از نظر عجماوغلو و رابینسون اولا حاکمان به خودی خود انگیزهای برای بالا بردن ظرفیتهای حاکمیتی و فراهم سازی کالاها و خدمات عمومی ندارند. ثانیا جوامع ضعیف در برابر پروژهی تقویت دولت مقاومت خواهند کرد. به عبارت دیگر، تا زمانی که مردم اطمینان نداشته باشند که ابزارهایی در اختیار دارند تا بوسیلهی آنها دولت را کنترل کنند، اجازهی دولتسازی و تقویت ظرفیتهای حاکمیتی را نخواهند داد.
نوبل اقتصاد ی امسال به دارون عجم اوغلو، سایمون جانسون و جیمز رابینسون به پاس بیش از دو دهه تلاش آنها در پیشبرد فهم ما از تاثیر نهادها و تاریخ بر رشد اقتصادی امروز ملتها اعطا شد. این سه نفر مقالات و کتابهای بسیاری در حوزه اقتصاد سیاسی نگاشتهاند و کتاب «دالان باریک» یکی از مهمترین و جدیدترین کتابهای آنها در این زمینه است. با این حال به اندازهای که آنها با کتابهای خود در ایران شناخته شدهاند کمتر کسی مقالات علمی آنها را مطالعه کرده است. ما در این نوشتار قصد ارایه ساده یکی از مهمترین مقالات آنها در زمینه تاریخ و توسعه را داریم.
میلتون فریدمن یکی از رهبران مکتب اقتصادی شیکاگو، اقتصاددان، آماردان و نویسنده آمریکایی و بعد از جان مینارد کینز از موثرترین اقتصاددان به ویژه در اقتصاد نیمه دوم سده بیستم بود.
مارکس فرایند تاریخی را از طریق تشریح از یک سلسله شیوههای تولید پیش میبرد که با مبارزه طبقاتی (کم و بیش صریح) مشخص میشود و اعتقاد دارد که «تاریخ همه جوامع تاکنون موجود تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است.» به اعتقاد او تاریخ به صورت ناگزیر نوع بشر را به سوی جامعه کمونیستی سوق میدهد. با این حال، مارکس از گفتن جزئیات آلترناتیو کمونیستی سر باز میزند؛ با این استدلال که این آلترناتیو از طریق فرآیندهای تاریخی به وجود میآید و تحقق یک طرح یا طرح از پیش تعیین شده نیست.
جان مینارد کینز یکی از چهرههای مهم اقتصادی در بازسازی اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم محسوب میشود و این اتفاق تا زمان رکود بزرگ ادامه داشت و تا آن زمان از نظریه پردازان بزرگ پولی در جهان محسوب میشد.
فردریش هایک را به عنوان یک متفکر اقتصادی طرفدار بازار آزاد و سرمایهداری و منتقد سوسیالیسم میشناسند. آخرین کتاب او، غرور مهلک، انتقاد شدیدی علیه سوسیالیسم دارد و چهار سال قبل از مرگش منتشر شده است.
داگلاس دایموند استاد دانشگاه شیکاگو و فیلیپ دیبویگ استاد دانشگاه واشنگتن در نظریه خود عنوان کردهاند که حلقه مفقوده در این زنجیره «بانکها» هستند. آنها نشان میدهند که چگونه بانکها راهحلی بهینه برای این مشکل پیدا میکنند.
برندگان نوبل بدیل هرکدام مبلغ صدهزار یورو بخاطر «تلاش و تعهد بیوقفه در جهت حفظ حقوق زنان و دختران و همچنین حفاظت از محیط زیست و آب و هوا» به عنوان جایزه دریافت کردند.
وی درباره پیشنهاد اهدای جوایز یک سال به زنان میگوید: «اگر این پیشنهاد را بپذیریم، این نگرانی وجود دارد که همه فکر کنند برندگان به خاطر زن بودن انتخاب شدند و نه شایستگی.»
مهدی پازوکی گفت: اگر بهترین اقتصاددانان جهان که هر کدام نوبل اقتصاد ی داشته باشند، به تهران فرا بخوانیم و از آنها طلب راه حل کنیم در یک اقتصاد بسته هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند.
کد خبر: ۵۶۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
گفتگوی اقتصاد24 با 5اقتصاددان برجسته پیرامون رویکرد جایزه نوبل اقتصاد در سال 2019
فریبرز رئیس دانا، موسی غنی نژاد، کمال اطهاری، مرتضی افقه و میکائیل عظیمی در گفتوگو با اقتصاد24 به این پرسشها پاسخ میدهند که چه شد در سال 2019 کمیته نوبل جایزه اقتصادی خود را به تحقیقات فقر اختصاص داد، اساسا نوبل اقتصاد تا چه اندازه برای کاهش فقر و نابرابری در جهان روی گشاده دارد و در این مسیر تا چه اندازه رویکرد میدانی مورد توجه است.
جایزه نوبل اقتصاد را باید به کسانی داد که بتوانند فقر را درک کنند. اکونومیست در مقاله ای به تحلیل مهمترین سوال اقتصاد جهان پرداخت: چرا برخی از کشورها فقیر و برخی دیگر ثروتمند می شوند؟
جایزه نوبل اقتصاد امسال در حالی به بانرجی، دوفلو و مایکل کریمر برای «روشهای تجربی برای کاهش فقر جهانی» اهدا شد که روش کار این اقتصاددانان با روش تحقیق اقتصاددانان متعارف تفاوتهایی داشت. این سه اقتصاددان به جای پاسخگویی به مسائل کلان در زمینه فقر، با رویکردی خردنگرانه سعی در بهبود وضعیت مردم کشورهای فقیر داشتند