هواداری مدیران سرخابی از تیم مقابل اتهامی است که تمام نمیشود.
اقتصاد24 - روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «با انتخاب اعضای جدید به جای بازنشستهها، بالاخره ترکیب هیأتمدیره استقلال کامل شد. بر این اساس کامران منزوی، میرشاد ماجدی، اسماعیل خلیلزاده و احمد سعادتمند اعضای جدید هیأتمدیره باشگاه خواهند بود و امیرحسین فتحی هم رسماً به عنوان مدیرعامل معرفی شد. سعادتمند به عنوان رئیس هیأتمدیره و خلیلزاده نیز به عنوان نایبرئیس فعالیت خواهند کرد. بلافاصله بعد از اعلام این خبر اما حواشی شروع شد و در فضای مجازی شایعه کردند سعادتمند سابقه هواداری از پرسپولیس را دارد. استناد شایعهپردازان هم پیام تبریکی بود که سعادتمند چند ماه پیش به مناسبت راهیابی پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا خطاب به این باشگاه منتشر کرد. با این وجود رئیس جدید هیأتمدیره آبیها اینطور از خودش دفاع و رفع اتهام کرده است: «تبریک گفتن به پرسپولیس که گناه ندارد. در زیر همان پست، یک نفر سوال کرد چرا تو که استقلالی هستی، به پرسپولیس تبریک گفتی؟ پاسخ دادم ۵۰ سال است که استقلالیام اما خوشحالم یک تیم ایرانی به فینال آسیا رفته است.»
وقتی آبیها پرسپولیس را گرفتند
اتهام هواداری از تیم رقیب اما فقط مخصوص رئیس جدید هیأتمدیره استقلال نیست؛ چه اینکه همیشه همین داستانها در مورد مدیران ناشناختهای که در پرسپولیس و استقلال پست میگیرند وجود داشته است. از روز اولی که ایرج عرب به عنوان سرپرست جدید باشگاه پرسپولیس معرفی شد، شایعاتی در مورد پیشینه هواداری او از استقلال به گوش میرسید. در آن زمان حتی نقل قولی از علی پروین منتشر شد بر این اساس که عرب استقلالی است؛ هر چند سلطان سرخها موضوع را تکذیب کرد. بعدتر که تحرکات آقای مدیر چندان هواداران را راضی نکرد، این فضا علیه او تشدید هم شد و کار به هجوم هواداران به صفحه شخصی او و وزیر ورزش کشید. مخصوصاً اعلام آمادگی عرب برای فروش منشأ به استقلال بدجوری هواداران را ناراحت کرد.
نکته اینجاست که قبلاً در مورد حمیدرضا گرشاسبی و علیاکبر طاهری هم کموبیش میگفتند آنها هوادار استقلال هستند. اوج این داستان اما مربوط به حمیدرضا سیاسی میشد؛ مدیر گمنامی که اوایل لیگ چهاردهم در پرسپولیس مسؤولیت قبول کرد و با اخراج دایی در هفته هفتم یک جنجال تاریخی به پا کرد. در آن زمان گفته میشد سیاسی به عنوان مدیرعامل پرسپولیس برای استقلال اسپانسر جور کرده و چیزی حدود ۸ میلیارد تومان هم از جیب خودش به این باشگاه بخشیده است. سیاسی البته بعد از دوران کوتاه حضورش در پرسپولیس، به کلی از فوتبال محو شد و مجالی برای ارزیابی صحت و سقم این شایعات باقی نماند.
استقلال در تسخیر سرخها
این جاده اما کاملاً دوطرفه است. در استقلال هم تقریباً هر مدیری در این سالها روی کار آمده به پرسپولیسی بودن متهم شده است؛ از افشارزاده و افتخاری تا همین آقای فتحی که حالا رسماً مدیرعامل باشگاه شده است. در زمان افتخاری، نظری جویباری به عنوان سرپرست اسبق استقلال به دفعات مدعی شد مدیرعامل و برخی همکاران او پرسپولیسی هستند. جویباری در مورد پندار توفیقی که مسئولیت نقل و انتقالات را در استقلال بر عهده داشت گفته بود او هوادار پرسپولیس است و فقط مسابقات این تیم را تماشا میکند. بعدتر هم گفته شد یکی از مدیران استقلال حتی در داربی پایتخت بر سر پیروزی پرسپولیس شرط میبست! این موضوع را که به نظر میرسد در لیگ چهاردهم اتفاق افتاده، اولین بار میرشاد ماجدی فاش کرد.
او گفته بود: «من این را تأیید میکنم. به خود من هم گفتند یک روز قبل از شهرآورد یکی از مدیران سابق استقلال که اتفاقاً کلی هم هنگام یارگیریها سروصدا میکرد، خطاب به خود من گفت: آقامیرشاد، شرط میبندم امروز تیمتان میبازد! به او گفتم شما اشتباهی نیامدهاید؟ شما مگر مدیر استقلال نیستید. چطور میشود که در استقلال صاحب سمت هستید، اما از پیروزی پرسپولیس حرف میزنید؟ در جواب به من گفت: نه، استقلال امروز حالش خوب نیست و پرسپولیس بازی را میبرد به همین راحتی.»
این افشاگری باعث شد امیر قلعهنویی که آن زمان سرمربی استقلال بود کل موضوع را تأیید کند و آن را در زمره ظلمهای تاریخی به خودش به شمار بیاورد. اتهام هواداری از تیم رقیب حتی به فتحی هم نسبت داده شد که او در جواب گفت: «من همیشه استقلالی بودهام. من در دورانی که مدیرعامل باشگاه بهمن تهران بودم با حضور بازیکنانی مثل فرهاد مجیدی، علی لطیفی، محمد نوازی، هادی طباطبایی و محمدرضا مهدوی در استقلال موافقت کردم.»
راه نجات؛ دل بریدن دولت
در مجموع سوءظن هواداران سرخابی به مدیران انتصابی از سوی وزارت ورزش، قاعدهای است که هرگز عوض نمیشود؛ همانطور که اتهام حمایت مضاعف وزارت ورزش از یکی از این دو تیم نیز همواره وجود دارد و هرگز از پیشانی وزیر پاک نخواهد شد. کاش سرانجام روزی را میدیدیم که مدیران این تیمها بعد از خصوصیسازی، با رأی و دخالت خود مردم برگزیده شوند. اینطوری شاید بساط ملالآور اتهامزنیهای رنگی هم برچیده میشد.»