اقتصاد۲۴- وضعیت کرونا در کشور به جای روندی کاهش، شیبی افزایشی را طی میکند، این درحالی است که در بسیاری از نقاط دنیا به دنبال برنامهریزی مناسب برای جلوگیری از ازدحام جمعیت و بعد از آن هم طی کردن مراحل تزریق واکسن کرونا ایمنی مردم در برابر بیماری کرونا تقویت شده است. در این شرایط چندان تعجببرانگیز نیست که حتی سویه دلتا یا همان کرونای هندی هم نتواند در این کشورها صدمه چندانی را متوجه مردمی کند که اولا دوزهای واکسن خود را دریافت کردهاند و دوما بر اساس برنامهریزیهای درست همچنان پروتکلهای بهداشتی مدنظر دولت را رعایت میکنند.
در ایران، اما شرایط معکوس است. طی دو سال گذشته کرونا در ایران همواره در نوسان بوده و بعد از هر آرامش موقت چهرهای بیرحمتر از کرونا در کشور ظاهر شده و ماشین کشتار این ویروس عجیب به راه افتاده است. جدیدترین سویههای کرونا در هر کجای جهان که ظاهر میشود به سرعت وارد ایران شده و قربانیانش را از پا میاندازد. در حالیکه در غالب کشورهای جهان نهایتا سه پیک کرونا تجربه شده در ایران، اما در حال پشت سر گذاشتن پیک پنجم با سویه هندی هستیم که تاکنون به عنوان خطرناکترین سویه این ویروس شناخته شده است و همچنان هم درباره خیزش پیکهای بعدی کرونا در کشور نگرانیهایی وجود دارد.
شرایط وقتی نگرانکنندهتر میشود که نگاهی به ورود و شیوع سریع کرونای دلتا در کشور انداخته و از سوی دیگر روند همراه با تاخیر، کند و نامنظم واکسیناسیون در کشورمان را هم مورد بررسی قرار دهیم.
حالا به این شرایط وحشتناک، کمبود فضا برای مراجعهکنندگان کرونایی و غیر کرونایی را در بیمارستانها و مراکز درمانی کشور اضافه کنید، فضایی که میتواند به انتقال این ویروس دامن بزند. بیمارستان مسیح دانشوری یکی از همین بیمارستانهاست که به عنوان مرکز درمانی تخصصی در حوزه بیماریهای تنفسی و ریوی در تهران با تعداد قابل توجه مراجعهکنندگان کرونایی مواجه است.
در حال حاضر این بیمارستان با توجه به افزایش مراجعهکنندگان مبتلا به کرونا اقدام به برپایی کانکسهایی کرده است که در آنها نسبت به ویزیت، پذیرش و انجام تزریقهای مورد نیاز بیماران کرونایی اقدام شود، کانکسهایی با امکانات ناکافی و نامتناسب با شرایط بیماران کرونایی در انتظار دریافت خدمت؛ وضعیتی که شکایت مراجعان را به دنبال داشته و تحمل شرایط کرونایی را برای آنان سختتر کرده است.
یکی از مراجعان این بیمارستان که والدین مبتلا به کرونایش را به این بیمارستان برده و برای ویزیت و پذیرش بیمار، سختی انتظار در کنار کانکسهای بیماران کرونایی را تحمل کرده است درباره شرایطی که با آن مواجه شده است توضیح میدهد: «این کانکس در ضلع جنوب شرقی بیمارستان برپا شده است. در واقع کانکسها در بخشی برپا شده که خالی بوده و در حال ساختمانسازی بودهاند. این محوطه کاملا خاکی است و بیماران کرونایی که عمدتا مشکلات تنفسی دارند باید در این محوطه خاکی ساعتها در انتظار رسیدن نوبت باشند.»
«نوبتفروشی هم مسالهای دیگر بود که من به چشم خودم مشاهده کردم. به عنوان مثال ساعت ۶ صبح به مرکز مراجعه کردم و برای ساعت ۴، ۵ بعدازظهر برایمان وقت تعیین کردند، اما ساعت ۱۲ نیمه شب و به عنوان چهلمین نفر نوبتمان شد. برخی افراد رسما و در مقابل چشم ما ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان میگرفتند و نوبتها را جا به جا میکردند. شکایات ما هم به جایی نرسید.» (اگرچه جامعه ۲۴ نمیتواند صحت و سقم گرفتن پول در ازای جابه جایی نوبت را تایید یا تکذیب کند، اما شاید بهتر باشد به عنوان یک زنگ خطر از سوی مسئولان این بیمارستان در نظر گرفته شود.)
«در این محوطه تنها یک سرویس بهداشتی وجود داشت که زن و مرد فارغ از اینکه مبتلا به کرونا باشند یا نباشند همگی از همان یک سرویس بهداشتی استفاده میکردند.»
«شرایط این محوطه آنچنان نابه سامان و تعداد صندلیها برای افراد در صف انتظار طولانی مدت آنقدر کم است که تعدادی از بیماران که توانشان را از دست داده بودند روی همان زمین خاکی و آلوده خوابیدند در حالی که به دلیل مشکل تنفسی و سرفههای مداوم نباید در معرض غبار و خاک قرار میگرفتند. نبود آب و عدم دسترسی به بوفهای که بتوان از آن آب و خوردنیهای ضروری را تامین کند مشکل اساسی دیگری بود، اما جالب برای ما آن بود که بستههای آب معدنی را خیرین به داخل محوطه و برای بیماران میآوردند، اما برخی از افراد خدماتی بیمارستان این بستههای آب را به داخل بیمارستان میبردند و هیچ اعتراضی هم پذیرفته نبود.»
«برای انجام اسکن باید به قسمت اصلی بیمارستان میرفتیم و برای رسیدن به آن بخش هم باید سربالایی تندی را طی میکردیم، در این نقطه یک ون گذاشته بودند که پول میگرفت و بیماران را در آن منطقه جا به جا میکرد وقتی هم اعتراض میکردیم که چرا باید برای این نوع خدمات پول گرفته شود راننده فرد معترض را سوار نمیکرد. احساس من این بود که این مساله تنها برای درآمدزایی است.»
«دو روز پیش برای تزریق داروی تجویز شده از سوی دکتر ساعت ۹ صبح به بیمارستان مراجعه کردیم، اما ساعت ۱۲ شب موفق به انجام تزریق شدیم. روز گذشته هم ۴ ساعت به دنبال دارو بودیم درحالیکه این بیمارستان از مراکز اصلی پذیرش بیماران کرونایی است و قطعا برای داروی این بیماران دپو دارد، اما ما باید داروهایمان را از بیرون تهیه کنیم.»
«داخل کانکس، اما بسیار مرتب و تمیز بود. خنک بود و هواکش برای تهویه هوا داشت، یک ردیف تخت هم برای افرادی که باید معاینه شوند داشت که آنها هم تمیز و مرتب بودند؛ آنچه که به شدت ما را ناراحت میکرد حضور افرادی بود که نوبتها را با گرفتن پول جا به جا میکردند.»
معصومه اصغری، روزنامهنگار هم یکی از افرادی است که به دلیل بیمار شدن دو نفر از بستگانش به این بیمارستان مراجعه کرده است. او نیز به جامعه ۲۴ میگوید: «محوطهای که کانکسها در آن برپا شدهاند به شدت تاریک بود و محوطه محل استقرار آنها با یک راه باریک به محوطه اصلی بیمارستان وصل میشد. برای رفتن به داخل کانکس هم یک رمپ وجود داشت که باید از روی آن رد میشدیم.»
«در این محوطه برای افرادی که در صف انتظار هستند یک سایهبان بسیار کوچک نصب شده است زیر این سایهبان هم تعداد محدودی صندلی وجود دارد، هم مساحت سایهبان و هم تعداد صندلیها با توجه به جمعیت زیاد مراجعهکنندگان در طول شبانهروز و شدت تابش خورشید در این روزهای تابستانی بسیار کم است، یعنی صبحها اگر در صف باشی از شدت نور آفتاب میسوزی و شبها هم به دلیل کم بودن چراغها جایی را نمیبینی. مردم در این شرایط سعی میکردند با استفاده از چراغ قوه موبایل خود، محوطه را روشن کنند. به دلیل کم بودن تعداد صندلیها برخی بیماران با حال بسیار بد در خیابان مینشستند و برخی هم از بلوکهای سیمانی موجود در محوطه به عنوان صندلی استفاده میکردند.»
«من به دلیل اینکه روزهای آخر دوره کرونا را پشت سر میگذارم نیاز به ویزیت دوباره داشتم، اما آنقدر بیحال بودم و جایی برای نشستن و انتظار در این هوای گرم هم نبود که عطای ویزیت شدن را به لقایش بخشیدم و به داخل ماشین برگشتم این درحالی است که همه بیماران مانند من آنقدر خوششانس نبودند که ماشین داشته و در آن استراحت کنند تا نوبتشان بشود و اگر هم داشتند قاعدتا در ماشین نمیتوانستند از رسیدن موعد باخبر شوند، پس ناچار بودند که همین شرایط را تحمل کرده و بعضا روی زمین دراز بکشند.»
«نکته دیگر آنکه زبالههای بیمارستانی دقیقا کنار خیابان محل تردد بیماران کرونایی قرار داشت. این مساله هم میتوانست برای هر فردی که در آن نقطه تردد میکند خطرناک باشد. از طرف دیگر اگر یک نفر چه بیمار چه همراه وی دچار ضعف شده یا اینکه در این هوای گرم نیاز به آب پیدا کند در آن محوطه هیچ بوفه و جایگاهی برای تهیه این موارد نبود و در واقع برای دسترسی به این نوع ملزومات باید فاصلهای طی میشد که قطعا برای یک بیمار مناسب نیست.»
«به نظر من اینکه محوطه مربوط به بیماران کرونایی را جدا کردهاند اقدامی خوب است، اما باید به این فکر کنند که افرادی که مراجعه میکنند بیمار و کمتوان هستند و نیاز به حمایتها و امکاناتی دارند که بهویژه در این شرایط گرمای هوا ضروریتر هم به نظر میرسد. در طول شب جمعیت به تدریج کمتر میشود و فاصلههای بیشتری میان افراد برقرار میشود اما در طول روز جمعیت بیشتر میشود که میتواند با وجود انتظار مراجعان در فضای باز همچنان خطر انتقال کرونا از بیماران به افراد سالم را به دنبال داشته باشد.»
این سخنان درد و دلهای دو نفر از مراجعهکنندگان به بیمارستان مسیح دانشوری است. گرچه توجه به خدمات کادر درمان در این روزهای سخت کرونایی ضروری است، اما توجه به درد و دلها و کمبودها و نواقص در ارائه خدمت به بیماران و بهویژه بیماران کرونایی که هم در معرض خطر جانی بسیار جدی قرار دارند و هم میتوانند سایر افراد را در معرض خطرات جدی قرار دهند ضرورتی چند برابر دارد. سکوت در برابر مشکلات نه تنها کمکی به رفع مشکلات و گاهی خطاها نمیکند که به آنها دامن میزند. چه آنکه وقتی شرایط بیمارستان تخصصی ریه در پایتخت کشور چنین است دیگر نمیتوان از بیمارستانهای فعال در سایر استانها و بهویژه استانهای کمبرخوردار انتظار زیادی داشت و بیماران این بیمارستانها قطعا شرایط بدتری را تجربه خواهند کرد.
شاید بهتر است علیاکبر ولایتی رئیس بیمارستان مسیح دانشوری به جای توبیخ و تهدید پزشکان ناراضی از مدیریت کرونا در کشور اندکی پای گلایههای مراجعان نشسته و با گسترش میدان نگاه خود از عبارت «همینی که هست خوب است» به عبارت «شرایط باید بهتر شود» برسد، چون وی حتی اگر بتواند فردی از زیرمجموعه خود را وادار به سکوت کند قطعا نمیتواند همه مردم و مراجعان را مورد توبیخ و تهدید قرار دهد.
منبع: جامعه ۲۴