اقتصاد۲۴- داریوش مختاری با بیان اینکه هیچکدام از تالابهای کشور وضعیت خوبی ندارند، اظهار کرد: اکنون تالابها منعکسکننده خروجی و برآیند مدیریت آب در کشور هستند و مدیریت نادرست آب به ویژه مدیریت آب کشاورزی در بالادست حوزههای آبریز، همچون آواری بر سر تالابها که جزو ارزشمندترین سرمایههای زیست محیطی کشور هستند، فرو میریزند.
به گفته وی وضعیت تالاب دریاچه ارومیه نشان میدهد که دچار وارونگی در مدیریت آب هستیم؛ ابتدا ظرفیتهای فراتر از توان بومشناختی پهنههای آبریز در بالادست پدید آوردهایم، شریان حیاتی رودخانههای بالادست قطع شده، کشاورزی توسعه داده شده، پس از آن به تدریج دریاچه خشکیده است.
یک کارشناس حوزه مدیریت منابع آب اظهار کرد: پرسش این است که دقیقا میخواهیم چه چیزی را نجات دهیم؟ وارونگی در مدیریت آب، همان است که چرا سدهای بسیاری در بالادست دریاچه پدید آمد که زمینه خشک شدن این دریاچه را فراهم کرده است. پس از آن نباید انتظار باززنده سازی دریاچه را داشته باشیم؛ مگر اینکه سدهای ساخته شده و دخالت بدون مطالعه و با برنامهریزی نادرست در بالادست دریاچه، به همان روال پیشین بازگردد.
بیشتر بخوانید: انتقال آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه چه تبعاتی دارد؟
مختاری با بیان اینکه نابودی تدریجی دریاچه ارومییه، یادآور قطع شریان حیاتی رودخانههای سیحون و جیحون و خشکشدن و نابودی دریاچه خوارزم (آرال) در منطقه آسیای میانه (ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان) است، گفت: توسعه بی رویه کشت پنبه و گندم با هدف خودکفایی در دهه ۵۰ میلادی، همان بر سر آرال آورد که امروز، توسعه بی رویه کشاورزی از جمله کشت چغندرقند، بر سر دریاچه ارومیه آورده است.
یک کارشناس حوزه مدیریت منابع آب ادامه داد: وزارت جهاد کشاورزی میخواهد تراز کارنامه کاریاش را با توسعه خام و بدون کارشناسی کشت چغندر در بالادست دریاچه ارومیه، مثبت نشان دهد و وزارت نیرو به دنبال ساخت بیرویه پروژههای سدسازی است. هر دو دستگاه اجرایی، بی خبر از آن هستند که این رزومه کاری مثبت، تراز آب یک زیستگاه ارزشمند محیط زیست را در دنیای عمل و بر روی زمین، به شدت منفی کرده است.
مختاری با بیان اینکه فاصله بین آن کاغذ (رزومه کاری مثبت)، همان فاصله امروز بین بولتنهای احیای دریاچه ارومیه و واقعیت تراز منفی آب این دریاچه تا خشکشدن کامل آن است. بهتر است واقعبین باشیم و از دخالت بی رویه در حوزههای آبریز به ویژه حوزههای آبریز منتهی به دریاچههای ارومیه و همانند آن یعنی مهارلو، گاوخونی و بختگان، پرهیز کنیم، گفت: اشتباهاتی که به طور فزاینده ادامه دارد و به جای ترمیم و حل صورت مساله (تخریب سدهای ساخته شده و پرهیز از کشت اضافی در بالادست)، دوباره بحثها و اقدامات اشتباهی از جمله واگذاری مالکیت تالابها به وزارت نیرو و یا تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه خودش را نشان میدهد.
به گفته وی شاید حضور و موشکافی واقعیتهای روی زمین توسط جامعه خبرنگاران بهتر بتواند به کشف واقعیتها کمک کند؛ کل حل مساله در ظرف دولت امکانپذیر نیست؛ چشم سومی لازم است که عملکرد وزارتخانهها را رصد کند و واقعیتها را به جامعه بشناساند.