اقتصاد۲۴ - پرویز پرستویی در کامنتی ذیل پست داریوش اقبالی درگذشت رامش، خواننده قدیمی را تسلیت گفت. تهمینه میلانی دیگر هنرمندی بود که این واقعه را تسلیت گفت.
گفتنی است رامش در ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در شهر تهران و در خانوادهای با سه خواهر و یک برادر به دنیا آمد و تا دیپلم طبیعی به تحصیلات خود ادامه داد. او تصمیم داشت بعد از دیپلم وارد دانشگاه شود و در رشتهٔ جراحی به تحصیلات خود ادامه دهد، اما به عرصهٔ خوانندگی روی آورد.
او که از ریشههای موسیقی کلاسیک فارسی شکوفا شده بود و حرفه خود را بهطور رسمی در سال ۱۳۴۳ با ترانه "پرستو جان" در برنامه "یک شاخه گل" رادیو گلها آغاز کرد و تجربیات خود را در زمینه سنتی همانند هنرمندان ترکیهای، چون عصمت ندیم، سوات سین، اورهان گنجهبای، ودات یلدیریمبورا در موسیقی غربی بهره گرفت. او گاهی اوقات ابزار غربی یا ریتم غربی را در موسیقی سنتی خود به کار میبرد.
بیشتر بخوانید: پرستویی: با پول کثیف کار نمیکنم
در کارهای سال ۱۳۴۵ رامش میتوان ریتمهای غربی مانند رومبا، بوسا نوا و همچنین صداهای گیتار سورف و کمبو ارگان را در موسیقی رامش شنید که این استفادهها در سال ۱۳۴۷ بیشتر شد. رامش ترانههای دوصدایی با عارف، منوچهر سخایی و ویگن بهجای بازیگران در فیلمها اجرا کرد که در این دوران رامش بیشتر کارهای عطاءالله خرم را اجرا میکرد که حرفه خود را با همکاری با ویگن، اولین ستاره موسیقی پاپ، آغاز کرده بود.
رامش که بود؟
آذر محبی تهرانی مشهور به رامش خواننده سرشناس قبل از انقلاب متولد ۲۳ آبان ۱۳۲۵ در تهران بود. او در زمان فعالیت خود با خیلی از آهنگسازان و خوانندههای سرشناس ایرانی از جمله: منوچهر سخایی، ویگن، عارف، و آهنگسازانی، چون ناصر و موچهر چشم آذر، بابک افشار و صادق نوجوکی کار کرده بود.
او همچنین جز خوانندگانی بود که با آشنایی به موسیقی سنتی ایرانی، با سبکهای غربی مثل راک و… آهنگهایی را اجرا کرده بود.
رامش در سال ۱۳۵۲ رامش به دعوت منوچهر نوذری برای اولین بار به عنوان بازیگر در فیلم خیالاتی حضور پیدا کرد و پس از آن در فیلمی بازی نکرد.
او پس از انقلاب فعالیت هایش محدود شد به طوری که که فقط چند کار را در فاصله سالهای طولانی منتشر کرد.
چند روایت درباره کناره گیری رامش از خوانندگی
او دربارهٔ کنارهگیری اش از خوانندگی گفته بود: «نخواندن من ابتدا اعتراض بود به صدای قدغن زنان در ایران، صدای قدغن خوانندگان زن در سرزمینم، که حتی اجازه خواندن و فریاد درون خود را به گوشها رساندن هم نداشتند. بعد کمکم این اعتراض یک عادت شد و با من سالها ماند. حالا به نخواندن عادت دارم، ولی اگر روزی دوباره به ایران بازگشتیم، از ته دل برای همه مردم میخوانم.»
البته روایت دیگری هم در این رابطه وجود دارد. مرتضی برجسته در این باره نوشته است: "متاسفانه در اولین کنسرتش که به اتفاق داریوش در شراین ادیتوریوم محل برگزاری جوایز اسکار بود، به خاطر اختلافی که داریوش با کنسرت گذار پیدا کرد، داریوش از حضور در صحنه کنسرت خودداری کرد و این ضربه بزرگی بود به احساس رامش البته رامش انشب برنامه خود را اجرا کرد و از اون زمان به بعد گوشه گیر شد و در هیچ کجا ظاهر نشد. وحتی جواب تلفن دوستانش رو هم نمیداد من بارها سعی کردم با او تماس بگیرم که موفق نشدم.»
منابع: فرارو و دیده بان ایران
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
پائیزاومد،هرچی که بود خزون شد....عاشق ترانه افسوس رامش عزیز بودم و هستم.....فقدان این هنرمند بزرگ،رامش عزیز رو به تمام ایرانیان تسلیت میگویم،روحش شاد،یادش گرامی وصدایش جاودان باد...