اقتصاد ۲۴- در جوابیه جلال گلچین مدیرعامل پیشین کشت، صنعت و دامپروری مغان خطاب به مدیرعامل کنونی چنین آمده است:
جوابیهای بر گزارش خلاف واقع از سوی مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت کشت وصنعت مغان در جریان دیدار با رئیس کل جدید دادگستری استان اردبیل
ضمن عرض سلام و ادای احترام به محضر شریف اهالی ولایت مداراستان دارالارشاد اردبیل، خصوصا مردم شریف خطه زرخیز مغان
با عنایت به عدم رعایت عدل و انصاف از سوی مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت دولتی کشت و صنعت مغان در دیدار مورخه با رئیس کل محترم دادگستری استان اردبیل و ارائه گزارش خلاف واقع و دور از حقیقت بطرفیت خریدار و سرمایه گذار هلدینگ بزرگ شیرین عسل در کشت و صنعت مغان، جهت شفاف سازی و تنویر افکار عمومی ذیلا مواردی چند به استحضار مردم و مسئولین مرتبط استان اردبیل میرساند:
۱- شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان که در اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، به تاریخ دی ماه ۱۳۹۷ به بخش خصوصی (شیرین عسل) واگذار شد در زمان تحویل، فقط دارای ۴۲۳ نفر نیروی انسانی بود، ولی ما به همت سرمایه و استراتژی بخش خصوصی و تدابیر رئیس محترم هیئت مدیره، در یک فرایند اشتغال زایی و حمایت از جوانان جویای کار منطقه با افزایش بیش از ۵ برابری، تعداد نیروی انسانی شاغل در شرکت را به ۲۵۷۰ نفر رسانده و با احتساب ۴ سر عائله برای هر پرسنل، امرار معاش ۸۵۸۸ نفر را بصورت مستقیم تامین نمودیم.
۲- صرف نظر از کارشکنی و مانع تراشیهای افراد ذی نفوذ و طلبکاران مجموعه، با مبلغی بالغ بر ۶۰ میلیارد تومان بدهی شرکت مذکور را تحویل گرفته و با مساعدت ویزه رئیس هیئت مدیره در اولین روز کاری ۴۰ میلیارد تومان بابت بدهیهای شرکت توسط هلدینگ شیرین عسل پرداخت و بخش قابل توجهی از مابقی بدهیها نیز در روزهای اولیه تصدی بخش خصوصی تسویه شد، ولی با کمال تاسف، اعضای هیات مدیره محترم دولتی با بی انصافی محض، در محافل و مجالس صحبت از بدهی به جا مانده از بخش خصوصی به میان آورده و با آمار سازی غلط موجبات جریحه دار شدن احساسات وجدانهای بیدار را فراهم میآورند و هنرشان را در ارائه آمار و ارقام بی مبنا ظهور و بروز میدهند؟!
۳- روزی که ما این مجموعه را به دولت تحویل دادیم به اندازهای در انبارهای آن شیر خشک، ذرت بذری، محصولات کشاورزی و بذور دیگر محصولات وجود داشت که به راحتی حقوق و مزایای پرسنل را برای چندین ماه کفاف مینمود و لذا عرفا و اخلاقا مصادره به نفع اقدامات بخش خصوصی از ناحیه جلوس کنندگان بر سر سفره حاضر، امری ناپسند و نکوهیده و مستوجب طلب حلیت است. از جمله ابتدائیترین وظایف یک مجموعه گردان، پرداخت حق الزحمه اعضای نیروی انسانی یک مجموعه است و عمل شق و اتفاق خارق العادهای نیفتاده است که آن را جزو افتخارات خود محسوب نموده و منت سر پرستل زحمت کش بگذارید؟! چرا که با فروش محصولات و اقلامهای دپو شده در انبارهای شرکت قبل از تحویل از بخش خصوصی و به جا مانده از ما، شماها دغدغهای برای پرداخت حقوق و مزایای کارکنان و پرسنل مجموعه را نداشتید و این کار از عهده مبتدیترین افراد هم بر میآید و لزومی به غلو در این رابطه نیست. اگر به جدول پرداختیهای حقوق کارکنان و کارگران مجموعه نگاهی منصفانه و غیرمغرضانه بیاندازید، حتما به قناعت وجدانی خواهید رسید که حقوق و مزایای دوره مدیریت خصوصی به نحو احسن و اکمل پرداخت گردیده و باری بر دوش شما نبوده است؟!
۴- در خصوص ادعای بی پایه و اساس بدهی ۱۴۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی، شایسته آن بود که قبل از اظهار نظر احساسی و فاتحانه، کلاه خود را قاضی قرار میدادید که آیا شرکت کشت و صنعت مغان در طول حیات فعالیت اقتصادی خود هرگز این مبلغ گردش مالی داشته است یا خیر؟! آیا بازار پارس آباد مغان کشش بدهی ۱۴۰ میلیارد تومانی را دارد یا نه؟! در حالی که کل گردش مالی ماهانه آن مجموعه فراتر از ۶۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان نمیباشد، برای اهل فن رمز گشایی فرمائید که این دانش آمار و ارقام را از کجا یاد گرفته و کی به چنین مرتبت علمی دست یافته اید؟!
۵- ادعای اغراق آمیز شما اعضای هیات مدیره عزیز مبنی بر افزایش ۳۰ درصدی تولید بعد از تحویل گرفتن از بخش خصوصی، چنان عاری از حقیقت است که هیچ مدیر مدبری به خود اجازه نمیدهد مدعی افزایش ۳۰ درصدی تولید در بازه زمانی کمتر از چهار ماه باشد؛ و این از ابداعات و اختراعات مدیران منحصر به فردی است که ید طولایی در بازی با کلمات و اعداد و ارقام دارند و صرفا برای این که خودی نشان داده و موفقیت آمیز بودن انتقال مجموعه از بخش خصوصی به دولت را به رخ مسئولان و مردم بکشند، لاجرم این چنین افاضه فضل میکنند غافل از اینکه با عدم رعایت عدل و انصاف همه ما باید روزی پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشیم.
۶- تمامی عملیات کاشت، شخم، آبیاری، کود دهی و فرایندهای دیگر مکانیزاسیون در ارتباط با کشت پاییزه در شهریور و مهرماه توسط ما درآن مجموعه انجام شده بود و اگر زراعتی امروز به مرحله برداشت رسیده و موجب اظهار نظر قهرمانانه هیات مدیره مستقر گردیده است، حاصل زحمات شبانه روزی بخش خصوصی است که دل به اموال و املاکش سوزانده و اصطلاحا هرگز نگفته؛ «فشنگ از دولت است ما را چه به سود و زیان» و امروزه این چنین غیر منصفانه عملکرد موفقعیت آمیزش مصادره به نفع میگردد؟!
۷- زمانی که ما مجموعه را در اختیار داشتیم، ۱۴۴ دستگاه پیشرفته و مدرن جهانی برای آمادهسازی زمین و فرایندهای داشت و برداشت به مبلغ ۵۰۰ میلیارد تومان توسط هلدینگ شیرین عسل برای شرکت خریداری شد و اکنون نیز همین دستگاهها مورد استفاده درکشت و صنعت مغان بوده و پز کاری اش هم برای دولتیها مانده است.
۸- مدیران فعلی شرکت در انجام مصاحبهها و ارائه گزارشهای مغرضانه چنان گوی سبقت از همدیگر میربایند که گویا فتح الفتوح کرده اند غافل از اینکه اگر دولت میتوانست در اداره و مدیریت آن مجموعه موفق عمل کرده و سودی عاید خویش مینمود، هیچ گاه آن را به بخش خصوصی واگذار نمیکرد؟! دوستان مدعی شکوفایی به یمن مدیریت داهیانه، نباید فراموش کنید که پز دادن مدیریتی تان را مدیون ادوات کشاورزی و صنعتی خریداری شده توسط بخش خصوصی بوده و در صورت خروج آن دستگاهها از شرکت به خاک مذلت نشسته و حرفی برای گفتن و جولان دادن نداشتید؟! چرا که اگر دارای چنین جنبهای بودید، قبل از واگذاری به کار گرفته و نمیگذاشتید شرکت زیانده شود؟ کما اینکه امروزه ابعاد وسیعی از ضعف مدیریتی تان را در مجموعههای دیگری مثل نیشکر هفت تپه به وضوح میبینیم. اگرچه بخش خصوصی هم در زمان واگذاری و هم زمانی که رای دستگاه محترم قضایی بر عودت آن به دولت بود، از قانون تمکین کرده است، ولی این دلیل نمیشود که شاهد حجم گستردهای از تبلیغات مسموم و ناجوانمردانه بواسطه افراد معلوم الحالی باشیم که آبشخورشان مشخص است؟!
۹- از روز اول بخش خصوصی در کشت و صنعت مغان بنا به توصیه و تأکید رئیس هیئت مدیره به دنبال استراتژی توسعه بود و بر همین اساس در همان هفتههای ابتدایی سالن فری استایل و مجهز که مدرنترین سیستم نگه داری دام بود در آن مجموعه احداث شد؛ و باز در همان روزهای ابتدایی فرایند اورهال و نوسازی سنگین کارخانه قند را انجام دادیم، کارخانهای که بنا به مشکلاتی طی سالیان متمادی نوسازی آن انجام نشده بود. قبل از حضور بخش خصوصی در شرکت سالانه ۱۰ تا ۱۱ هزار تن شکر در کارخانه قند تولید میشد که ما در همان سال اول برای تنظیم بازار ۵۰ هزار تن شکر خام وارد کشور کردیم و علاوه بر کشت بهاره چغندر، کشت پاییزه نیز انجام دادیم که برای اولین بار کشت پاییزه چغندر در کشت و صنعت مغان انجام شد و سطح زیر کشت چغندر در منطقه دو برابر گردید و تحولی در کارخانه قند به وجود آمد. همچنین سالنهایی که یک زمانی انبار بوده و به محلی برای جمع آوری ضایعات و زبالهها تبدیل گردیده بود با حضور و سرمایهگذاری بخش خصوصی به مدرنترین سالنها تبدیل شد و با تلاش شبانه روزی ما بزرگترین کارخانه رب با پذیرش ۳ هزار تن گوجه فرنگی راهاندازی و خطوط بستهبندی نصب گردید که همه این خطوط و تجهیزات و ماشینآلات توسط رئیس هیئت مدیره بخش خصوصی خریداریشده و هم اکنون امانتی نزد شرکت مغان هست.
۱۰- ادعای رئیس هیات مدیره شرکت در حضور مقام عالی قضایی استان مبنی بر صادرات محصولات شرکت به کشورهای عراق و پاکستان، با توجه به این که بر اساس قانون بنا به مسائل مختلف کشور از جمله امنیت غذایی، هیچ کالای کشاورزی به جز صیفیجات و شیر خشک اجازه صادرات ندارد و این شرکت فقط قادر به صادرات شیر خشک بوده که آنهم رقم چندانی نیست و با توجه به کیفیت و ماهیت تولیدات کشت و صنعت مغان این مجموعه چندان سهمی نمیتواند در صادرات داشته باشد چرا که مجوزهای لازم برای صادرات محصولات اصلی این شرکت همچون گندم، کلزا و جو اخذ نشده است و هر ادعایی در این خصوص عاری از حقیقت خواهد بود، چون شرکتهای مشمول اصل ۴۴ چنانچه بخواهند سرمایهگذاری انجام دهند باید مجوزهای لازم را اخذ کنند و طبق اطلاعات ما، چنین مجوزهایی در شش ماه گذشته اخذ نشده و با این اوصاف منظور آقایان از طرحهای توسعهای و سرمایهگذاری مبهم و بازی با کلمات است؟! تا جایی که در خصوص افزایش سطح زیر کشت هم مطالب نادرستی ایراد شده چراکه سطح زیر کشت ثابت بوده و فقط آنها میتوانند زمینها را اجاره دهند. همانطوری که ما با مشارکت دادن مردم، بهخصوص جوانان پر انرژی به دنبال افزایش سطح زیر کشت بودیم.
۱۱- در زمان تصدی بخش خصوصی، پیرو بازدیدی که در اولین روزهای کاری از مجتمع دامپروری داشتیم پی به عدم رسیدگی بهتر و سوء تغذیه و لاغری مفرط دامها برده و فورا رسیدگی مداوم دو ساله و اصلاح نژادی را در دستور کار قرار داده و با وارد کردن بهترین نهادههای دامی و علوفه و یونجه وضعیت را تغییر دادیم. ما در زمان تحویل شرکت به دولت، چندین هزار تن یونجه در انبارها را به مدیران جدید سپرده و از طرفی بخاطر بهره برداری خارج از عرف و بیش از کشش خاک در سالهای گذشته و بی اعتنایی به آن، موجب از بین رفتن قدرت حاصل خیزی خاک گردیده بود که با توزیع بیش از ۱۵۰ هزار تن کود دامی و تزریق بهترین کودها و سموم برای افزایش حاصلخیزی خاک، آن را احیا کردیم. اگر امروز حاصلخیزی و بهرهوری خاک افزایش یابد باعث افتخار ما است چراکه آن شرکت نیز جزئی از سرمایه کشورمان محسوب میشود، ولی آقایان و مدیران فعلی توجه کنند که پایه و اساس این موضوع به اقدامات بخش خصوصی برمیگردد نه اینکه نتیجه حضور سه ماهه آنان باشد که به نام خود سند کرده و در بوق و کرنا کنند.
۱۲- آن چه که به نام طرح توسعه یاد میشود، در زمان مدریت بخش خصوصی بوده و حجم آن به قدری بود که قراردادی با شرکت سیمان اردبیل امضا کرده بودیم تا روزانه ۵۰ تن سیمان تحویل شرکت میدادند تا پروژههای توسعهای و زیرساختی اجرا شود، اکنون آقایان اعلام کنند که چه مقدار سیمان در این چند ماه مصرف کردهاند؟
۱۳- وقتی ما شرکت را تحویل گرفتیم سیستمهای آبیاری فقط اسمش تحتفشار بود و خبری از آبیاری نوین و پیشرفته کشاورزی نبود، ولی با هزینه بخش خصوصی سیستمهای مجهز آبیاری و زهکشی اراضی انجام شد. از کشور آلمان بهترین و بهروزترین دستگاههای کاشت و برداشت و کمبیان خریداری گردید و بهترین بذرهای چغندر، ذرت و گوجهفرنگی از دیگر کشورها وارد شرکت کشت و صنعت مغان شد و تحولی در این شرکت به وجود آورد که متاسفانه دوستان همه این پیشرفتها را به نام خود و به عنوان رزومه کاری دولت بیان میکنند و بایستی پرسید کجای دنیا این مدل برخورد با بخش خصوصی وجود دارد؟ شما که اعتقادی به بخش خصوصی و اجرای اصل ۴۴ ندارید، حداقل انصاف و مروت داشته باشید و عملکرد دیگران را به اسم خود جا نزنید.
نکته آخر اینکه: عدل تو قندیل شب افروز توست مونس فردای تو امروز توست/ کشت خود از دانه انصاف کار تا زیکی هفت صد آید به بار
گلچین؛ مدیرعامل وقت بخش خصوصی شرکت کشت و صنعت مغان