اقتصاد۲۴ - ریزش قیمتها در بازار ارز، طلا، خوردو، مسکن و حتی بورس به واسطه انتخاب جو بایدن برای ریاست جمهوری آمریکا اتفاق مهمی برای اقتصاد کشور است، اما در عین حال این رخداد نشانههای دیگری را نیز در خود دارد.
شاید باور آن سخت باشد، اما بسیاری از مردم از ریزش قیمتها در این بازارها چندان خوشحال نشدند. گو اینکه اقتصاد ایران در دل فرهنگ رفتاری خود، دچار اپیدمی تورم دوستی شده است.
از سوی دیگر نوسان شدید قیمتی در بازارها به واسطه تحریم و یا سیگنالهای مثبت برای بهبود شرایط سیاسی نشان دهنده آن است که اساساً سیاستگذاران اقتصادی چندان تسلطی بر بازارهای اقتصادی کشور ندارند.
این وضعیت در عیم حال که ثبات را از اقتصاد سلب میکند تبعاتی نیز برای سرمایههای مردم دارد. در واقع مردمی که به واسطه تورم مداوم سعی میکنند تا پول خود را به کالاهای سرمایهای تبدیل کنند در نهایت با نوسانهای مدام دچار خسران میشوند.
این وضعیت زمانی اسفبار میشود که بازار سرمایه نیز از گزند این نا امنی در امان نمیماند. در واقع ساز و کار بازار بورس که باید مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی باشد به واسطه تورم تغییراتی را در خود میبیند.
حال، اما باید پرسید نقش سیاستگذاران اقتصادی در رصد و هدایت شاخصهای اقتصادی چیست؟
بانک مرکزی هیچ کاره است
پیمان مولوی، اقتصاددان در این زمینه به اقتصاد۲۴ میگوید: زمانی که با احتمال انتخاب بایدن و نرفتن رسمی او به کاخ سفید ما شاهد کاهش قیمت ارز و در ادامه سایر بازارها هستیم، نشانگر آن است که تا چه اندازه دستگاههای سیاست گذار ما مانند بانک مرکزی هیچ کاره اند.
وی میافزاید: با آمدن یک تحریم شاهد بالا رفتن قیمت ارز بودیم و هنوز با احتمال بهبود چشم اندازهای بین المللی شاهد ریزش بازارها هستیم. این به معنای آن است که اقتصاد ما وانهاده شده است و نحوه سیاست گذاریها سنخیتی با اتفاقاتی که رخ میدهد ندارد.
بیشتر بخوانید: با انتخاب جو بایدن، وضعیت اقتصاد ایران چگونه میشود؟/ محتکران و گرانفروشان از نتیجه انتخابات آمریکا ناراحتند
مولوی میگوید: اما نکته اینجاست که عدهای از مردم از این کاهش قیمتها ناراحت هستند. دلیل آن این است که عده زیادی از مردم با توجه به چشم انداز تورمی موجود در اقتصاد سعی کردند تا ریال خود را تبدیل به دلار و طلا کنند.
این کارشناس اقتصادی میافزاید: دلیل عدم ثبات در اقتصاد هرچند بخشی از آن به تحریم ربط دارد، اما در واقع افزایش نقدینگی در نتیجه کسری بودجه دولت است، این موضوعی نیست که مردم در آن دخیل باشند.
وی یادآور میشود: یکی از عوامل دیگر وجود تورم در اقتصاد عدم رشد اقتصادی است. طی ۱۰ سال گذشته متوسط رشد اقتصادی صفر بوده است؛ این موضوعی نیست که یک شبه بهبود پیدا کند.
درسی که سیاستگذاران باید بگیرند
مولوی تاکید میکند: آنچه که امروز تحت عنوان کاهش قیمت در بازار مشاهده میشود این است که متاسفانه با هرگونه تصمیم، دیگر مانند عدم ورود به برجام و یا عدم شروع مذاکره همان طور که پایین آمده است بالا برود.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان میکند: طی این سالها متاسفانه سیاستگذاری پولی درست را سرلوحه کار خود قرار ندادیم تا در شرایطی که باید رصد دقیق از وقایع صورت بگیرد، این اتفاق رخ ندهد.
وی با بیان اینکه این اتفاقها باید به سیاست گذاران برای تغییر رویکرد درس بدهد، اظهار میکند: ورود به رویکرد عقلانی و انضباط مالی است که به نظر میرسد با توجه به عمر کوتاه دولت فعلی چنین قصد و توانی دیده نمیشود.
مولوی یادآور میشود: عده زیادی از مردم برای کاهش قیمتها ناراحت هستند چرا که ناچاراً برای حفظ دارایی خود از گزند تورم در قیمتهای بالا، دلار و طلا و... خریدند. مردم میترسند چرا که درآمدهایشان که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ تقریباً نصف آن را از دست دادند بیشتر از دست بدهند.
بورس اسیر کاسبان تورم
این کارشناس مسائل اقتصادی همچنین در خصوص وضعیت بازار سهام و ارتباط آن با قیمت ارز میگوید: متاسفانه فضاسازیهایی که در کانالهای تلگرامی بورسی میشود مبنی بر اینکه هر چه تورم بالاتر رود برای بازار بورس بهتر است ناشی از عدم دانش اقتصادی شان است.
وی میافزاید: این افراد دچار سونگری پس نگری هستند، یعنی فکر میکنند، چون در سال ۹۹ با تورم بورس بالا رفته است باز هم این اتفاق رخ میدهد در صورتی که وجود آقای بایدن و ایجاد یک چشم انداز مثبت برای مذاکره در هر دولتی و ایجاد ثبات، بهترین موتور محرکه بازار سرمایه است.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه اینگونه نیست که حتما باید عده ضرر کنند تا ما سود کنیم، میگوید: در کلیت اقتصاد اگر شاخصهای رشد به سمت بالا باشد بازار سرمایه رشد خواهد کرد چرا که در این وضعیت صنایع جلوتر میروند و تولید ناخالص آنها رشد میکند.
مولوی تصریح میکند: این افراد به دنبال این هستند که بازار سرمایه با تورم رشد کند اما با قاطعیت میتوان گفت که تمامی فعالان اصلی بازار طلا، ارز، صادرکننده و واردکنندگان به دنبال ثبات هستند و نه بالا نرفتن قیمت ها چرا که ثبات کلید توسعه و استمرار آن است. البته در اقتصاد ایران که نرخ بهره در آن منفی است ما کاسبان تورمی را شاهد هستیم که اجازه کنترل تورم در اقتصاد ایران را نمیدهند.