یکی از سهامداران روزنامه هفت صبح در کانال تلگرامی باشگاه روزنامهنگاران ایران نوشت: چند روزی است که بحران کاغذ مطبوعات سر و صدای زیادی به پا کرده است و دائم این خبر به گوش میرسد که فلان روزنامه صفحات خود را کاهش داده است.
اقتصاد24 - برای اینکه بهتر متوجه موضوع شویم ابتدا برخی قیمت ها را در بازار مرور می کنیم.
۱-کاغذ یارانه ای با حواله ارشاد کیلویی ۵۳۰۰ تومان
۲- کاغذ با ارز نیمایی هر کیلو ۱۳۲۰۰ تومان
۳-کاغذ در بازار آزاد هر کیلو ۱۷۵۰۰ تومان
برداشت اول
خب حالا فرض کنید فلان روزنامه ۱۶ صفحه ای با تیراژ حدود ۱۵ هزار نسخه روزانه یک تن کاغذ مصرف می کند. به عبارتی هر نسخه روزنامه با احتساب پرت کاغذ نزدیک به ۷۰ گرم وزن دارد.یعنی هزینه کاغذ هر نسخه با قیمت کاغذ یارانه ای حدود ۳۷۰ تومن می شود. قیمت این روزنامه مثلا ۲ هزار تومن است.
پس از چاپ دو حالت پیش می آید یا روزنامه به فروش میرسد و یا برگشت میخورد. در صورت فروش با احتساب نهایت ۴۰ درصد هزینه توزیع ۱۲۰۰ تومان دست روزنامه را می گیرد و اما اگر برگشت شود چه می شود؟ اصل داستان اینجاست.
هر کیلو روزنامه باطله به قیمت امروز ۸ هزار تومان است. یعنی اگر فروش هم نرود هر نسخه آن ۵۶۰ تومن دست روزنامه را می گیرد. در واقع در بدترین حالت، روزنامه در هر نسخه فروش نرفته خود نزدیک به ۱۹۰ تومان سود کرده است. و این سود ناشی از اختلاف ارز ۴۲۰۰ تومان و قیمت واقعی کاغذ است.
برداشت دوم
حالا فرض کنیم کاغذ این روزنامه با ارز نیمایی یعنی ۱۳۲۰۰ تومان تهیه شود. هزینه کاغذ هر نسخه می شود ۹۲۵ تومان و لذا با این حساب دیگر فروش باطله برایش سود ندارد و نتیجه این می شود که تیراژش را بر اساس فروش تنظیم می کند و کاغذی که از دلار دولتی تهیه شده را باطل نمیکند.
برداشت سوم
حالا فرض کنید این روزنامه مربوط به یکی از ارگان هایی است که با پول بیت المال هزینه میشوند که نمونه های آن بسیارند از جمله همشهری , ایران, جامجم, اطلاعات, کیهان, فرهیختگان, شهروند, جوان و…که عموما روزنامه هایی هستند که خیلی به معادلات هزینه و درآمد توجهی ندارند و برایشان اصلا مهم نیست که چه تعدادی و به چه قیمتی بفروشند. بیشتر تیراژ برایشان اهمیت دارد.
مثلا قیمت روزنامه جام جم در شهرستان ۵۰۰ تومان است که ۴۰ درصدش هم سهم توزیع است. یعنی از هر نسخه در صورت فروش ۳۰۰ تومن به روزنامه می رسد و این در حالی است که هزینه کاغذ آن با توجه به اینکه ۲۴ صفحه است حتی با دلار ۴۲۰۰ تومانی هم ۴۲۰ تومان می شود!
و از همه عجیب تر اینکه باطله این روزنامه ۸۰۰ تومان ارزش دارد!! یعنی دکهدار در شهرستان از فروش نرفتن هر نسخه جام جم ۵۰۰ تومان سود می کند و از فروش رفتنش تنها ۱۰۰ تومان عایدش می شود!!! و اینگونه است که هر روز تقاضای افزایش تیراژ دارد!!
تازه همه اینها در حالی است که مثلا صاحب روزنامه کاغذ ۵۳۰۰ تومنی را در بازار آزاد به قیمت ۱۷۵۰۰ تومن نفروشد که غالبا اینکار را می کنند.
البته این حرف درست است که هزینه های روزنامه فقط کاغذ نیست ولی از طرفی درآمدهای روزنامه هم فقط فروش نسخه ای نیست.آگهی ها, رپرتاژهای خبری, یارانه دولت و … درآمد های دیگری هستند که باید هزینه های روزنامه را پوشش دهند.اگر روزنامه ای آن درآمدها را نمی تواند کسب کند باید فکر دیگری کند نه اینکه از جیب بیت المال کاغذ یارانه ای بگیرد و …
نتیجه اینکه اگر روزنامه یا هر نشریه ای قرار است در شرایط فعلی کار کند باید توان رقابت داشته باشد.باید بتواند هزینه و درآمد خود را مدیریت کند.نه اینکه از دولت بخواهد هزینه های او را با دادن یارانه پنهان پوشش دهد.