اقتصاد ۲۴- خط لوله گوره- جاسک با ظرفیت روزانه ۳۰۰هزار بشکه نفت و با ۸۲ درصد پیشرفت پنجشنبه هفته پیش افتتاح شد و حالا قرار است در سال ۱۴۰۱ بهطور کامل تکمیل شده و زمینهساز صادرات روزانه یک میلیون بشکه نفت از پایانه جاسک شود.
همین افتتاح در شرایط پیشرفت ۸۲ درصدی البته منتقدانی هم دارد، هرچند تصمیمگیران میگویند نباید از فرصت صادرات روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت گذشت. این خط لوله نفت در روزهای گذشته به سرخط اخبار نفت در خبرگزاریهای معتبر دنیا هم رسید و برخی رسانهها از روش تازه ایران برای دورزدن تحریمها گفتند و در سمتی دیگر هم گروهی این خط را به مسائل تنگه هرمز نسبت دادند؛ با این توضیح که ایران راهی برای صادرات نفت خود در روزهای حساس تنگه هرمز ایجاد کرده است.
هرچه که هست حالا طرحی که اوایل دهه ۶۰ و در دوران جنگ مطرح و بعد رها شده بود، در روزگار بیسابقهترین تحریمها افتتاح شد. حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، یکی از سخنرانان ویدئویی افتتاحیه پنجشنبه هفته پیش بود که طرح را «دستاوردی بزرگ» و «روزی تاریخی برای ملت ایران» دانست که اکنون ساخت آن به پایان رسیده است.
دولت مدعی است افتتاح این خط لوله برای ایران دستاوردی بزرگ محسوب میشود؛ چراکه ایران تاکنون از جزیره خارک نفت صادر میکرد و اتکا به یک بندر از نظر استراتژیک خطرناک است و نیز برای اولین بار موفق شده است تنگه هرمز را دور بزند.
رئیسجمهور با بیان اینکه کشور از اتکا به یک بندر و خلیج فارس بینیاز شده و با یادآوری خاطرات جنگ گفت: «آبان ۱۳۶۴ که منطقه بمباران شد، صادرات ما قطع شد و اسکله از دست رفت و تا دو هفته صادرات نفت نداشتیم. امروز اسکله جدیدی ایجاد کردیم و اتکای تکاسکلهای و نیازمندی به خلیج فارس در زمینه صادرات را از بین بردیم».
اکنون بنا بر ادعای دولت، با توانایی صادرات نفت هم از دریای عمان و هم از خلیج فارس کشور توانی مضاعف یافته و هرچه کمتر آسیب پذیر است. در بروشور کوچکی که دولت از طرح منتشر کرده، میخوانیم که این پروژه دو میلیارد دلار اعتبار داشته است و ظرفیت انتقال یک میلیون بشکه نفت در روز و نیز ذخیره ۱۰ میلیون بشکه نفت را هم دارد.
بیشتر بخوانید: بارگیری نخستین محموله صادراتی نفت ایران با دور زدن تنگه هرمز
اعدادی که جدا بزرگ محسوب میشوند. اشتغالزایی پنج هزار نفر مستقیم و ۱۰ هزار نفر به شکل غیرمستقیم را دارد و موجب جلوگیری از خروج ۵۰۰ میلیون یورو ارز در زمینه خط لوله خواهد شد. تورج دهقانی، مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه نفت ایران نیز در افتتاح این خط لوله گفت: «این استراتژیکترین طرح ایرانیترین و سریعترین مگاپروژه تاریخ صنعت نفت کشور در دوران حدود دوساله مواجهه با بیرحمانهترین جنگ اقتصادی اجرا و آماده بهرهبرداری شد تا نفت ایران به سواحل عمان برسد».
اگرچه وزارت نفت و در حالت کلی دولت کنونی این طرح را استراتژیکترین پروژه ملی این سالها میخوانند، اما این پروژه یا دستکم زمان افتتاح آن منتقداتی هم دارد؛ ازجمله نماینده خمینیشهر، شهری که عموما نمایندگانی نزدیک به جناح تندرو به مجلس صادر میکند، روز ۲۸ تیرماه در نطق خود این طرح را عوامفریبی توصیف کرد و گفت: «این روزها میشنویم که رئیسجمهور میخواهد خط لوله نفت گوره به جاسک را پیش از موعد افتتاح کند؛ ظاهرفریبی برای خط لولهای که هنوز تکمیل نشده است، چه معنایی دارد؟».
او در ادامه از رئیس مجلس استمداد کرد و گفت: «رئیس مجلس باید جلوی این عوامفریبی را بگیرد. این در حالی است که درصد بالایی از خط لوله گوره به جاسک روی زمین مانده و آماده بهرهبرداری کامل نیست و افتتاح آن از سوی رئیسجمهور جز عوامفریبی و جز مصداق این موضوع که کار نکرده را میخواهند بهعنوان کار انجامشده تلقی کنند، معنای دیگری ندارد».
پیش از این هم خبرگزاری فارس اعتراضی مشابه به این طرح داشته و اعلام کرده بود رئیسجمهور روحانی در روزهای آخر کار میخواهد طرحی نیمهتمام را به اسم خودش تمامشده اعلام کند. البته این قبیل درگیریها در پایان دولتها امری طبیعی است؛ دولتی که کارش رو به اتمام است ترجیح میدهد میراث هرچه بیشتری به نام خود تمام کند و دولت بعدی دوست دارد طرحها بماند برای دولت خود تا همان اول کار سه، چهار کلنگ محکم زمین بزند.
تنگه هرمز موقعیتی استثنائی در جهان دارد. صادرات عمده نفت کشورهای این منطقه، ازجمله سعودی، کویت، امارات و نیز گاز مایع قطر از طریق این تنگه انجام میگیرد و به همین خاطر بارها نامش در درگیریها و بحرانهای کلامی میان دولتها به میان آمده است. کافی است تنگه هرمز به هر دلیلی بسته شود تا عملا بازار نفت جهان زمینگیر شود. قسمتی مهم از واردات نفت آمریکا، اروپای غربی و تا حدی ژاپن از طریق این تنگه انجام میشود. دومین تنگه پررفتوآمد دنیاست و فقط روزی نزدیک به ۱۷ میلیون بشکه نفت از آن صادر میشود.
ازاینرو اکنون مدتی طولانیای است که کشورهای منطقه ازجمله سعودی و امارات برای مسیری برای صادرات نفت خود به دنبال راه جایگزین برای آن میگردند. مثلا امارات از مدتها پیش کار روی بندر فجیره را آغاز کرد و در تیر ۹۱ خبرگزاریها خبر از بهرهبرداری اولیه از طرح دورزدن تنگه هرمز را دادند. امارات متحده عربی در آن زمان اعلام کرد بهرهبرداری از یک خط لوله جدید برای انتقال نفت خام تولیدی منطقه خلیج فارس را آغاز کرده و هدف از افتتاح خط لوله فجیره در خشکی دورزدن تنگه هرمز بهمنظور کاستن از نقش احتمالی ایران در انتقال نفت خام این منطقه است.
گفته شد این خط لوله ۳۷۰ کیلومتر طول دارد و نفت خام تولیدی در شرق ابوظبی را از منطقه حبشان به بندر فجیره در ساحل دریای عمان منتقل میکند. صحبتهای وزیر اماراتی در روز افتتاح این طرح بسیار مشابه مقامهای امروز کشورمان بود. وزیر اماراتی گفت: «این، پروژهای بسیار استراتژیک است و این فرصت را برای مشتریان ما فراهم میکند که محمولههای نفتی بزرگتری دریافت کنند». او همچنین گفت این پروژه، مسیری «جایگزین» برای تجارت نفت خام ایجاد میکند.
عربستان سعودی که مدتها پیش و در هنگامه جنگ ایران و عراق طرح دورزدن تنگه هرمز را آغاز کرده بود، یعنی سال ۱۹۸۲، خط لولهای با ظرفیتی بسیار بالا -گفته میشود هشت میلیون بشکه در روز در حالت عادی و ۱۱ میلیون بشکه با افزایش ظرفیت- ایجاد کرد که نفت عربستان را به سمت غرب این کشور، بندر یئبع و پایانهای واقع در دریای سرخ میبرد و مسیر حرکت آن بابالمندب است نه تنگه هرمز.
اما باز هر دو مسیر، بهویژه در ماههای گذشته بهشدت آسیبپذیری خود را نشان دادند. اولا که حوثیهای یمن دو نفتکش عربستان را در بابالمندب هدف قرار دادند که باعث شد عربستان صادرات نفت از این تنگه را برای مدتی متوقف کند. در همین روزها همچنین در امارات در بندر فجیره چهار نفتکش تحت عملیات «خرابکارنه» قرار گرفتند.
وقوع هر دو حمله با فاصله کوتاه و به مسیرهای جایگزین سعودی و امارات برای تنگه هرمز این مسئله را ایجاد کرد که ظاهرا تا وقتی تنش نظامی در منطقه اینقدر بالاست، مسیرهای جایگزین تنگه هرمز نیز راه چاره نیستند تا خیال جهان و منطقه را از سالمرسیدن محمولههای نفتشان راحت کند.
اما مسئله فقط امنیت این راهها نیست؛ حجم مبادلات نیز هست. هنوز هم حجم مبادلات تجاری که طریق تنگه هرمز انجام میگیرد برای تمام کشورهای منطقه بسیار بالا است. مثلا ظرفیت کنونی بندر جاسک- گوره، روزانه ۳۰۰ هزار بشکه عنوان شده است که بناست تا پایان بهرهبرداری کامل به یک میلیون بشکه برسد. با ظرفیت کنونی، چنانچه ایران به بازارهای بینالمللی بازگردد، عملا نفت زیادی نمیشود از این بندر صادر کرد.
اما باید این نکته را در نظر داشت که احداث بندری جایگزین، حتی با حجم کنونی اعلامشده، برای کشوری که در یک منطقه بسیار پرمخاطره واقع شده است قطعا بیاهمیت نیست. برای کشوری که حداقل بارها در همین مدت اخیر مورد تهاجم و تحریم قرار گرفته است، ایجاد راهی متفاوت برای تجارت چهبسا خبر خوشی است.
حداقل تلاشهای همسایگان نفتی ما میگوید که وقتی تلاشهای مشابه صورت گرفته است، کار ایران نیز آنچنان بیوجه نیست. به هر حال ما موقعیتهایی از جهاتی بسیار مشابه داریم. اما قضاوت منتقدان دولت برای اجرای زودهنگام طرح، بماند برای علاقهمندان به بازیهای سیاسی.