اقتصاد۲۴ - مهرداد عمادی در مورد افزایش احتمال مذاکرات جدید در روزهای اخیر گفت: در این مورد پاسخ روشنی ندارم؛ اما شنیدههای هشت روز اخیر اینگونه بود که دولت بایدن برای مذاکره خواهد آمد، البته از مذاکرات سال ۲۰۱۶ دنبالهروی نخواهد کرد. یعنی در کنار پذیرش مذاکرات پیشین حداقل سه مورد یعنی رفتار منطقهای ایران، غنیسازی و برد موشکهای بالستیک را به گفتگوها اضافه خواهد کرد!
وی ادامه داد: در راستای نشان دادن حسن نیت و تفاوت کیفی با دولت پیشین آمریکا؛ انتظار میرود در جلسه روز دوشنبه واشنگتن با اروپای ۳ مواردی از رفع تحریمها مطرح شود. نخست اینکه تحریم فروش نفت ایران بیمعنی و بیپایه است، موضوعی که در توافق برجام نیز نفی شده بود. دوم موانع وارداتی که هیچ کاربرد نظامی ندارند، برداشته میشود. باید توجه داشت که پیش از آقای ترامپ نزدیک به ۷۰ درصد واردات ایران در این زمینه از اروپای غربی، ژاپن و کره جنوبی بود و این موضوع میتواند روند خرید و فروش خارجی ایران را تسهیل کند.
این اقتصاددان افزود: در مورد خریدهای خارجی ایران این نگاه وجود دارد که حاکمیت ایران خواستار کدر بودن محل صرف درآمدهای نفتی است. از همین روی ایران نه از اینستکس استفاده کرد و نه FATF را پذیرفت! بنابراین اگر درهایی هم بر روی ایران باز میشود، متاسفانه کمک اندکی به گشودن گره کور اقتصادی ایران که رشد قارچگونه انحصارهای تجاری و مالی است، خواهد کرد.
عمادی در پاسخ به این پرسش اگر موانع مذکور برداشته شود چند درصد از مشکلات اقتصادی مرتفع میشود؟ گفت: از نگاه من حداکثر ۲۰ تا ۲۵ مشکلات اقتصاد ایران ریشه در تحریمها دارد و بقیه ناشی از ساختار بیمارگونه و غیرتولیدگرای آن است. ما هزینههای زیادی را برای پروژههایی میپردازیم که در هیچ بخشی بازدهی اقتصادی ندارد یا حقوقهایی را میپردازیم که هیچ بهرهوری ندارد. این پولهایی است که ایران مانند ترکیه، مالزی، هند، سنگاپور و چین باید در بخش کشاورزی و صنایع سرمایهگذاری کند. تقریبا همه این را یاد گرفتهاند، ولی ما نمیخواهیم یاد بگیریم، چون برخلاف منافع طبقه است که بدنبال تضعیف تولید ملی، افزایش وابستگی صنایع به واردات و قراردادهای پنهان با کشورهای حامی خود است.
وی افزود: بنابراین در خوشبینانهترین برآورد، رفع تحریمها ۲۵درصد مشکلات را برطرف میکند. مهمترین بخش در حرکت اقتصاد ایران به سمت پیشرفت؛ تولید صادرات محور و رقابتپذیر است که متاسفانه خط قرمز برای گروههای مذکور تلقی میشود.
مشاور اقتصادی در اتحادیه اروپا در مورد آقای «رابرت مالی» که گفته میشود طرفدار مذاکره با ایران است، گفت: بنظرم خوشبینی زیاد در مورد انتخاب آقای مالی خردگرایانه نیست. هرچند ایشان مسئول مذاکرات است، اما تنها عضو تیم نیست و شاهد رنگین کمانی از باورهای سیاسی در کابینه جدید هستیم. البته بودن آقای مالی جنبه مثبتی دارد که میتواند سریع به بعد منفی تبدیل شود یعنی اگر در تیم جدید تشخیص داده شود که حاکمیت ایران از بازگشت به برجام برای دستیابی به منابع مالی در راستای فعالیتهایی که در اروپای ۳ و آمریکا تهدید عنوان میشود، استفاده میکند. البته این یک اشتباه استراتژیک خواهد بود، اگر این تصور باشد که تیم بایدن نرم و امتیازده است، مذاکرات آسان خوشبینانه بنظر میرسد.
وی در مورد فعالیت مجلس یازدهم ایران نیز گفت: شاید پس از سال ۵۷ تا امروز، این مجلس عجیبترین پدیده از نظر ساختار سیاسی است، اگر به کارنامه آن تا امروز نگاه کنیم و شعار، مشت تکان دادن و لباس ظاهری انقلابیگری را از آن بگیریم، اسکلتی باقی میماند که تنها نمایشی از قوه مقننه است. در این اسکلت نه تفکر و اندیشه خاص و نه توان کار کارشناسی وجود دارد و نه تمایلی به استفاده و شنیدن گزارشهای ارائه شده دولت است.
عمادی افزود: هرچند دولت کنونی سزاوار انتقادات بسیار است، ولی مجلس باید گزارش چالشهای دولت را هم بشنود. از همین روی بنظرم الان پاشنه آشیل حاکمیت، همین مجلس است، چون وظایف مجلس، تصحیح عملکرد دولت یا مشاوره در مورد پروژههای عمرانی است که هیچ توانی در آنها ندارد. میتوان گفت از نظر توان و پیشبرد کشور بسوی پیشرفت، انتظاری در این ۴ سال نباید داشته باشیم.
این اقتصاددان در مورد رد کلیات بودجه سال ۱۴۰۰ و نمونههای مشابه استفاده بودجه سه دوازدهم گفت: من جایی بودجه یک دوازدهم ندیدم. اما بودجه سه دوازدهم در چند مورد مانند یوگسلاوی تجربه شد. وقتی جنگ داخلی یوگسلاوی شروع شد، دولت دو بار بدلیل جنگ و نوسان در درآمدها بودجه کشور را سه ماهه بست. خود این در ایران نشان میدهد که شاهد بحران چندبعدی هستیم که بسیار جدی است یعنی وعده و مطرح کردن برخی ایدههای دیگر جای پایی ندارد.
عمادی در مورد برآورد اولیه از نظرات بایدن در سیاست خارجی گفت: اگر به صحبتهای پنج روز پیش و روز گذشته آقای بایدن گوش دهیم چند مورد کاملا مشخص است که یکی از آنها بازگشت آمریکا به صحنه جهانی است؛ بنابراین در این بازگشت اولا امریکا همکاری و هماهنگی خود با متحدین سنتی در اروپا، آسیا و قاره آمریکا را افزایش میدهد و دوم اینکه در راستای مذاکرات یا دیپلماسی نقش کلیدی خواهد داشت.
وی ادامه داد: اگر این موضوعات را کنار هم بگذاریم نتیجه این است که در ۴ سال آینده، آمریکا برای بازیابی نقش خود کار سختی پیشرو دارد، اما به این سمت حرکت خواهد کرد. یکی از پیامدهای این حرکت ایجاد رابطه چالش برانگیز با روسیه خواهد بود که میتواند بر ایران نیز تاثیرگذار باشد.
این کارشناس اقتصادی افزود: دولت جدید در مورد چین حداقل در دو موضوع یعنی پایین نگه داشتن مصنوعی ارزش یوان مقابل دلار برای تداوم کسری تجاری طرفین و نیز در مورد تایوان بسیار مصممتر و حساسیت بالایی خواهد داشت.
منبع: ایلنا