در اولین نمایش پس از سرنگونی حکومت بشار اسد ، کمدینها رژیم سابق و رئیس جمهور آن و سرکوب اطلاعات و آزار مخالفان را به سخره گرفتند و از خطوط قرمزی عبور کردند که هرگز جرأت عبور از آن را نداشتند و در عین حال به چالش کشیدند.
جمعه شب ۶ دسامبر سید عباس عراقچی و علی لاریجانی خود را به دمشق رساندند تا به او دلگرمی بدهند در این کارزار تنها نیست ولو با ورود به صحنه جنگ. اما دیر شده بود. ارتش سوری سلاح را کنار گذاشته بود و در حال ترک میدان نبرد بود. نمیشد جای سربازی که قصد جنگیدن برای وطن خود را ندارد، جنگید. سرعت فتح «تحریر الشام» همه را شوکه کرده بود.
ناظران با تردید به پیامدهای تحولات سوریه اشاره کرده و مدعیاند که دروان گذار این بازیگر میتواند برای خاورمیانه تعیین کننده باشد، به بیانی دیگر در صورتی که دوران گذار به شکلی آرام طی شود، خاورمیانه درگیر دور تازه تنش نخواهد شد و پس از ماهها آرام میشود. اما در صورت وقوع چند صدایی در ساختار کنونی سوریه، زمینه برای تنشهای دومینوار بعدی هموار خواهد شد
بشار اسد در پی حمله برقآسای شورشیان به دمشق، به همراه پسرش از پایتخت گریخت و به پایگاه حمیمیم روسیه منتقل شد. این فرار، پایان حاکمیت خانواده اسد بر سوریه بود. وی بدون اطلاع نزدیکان و وفادارانش، به مسکو رفت و به خانوادهاش پیوست. سقوط دمشق موجب پراکندگی مقامات و وفاداران اسد به لبنان، امارات و روسیه شد، در حالی که ثروت و قدرت نظام از هم فروپاشید.
یک خبرنگار صهیونیست هم از مقایسه اسما اسد و فرح پهلوی ناراحت شده و گفته «بی بیسی فارسی به سطح جدیدی از سقوط اخلاقی رسیده است.» این خبرنگار صهیونیست که مدافع پهلوی شده، گفته که این مقایسه «نادرست» بوده و بیبیسی باید بابت آن «عذرخواهی» کند.
بسیاری در باب معنای تحولات شام برای چین میگویند و معتقدند که فعل و انفعالهای سوریه برای پکن پرهزینه خواهد بود. با این همه هستند گروهی که میگویند در شرایط کنونی رویکرد روسیه و ایران برای چین با اهمیتتر است، دو بازیگری که به واسطه معادلات منطقه و جهان در تحولات اخیر سوریه مشارکتی زیادی نداشتند.
کد خبر: ۲۷۵۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
دو تحلیلگر بینالمللی تحولات سوریه در گفتوگو با اقتصاد ۲۴ پاسخ میدهند؛
"جهاد یازیجی" میگوید: "ایران ممکن است از نظر اقتصادی از سقوط اسد منتفع شود، زیرا سوریه هزینه زیادی برای آن کشور از نظر مالی به همراه داشت. یکی از فرصتها برای ایرانیها تامین نفت سوریه است، زیرا سوریه به نفت بسیار زیادی نیاز دارد و تحت تحریم است. سوریه قادر به خرید مستقیم نفت از بازارهای بین المللی نخواهد بود. در هر صورت سوریه فرصتهای اقتصادی کافی و جذابی برای خارجیها در اختیار ندارد. البته شرکتهای تُرک بیشترین سود را خواهند برد".
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: «ما به بشار اسد توصیههای زیادی کردیم و او از شنیدن آنها امتناع کرد. ما در خصوص تحرک معارضین در ادلب به او هشدار دادیم و دولت سوریه تصمیمات مستقل گرفت.»
همزمان با تحولات شام، در باب واکنش احتمالی تهران تحلیلهای بسیاری مطرح است. گروهی مدعیاند که ایران برای بازتعریف رابطهاش با بازیگران جدید سوریه خیز برمیدارد و گروهی دیگر از پیشرفت برنامه هستهای ایران دم میزنند؛ گزارهای که به ادعای این گروه میتواند فصل تازهای از عدم قطعیتها را رقم بزند.
عملکرد بلندمدت بخش نفت عراق و سوریه بعثی به دلیل سلب مالکیت نسبی از شرکتهای انرژی خارجی، تحت لوای ملیگرایی و شعار مبارزه با استعمار مختل شده بود. رویکرد بعثیها در عراق و سوریه در تضاد با رویکرد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بود که علیرغم ملی کردن بخشهای نفتی خود از ظرفیت بالای جذب شرکتهای نفتی بین المللی با فناوری تازه استفاده کردند.
شاید هم در ایران این نتیجه گیری حاصل شود که محور مقاومت دوران خود را پشت سر گذاشته و دیگر قادر به جلوگیری از حملات به داخل ایران نیست. رها کردن اسد ممکن است نشاندهنده پذیرش این واقعیت توسط ایران باشد.
به نظر میرسد در پی سقوط بشار اسد ، ایالات متحده و اسرائیل درصدد فشار بیشتر بر بازدارندگی دفاعی ایران باشند. آیا در ادامه تحولات منطقه ترامپ دست نتانیاهو را بازتر خواهد گذاشت؟