اقتصاد ۲۴- روز یکشنبه، ۱۶ آبان، گروهی از تولیدکنندگان پوشاک به نمایندگی از واحدهای صنفی و فروشگاههای پاساژ کاشانی، جنرال مد، کوچه برلن و کمپانی در اعتراض به گرانی مواد اولیه و بیثباتی بازار ارز مقابل اتحادیه فروشندگان و تولیدکنندگان پوشاک تهران تجمع کردند و به جمع اصناف و اقشاری پیوستند که تنها راه رساندن صدای خود را جز خیابان نمیدانند.
لباس آدمی بخشی مهم از هویت اوست، ویترین انسان است، چیزی که با آن میتواند عریانی خود را رنگآمیزی کند و بپوشاند و هم تن خود را از گزند سردی و گرمی طبیعت در امان نگه دارد؛ اما بررسی مشکلات تولیدکنندگان پوشاک، هنگامی که به خیابان آمدهاند، جز از طریق خیابان روا نبود و سبب شد سری به صاحبان حرفه بزنیم و از نزدیک و در میدان حرفشان را بشنویم؛ پس راهی کوچه برلن شدیم که فروشنده و تولیدکننده همان حوالی هستند.
فروشنده نخستین مغازه همان ابتدای کوچه برلن، مرد میانسالی است با اورکت آمریکایی. آقا امید موضوع را که میشنود از صندلیاش بلند میشود، رودررو میایستد و نگاهی به موبایل میاندازد که در حال ضبط صداست. میگوید ما که خبری از تجمع و اعتراض نداریم، تولیدکننده هم نیستیم؛ ولی باید بپرسید چرا پارچه هر روز گران میشود. بپرسید آنهایی که نخ را گران میکنند، کی هستند. میپرسم حالا شما بگو؛ چه کسی؟ میگوید دست چند تا آدم بیشتر نیست. نخ را میخرند انبار میکنند و بازی راه میاندازند که گران شود –کمکم صدایش اوج میگیرد- درباره رفتن برندهای خارجی از ایران میگوید فروش جنس داخل را بهتر کرده است؛ اما مواد اولیه اینطور بالا برود، اینطور نمیشود؛ اما مشکل این چیزها نیست که برادر خودت بهتر میدانی کجاست –تقریبا فریاد میزند- برو از کسی که میگوید تحریم اثر ندارد، بپرس و توصیههای دیگری میکند. یکی، دو مغازه دیگر حرفهای مشابه دارند. قیمت یک تیشرت تولید داخل که ظاهرش حداقل بسیار بیکیفیت به نظر میرسد، ۸۵ هزار تومان تگ خورده است.
پاساژ کاشانی، انتهای کوچه برلن، یکی از بورسهای تولیدکنندگان لباس است. دو مرد جلوی در ایستادهاند و موضوع را که میشنوند، تمسخر میکنند که انگار خوشحالی یا از مریخ آمدهای و خبر از وضع نداری. حوصله حرف ندارند و پاس میدهند بغلی. بغلی میگوید بیکاری هست، گرانی هست، فساد هست و همه اینها. سر و لباسش میخورد خیلی در مضیقه مالی نباشد. ادامه میدهد همهاش هم زیر سر دولت است. او هم باز به قیمت نخ اشاره میکند و میگوید الان همین را بروی بگویی میگوید مافیای نخ کرده! کسی که الان دارد عشق میکند، اگر گفتی کیست؟ پارچهفروش. زیر لحافش خوابیده نخ قیمتش یکریز میرود بالا. باز سراغ مسائلی میرود که چاپخورش خوب نیست.
از چهرهاش به نظر میرسد که آدم مناسب پیدا شد و اشتباه هم نیست. جوانی خوشرو با ریش اندکی بر صورت که به بوری میزند. با دقت و با حفظ ترتیب جواب میدهد. میگوید تولید اصلا بهصرفه نیست به طور کلی؛ اما حسابش را بکن هر تولیدکنندهای بعضا به دو هزار نفر باید حقوق بدهد. نمیشود که رها کرد. اینجا هم به قیمت نخ میرسیم و جواب مافیاست. سؤال را جدیتر که میخواهد جواب بدهد، چون میخواهیم مطلب را چاپ کنیم خالی نمیکند و با قدرت میگوید مافیا است. همه هم میشناسند که چه کسی است و کدام شرکتها را دارد. همین بلوز شما، این شلوار من همه با پنبه وارداتی مافیا درست شده است. میگوید دولت جدید هم هیچ کاری نکرده.
فقط سفر کرده و هیچ نظارتی هم بر این مسائل نداشته است. بهترین پنبه مال ازبکستان است، من کف این بازارم، همه را یک نفر از ازبکستان میخرد، با قدرت بنویس. تازه این از پنبه. همین تیشرت تریکو که پنبهای نیست هم وضعش همینطور است. میگوید وضعیت کارگر هم بد است؛ ولی میگوید متوسط سن کارگرها خیلی بالا رفته و همه مسن هستند، جوان میرود توی بورس، میرود دلالی. جوان خوشرو، م. ط، به صادرات هم میپردازد و پای طالبان به بحث باز میشود. میگوید صادرات ما به افغانستان تعطیل شد، خیلیها پولشان اصلا برنگشت و سوخت شد. صادرات به افغانستان خیلی خوب بود. غیر از افغانستان، عراق، اربیل کردستان، باکو و حتی روسیه از ما خرید میکردند. درباره وضعیت شب عید و وضعیت بازار درباره حرف یک مقام رسمی که گفته بود شب عید مشکل پوشاک به وجود میآید، میگوید قطعا. م. ط میگوید بیزینس کوچک شده.
همه دارند تعطیل میکنند و سرمایهشان را میاندازند توی یک کار دیگر. مشکل از ریشه است، قدیم کار این شکلی نبود؛ قدیم یعنی همین ۱۰ سال پیش اصلا بگو سال ۸۸. کارگر یک سال کار میکرد پراید میخرید. امروز چنین کاری شوخی است. کسی کار نمیکند. من هم شغل پدریام این بوده. ضبط را متوقف میکنیم و کمی حرفهای ضبطنشدنی میزنیم و خداحافظ.
بیشتر بخوانید: ورود پوشاک تاناکورا و قاچاق از مرز پاکستان
تولیدکننده بعدی آدم خونسردی است. درباره تجمع یک کلمه میگوید دلیلش پارچه است. با مافیا هم تحریک نمیشود. خبری از مافیا ندارد؛ اصلا ندارد. دولت باید جواب بدهد. حرف از دولت جدید کمی سر حالش میآورد و میگوید دستکم دولتهای قبلی اول کارشان گرانی نمیشد. این دولت از روز اول وضعش اینطوری است، هر روز گرانتر. میگوید نه صنف و نه اتحادیه هیچ کاری برای ما نمیکند. چه کاری کردهاند تا حالا؟ تحریم هم بهانه است. ضربه خوردیم؛ اما نصفش را از داخل خوردیم. من اصلا سر درنمیآورم، اما اینجوری برود جنس ما قیمتش بیشتر از خارجی میشود.
با «مجید نامی»، نایبرئیس اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران تماس گرفتیم و موضوع را با او نیز به بحث گذاشتیم.
نامی درباره شرایط میگوید غیر از قیمت جهانی پنبه که بالا رفت و نوسانات ارزی مشکل این است که در دوره ترامپ صنعت نساجی ایران هم مستقیما تحریم شد و مجموع شرایط، از مسائل مالی بگیر تا حملونقل موجب میشود که در داخل کشور قیمت مواد اولیه نخ و پارچه متناسب با قیمت جهانی نباشد. وقتی روند تأمین مواد اولیه دچار مشکل است، زمانبر و شوکپذیر است. صنایع بالادستی ما مانند ریسندگی نیز با احتیاط بیشتری عمل میکنند. مشکلات ارزی برنامهریزی برای واردات را سخت میکند و حتی در برهههایی نمیتوانند وارد کنند اصلا و فشار بیشتر میشود. درباره گردش مالی صنعت پوشاک میپرسیم. این مقام صنفی میگوید تخمینی چیزی حدود هشت میلیارد دلار است و سهم قاچاق از آن قبلا ۵۰ درصد بود؛ اما الان با شیوع کرونا و تحریم خیلی کمتر شده؛ هرچند قابل اندازهگیری نیست؛ اما امسال باز قاچاق در حال افزایش است و با قیمت پایین جنس خارجی به مصرفکننده عرضه میشود؛ آن هم جنس بیکیفیت.
میپرسم مثلا بنگلادش؟ بله. بنگلادش، ویتنام، هند، پاکستان. آگهی میدهند باربری دارند. یعنی میگویید کار سیستماتیک است؟ پاسخ میدهد حتما باید شبکهای باشد. از یک کشور یا قایق و لنج مثلا جنس را به دوبی میبرد و از آنجا به ایران. درباره وجود مافیا جوابش قاطع است: نه. ماجرای پنبه ازبکستان را هم از اساس بیپایه میداند؛ چون در شوروی هریک از کشورهایی که امروز جدا شدهاند، در یک جهت فعال بودند. ازبکستان منبع غنی و باکیفیت پنبه بود؛ اما اکنون مدتها است با برنامهریزی به جای خامفروشی ریسندگیهای بزرگ تأسیس کرده و نخ تولید میکند و گام بعدی نیز بافت است. میپرسم تولیدکنندگان از حمایتهای صنفی هیچ رضایتی ندارند.
پاسخش این است که دو نوع تشکل داریم. یکی حاکمیتی است که هرکس مجوز بخواهد مثلا باید آنجا برود. در این تشکلها تعارض منافع زیادی هست و اساسا این موضع به مسائل دیگری گره میخورد. از تشکل مستقل میپرسیم. میگوید ما بخش خصوصی هستیم و وظیفه ما حمایت از اعضا با توجه به منافع ملی است. حمایت از تولید داخل سیاست ما است. بیشترین چالش ما هم با بخشهای حاکمیتی است.
باید مرتبا گوشزد کنیم که به وظایف دولتی خود عمل کنند؛ چون عملا تولیدکننده داخلی را دچار مشکل میکنند. در پاسخ به تغییرات بهوجودآمده با دولت جدید و وزیر صنعت سؤال میکنم. میگوید بهظاهر آقای وزیر اصلا صنعت پوشاک و نساجی را فراموش کردهاند؛ چون تا به حال یک کلمه هم چیزی درباره آن نگفتهاند؛ درصورتیکه از ملزومات زندگی مردم است. امیدوارم آقای وزیر حداقل در نمایشگاه «ایران مد» که کمتر از یک ماه دیگر نهمین دورهاش برگزار میشود، بیایند یا مثلا به نمایشگاه نساجی «ایران تِک» که ۱۴ تا ۱۷ آذر است و از نزدیک با امور تماس داشته باشند. دست آخر هم امیدوارم باز درهای کشور به روی جنس خارجی باز نشود و به تولیدکننده داخل ضربه نخورد.