حاضر صادرکننده باید بتواند پول را وارد کشور کند تا در ادامه آن را وارد سامانه نیما کند. ریسکهای سیاسی دست صادرکننده نیست بنابراین بانک مرکزی باید این را در گفتمان خود در نظر بگیرد.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: اگر تحریم را یک نعمت بدانیم تبعات خود را دارد و اگر آن را یک مشکل ببینیم و در صدد چاره جویی بر آییم شرایط متفاوت است. باید در نظر داشت که بخشی از کنترل کار به دست بانک مرکزی است. این اجحاف است که بگوییم همه چیز به دست بانک مرکزی است چرا که برای اولین بار در کشور صادرات غیر نفتی از نفتی پیشی گرفته است و برای اولین بار است که دولت پول نفتی ندارد تا بتواند با آن دخالتی داشته باشد.
مولوی یادآور شد: دیر یا زود باید تصمیم گرفته شود که با این روش قرار است اقتصاد ایران را به جلو ببریم یا قرار است تغییر در رویکردها ایجاد شود. ادامه این روش خروجی اش همین است که میبینیم و باید برای اتفاقهای جدیدتر در بازارهای موازی آماده شویم. به نظر میرسد باید در کشور درباره اثر تحریمها بیشتر مطالعه و بررسی شود.