اقتصاد۲۴ - اگرچه آمار طلاقهای ثبت شده در بهار سال ۹۹ برای ازدواجهای کمتر از یک سال ۶۷۵ مورد و برای ازدواجهای یک تا پنج سال ۱۶۱۴ مورد نسبت به بهار سال گذشته کاهش داشته است، اما سوال اینجاست که چرا برخی زوجهای جوان نمیتوانند زندگی مشترک را تحمل کنند و به طلاق روی میآورند؟.
دکتر آزیتا کشاورز، هیئت علمی دانشگاه و مدیر تیم تخصصی خیانت و طلاق انجمن ازدواج و خانواده در گفتگو با ایسنا، اظهار کرد: میتوان گفت طلاق هنگامی رخ میدهد که شرایط یک رابطه بحرانی میشود، به گونهای که این شرایط در فعالیت اجتماعی آنها نیز تاثیر مخرب میگذارد. در چنین شرایطی افراد قادر به تحمل استرسهای ایجاد شده نیستند، رابطه مخرب و غیر قابل هدایت میشود به گونهای که با توهین و شکستن حریم یکدیگر، تحقیر و تهدید، چشم انداز امیدوار کنندهای در رابطه دیده نمیشود.
این خانواده درمانگر تصریح کرد: هیچ مشاوری حق ندارد به زوجین بگوید که آنها به درد هم نمیخورند و باید طلاق بگیرند، اما در چنین شرایط بحرانی افراد نیاز دارند با کمک مشاورین دورنمایی از زندگی خود را ببینند و تصمیمی بالغانهای برای ادامه آن بگیرند.
کشاورز در ادامه به بیان عوامل موثر در طلاق زوجین پرداخت و گفت: از جمله این عوامل، ازدواج افراد زیر ۱۸ سال است که گاهی به دلیل ازدواج زود هنگام به طلاق میانجامد. حتی بعضی اوقات ازدواج مجدد افراد پس از طلاق نیز به طلاق مجدد ختم میشود چراکه آنها یادنگرفتهاند چگونه با سوگ پس از جدایی، خشم، مواجهه با زخمهای قدیمی از ازدواج گذشته، کنار بیایند از این رو شکستهای بهبود نیافته ازدواج قبلی را در رابطه بعدی تکرار میکنند. در چنین شرایطی دریافت مشاوره پس از جدایی و پیش از ازدواج مجدد به شدت توصیه میشود.
به گفته این روانشناس، اختلاف در الگوهای باوری زوجین، اختلاف در سلیقه و ارزشها، بیکاری، سطح توان اقتصادی زوجین و ناتوانی در تحقق خواستهها، اختلاف در سطح تحصیلات، طلاق والدین ـ مطابق با پژوهشها فرزندانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند مستعد این هستند که در رابطه خودشان نیز با طلاق مواجه شوند چراکه مهارت حل مسئله را نیاموختهاند ـ و خیانت، ناسازگاری و اختلالات جنسی، اختلالات روانی واختلالات شخصیتی و... از جمله عمده دلایل طلاق زوجین است.
این خانواده درمانگر با تاکید بر عدم آموزش مناسب برای ازدواج به جوانان توسط والدین ادامه داد: اغلب زوجین مهارت حل تعارضات و مشکلات را نیاموخته اند وهمچنین تعداد اختلافات و تعارضات موجود در یک رابطه مهم نیست، آنچه مهم است مهارت حل این تعارضات است.
کشاورز با اشاره به فاکتور اعتیاد و اثرات خانمان برانداز آن بر افزایش طلاق افزود: ما باید اعتیاد خانوادههای ایرانی را دریابیم، گاهی فشار عاطفی بسیار زیاد بر روی افراد، طرد شدگی و کاهش وابستگی به همسر و زندگی منجر به اعتیاد زوجین به سیگار، مواد مخدر، تماشای فیلمهای مستهجن و... میشود.
مدیر تیم تخصصی خیانت و طلاق در انجمن ازدواج و خانواده، جدی نگرفتن مشکلات شخصیتی، روحی و روانی همسران را از جمله عوامل موثر در جدایی دانست و ادامه داد: اضطراب، افسردگی، بیماریهای رفتاری یا دو قطبی و... میتوانند منجر به فرسایش روابط و افزایش آمار طلاق شوند. همچنین نقش رسانههای اجتماعی را در بروز اختلافات میان زوجین نمیتوان نادیده گرفت چراکه روابط نامتعارف زوجین در شبکههای اجتماعی ولو اینکه منجر به خیانت سایبری نشوند با ایجاد اعتیاد به فضای مجازی و استفادهی بیش از حد از موبایل به طور حتم دعواهای بیپایان، برآورده نشدن تمنای زوجین از یکدیگر و در نهایت دوری را ایجاد میکند.
وی معتقد است که جوانان باید به سمت همسر گزینی بالغانه پیش روند چراکه اغلب جوانان به علت علاقه بیش از حد به یکدیگر نسبت به ازدواج عجولانه تصمیم میگیرند و دوران شناخت از یکدیگر را به حداقل میرسانند. همسر گزینی نابالغانه اغلب منجر به طلاق میشود. این صبوری در رابطه باعث میشود حتی اگر در رابطهای مشکلاتی ایجاد شود زوجین با صبوری و تاب آوری و آن مشکلات را حل میکنند و عجولانه تصمیم به ازدواج نمیگیرند.
این استاد دانشگاه درباره درک متقابل و تفاهم زوجین تصریح کرد: مهمتر از تفاهم در روابط، تطابق است. تطابق به این معناست که زوجین بدون تغییر در شخصیت خود و با شناخت کافی نسبت به خود، هویت و خواستههای خود با ویژگیها و شخصیت همسر خود به تطابق میرسند. زوجین با استفاده از تطابق مذاکره میکنند و بدون تغییر یکدیگر به نظرات هم احترام میگذارند تا به درک متقابلی از یکدیگر برسند.
این روانشناس اظهار کرد: درواقع آنچه منجر به طلاق میشود سوءتفاهم زوجین است. از جمله این سوءتفاهمات موانع ارتباطی، ارتباطات غلط، گوش ندادن به حرف یکدیگر، غرور، سرزنش یکدیگر، احساس برتری بر یکدیگر، حسابگری در رابطه، قضاوت، دعواهای کشدار و ادامه دادن بحثهای گذشته، کند و کاو در گذشته و گشتن درون زبالههای اخلاقی و ارتباطی گذشته هستند.
به گفته کشاورز، زوجین با شخصیت کُشی از طریق اسم گذاشتن بر روی همسر و استفاده از واژههای توهین آمیز نظیر کچل، خپل و... میتوانند رابطه عاطفی خود را تخریب کنند. از این رو لازم است زوجین یکدیگر را با واژه زیبا خطاب و حتی با واژههای زیبا نام یکدیگر را در موبایل خود ذخیره کنند.
وی با تاکید بر اینکه تفاهم کامل و نبودن مشکل در هیچ رابطهای ممکن نیست، ادامه داد: کناره گیری مکرر، ترک محیط، قهر کردنها، سکوت پس از دعوا، خود را محق دانستن، تهدید، تحقیر، انتقاد و گله کردن طولانی مدت میتواند روابط را دچار اختلال کند. تطابق در ازدواج مهمتر از تفاهم است چراکه گاهی تفاوتها ازدواج را لذت بخشتر میکند از این رو باید تطابق را آموخت.
این روانشناس ادامه داد: برای مثال تطابق در نام گذاری فرزند، تربیت کودک، تطابق در انتخاب رشتهی تحصیلی و تطابق در انتخاب ازدواج فرزند و... از جمله تطابقهای است که زوجین باید در زندگی مشترک به کار گیرند.
کشاورز به اهمیت تاب آوری در تداوم روابط نیز اشاره کرد و گفت: زوجین باید اختلاف سن خود را در نظر بگیرند و همیشه همسر مد نظر داشته باشد که شاید تمایلات خانم به دلیل سن کمتر اوست و لازم است با خانم کنار آید و تاب بیاورد به خواستههای او احترام بگذارد و حتی بالعکس در شرایطی خانم با ویژگیها و شخصیت آقا کنار بیاید.
بیشتر بخوانید: راهکارهایی برای غلبه بر ترس از ازدواج
مدیر تیم تخصصی خیانت و طلاق در انجمن ازدواج و خانواده همچنین این را هم گفت که همیشه صبر و کنار آمدن با شرایط منجر عدم طلاق و حفظ روابط نمیشود چراکه نمیتوان با صبر در کنار همسر معتاد، همسر دارای اختلال رفتاری و مشکلات روانشناختی و... زندگی کرد. تحمل و صبر باید بر پایه منطق شکل گیرد، تشخیص آن با مراجعه به متخصصان و روانشناسان انجام میشود. گاهی این تاب آوری به تخریب روابط کمک میکند و مخرب است. از سوی دیگر برخی اختلافات کوچک و بهانهها مغرضانه و قابل تدبیرند و باید از آنها جلوگیری کرد تا منجر به طلاق نشوند.
به گفته این استاد دانشگاه، یک عشق کامل و درست جاری بین زن و شوهر از سه بعد صمیمت، شور و اشتیاق و تعهد در نسبتهای تقریبا مساوی تشکیل میشود. صمیمیت به علاقه، گرمی رابطه، محبت، نزدیکی و در قید و بند یکدیگر بودن معطوف میشود. شور و اشتیاق به زمینههای جنسی و فیزیکی میان دو نفر مربوط میشود به طوری که دیدار و بودن آنها کنار هم را شیرین و لذتبخش میکند. به بیان دیگر این بخش به انگیزه و هیجان زن و مرد ارتباط دارد. تعهد به یکدیگر نیز به معنای تلاش برای حفظ رابطه با توجه به دلایل اخلاقی است. روابط نیازمند مراقبت هستند تا از گزند زمانه در امان بمانند.
این خانواده درمانگر همچین معتقد است که زمانی رابطه عاطفی میان زن و مرد به درستی حفظ میشود که زوجین به هر سه جنبه مثلث عشق به طور تقریبا یکسان اهمیت دهند. محبت و علاقه باید در کنار اشتیاق بودن با هم قرار بگیرد تا کاملتر شود و از آن سو دو نفر متعهدانه برای حفظ این رابطه بکوشند. هر زن و مردی باید سه ضلع این مثلث را در زندگی خود بسنجد تا متوجه شود در کجای رابطه ضعف وجود دارد. رابطه آرمانی زمانی شکل میگیرد که دو نفر برای تقویت هر سه بعد مثلث عشق بکوشند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر لزوم دخالت نکردن والدین در اختلافات میان زوجین تصریح کرد: خانوادهها حتی با هدف خیرخواهی نباید وارد روابط زوجین شوند. گاهی خانوادهها با هدف خیرخواهی دائما راجع به روابط زوجین به آنها تذکر میدهند در حالی که با این دخالتها نه تنها مشکلات را حل نمیکنند بلکه کیفیت روابط زوجین را هم کاهش میدهند.
وی در ادامه به والدین توصیه کرد: والدین عزیز، به حد و مرزها احترام بگذارید، شاید شما فرزندان خود را به خوبی بشناسید، اما همسران آنها را به خوبی نمیشناسید و نمیتوانید با تذکرات خود صمیمیت میان آنها را افزایش دهید. زوجین باید خود، مشکلات ارتباطی خود را حل و از روابط خود مراقبت کنند. درباره نحوه مواجهه با اختلافات، نحوه عشق ورزیدن، مدیریت سوتفاهمات و... مطالعه کنند، مشاوره بگیرند تا کیفیت رابطه خود را افزایش دهند.
کشاورز خطاب به زوجین گفت: مشخص کردن مرز و حریمهای خانواده جدید با خانواده اصلی و اجتماع از ضروریات خانواده سالم است. مرز اطلاعاتی به معنای حفظ اطلاعات زندگی به ویژه اختلافات و اطلاعات جنسی، مرز مالی به معنای همان مثال همیشگی چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، مرز تصمیم گیری به معنای اینکه خود زوج تصمیم بگیرند و نظرات دیگران به عنوان مشورت استفاده کنند و درنهایت خود تصمیم گیرنده باشند و همچنین مرز عاطفی و جنسی و مرز روانی به معنای بحث نکردن درباره دیگران و روابط گذشته باید در خانواده جدید مشخص شود.
وی برای کاهش آمار طلاق توصیه کرد: علاوه بر آموزش مهارتهای زندگی و مشاوره پیش از ازدواج، نیاز هست تا قضات دادگستری با شیوههای علمی سیستم خانواده درمانی اجرا شده در مراکز مداخله بیشتر آشنا شوند، باید تصمیمی اتخاذ کرد تا زوجین متقاضی طلاق پیش از مراجعه به دادگاه ابتدا توسط مشاور (مددکار اجتماعی) مستقر در دادگاه مشاوره شوند و در صورت امکان بهبود زندگی مشترک به مراکز مشاوره ارجاع داده شوند، اینگونه قطعا از فشارهای کاری وزارت دادگستری کاسته میشود. همچنین اساسیترین راه برخورد اصولی در ردههای بالای سیاستگذاری کشوری و استانی جهت به رسمیت شناختن مراکز مداخله و قانونی کردن ارتباط دستگاههای قضائی خانواده با سیستمهای مشاوره تحت نظر سازمان بهزیستی است.
مدیر تیم تخصصی خیانت و طلاق در انجمن ازدواج و خانواده در پایان افزود: توصیه بنده به جوانان عزیز پیش از ازدواج این است که حتما بدون رو دربایستی به کیلینیکهای مشاوره جهت مرحله آشنایی و امر ازدواج و شناخت بهتر یکدیگر مراجعه کنند و با مطالعه کتابهای مشاوره قبل از ازدواج، گواهینامه ازدواج خود را دریافت کنند و اگر کاندیدای ازدواج شان مبتلا به بیماری جسمی است، حتما هر دو به پزشک مربوطه شان مراجعه و اطلاعات خود را درباره بیماریها از جمله بیماریهای سرطان، کلیوی، قلبی و ام اس و... بالا ببرند. همچنین با مراجعه به مشاوری مطلع و با تجربه، اطلاعات خود را صیقل دهند و مشاوره، آموزش، مداخله و گاهی درمان دریافت کنند چراکه یک مشاور قبل از ازدواج میتواند ازدواج جوانان را تسهیل کند، به دخالت خانوادهها احترام بگذارد و فرصتی را در جهت کسب موافقت خانوادهها برای ازدواج جوانان ایجاد کند.