اقتصاد ۲۴-آقای بایدن حرف جالبی زد.قرار نیست ارتش آمریکا به جای ارتش افغانستان بجنگد.
وقتی که آن آمریکایی مشاهده میکند که سرباز افغانی حاضر نیست برای کشور خود بجنگد چرا باید جان خود را به خطر بیاندازد تا زندگی مردم افغانستان را نجات دهد.
دلایل زیادی برای تسلیم شدن افغانستان به دست طالبان وجود دارد که قطعا بعدها برای بسیاری مشخص خواهد شد و معلوم خواهد شد که آمریکاییها چرا و چطور توطئهای برای ملت افغانستان طراحی کردند، اما باید توجه داشت که آمریکاییها بنا ندارند برای رضای خدا کاری را انجام دهند.
اگر در جایی منافعی داشته باشند ورود میکنند و وقتی که میبینند دیگر منافعی برای آنها وجود ندارد به قول معروف میگویند "دیگی که واسه من نجوشه، سر سگ توش بجوشه".
بیشتر بخوانید: وزیر خارجه آمریکا در جریان سقوط کابل سهل انگاری کرده است
این روزها تصاویر زیادی از تلاش بسیاری از جوانان شهر کابل برای فرار از دست طالبان منتشر میشود.تعداد این جوانان را اگر بشماریم از تعداد کل اعضای طالبان شاید حتی بیشتر باشند.
یعنی اگر هر کدام از اینها یک چاقو دست میگرفتند، مسلسل که هیچ، امکان نداشت طالبان بتواند وارد شهر کابل شوند.
بماند که مترسکی بی وجود و بی صفت مانند اشرف غنی چند سال همه ملت افغانستان را اسیر خود کرد و نوکری آمریکا را کرد و امروزه با پستترین شکل ممکن ملت افغانستان را به امان خود ترک کرد و هر چه توانست پول ملت را دزدید و فرار کرد.
بسیاری از مسایل دست در دست هم دادند که چنین شود و شاید مهمترین آنها این بود که مردم افغانستان واقعا رهبریتی که کاریزمای لازم برای هدایت آنها را داشته باشد نداشتند و از همان ابتدا برخی مترسکهای آمریکایی سر کار آمدند تا هر چه میتوانند نوکری آمریکا را بکنند و هر چه میتوانند بدزدند و فرار کنند، امری که منجر به آن شد تا نفرت آمریکا از سیاستمداران همسو با آمریکا به اوج خود برسد.
مضاف بر همه اینها توجه داشته باشید که ساختار سیستماتیک و قبیلهای افغانستان به گونهای است که هنوز که هنوز است بحث انتقام و خونخواهی اولویت اول را در میان مردم دارد و وقتی که آمریکاییها و مترسکهای آنها میآیند و دهها هزار شهروند بی گناه افغانی را قتل عام میکنند بدیهی است که چندین برابر این افراد به دنبال خونخواهی برای آنها باشند.
به هر حال آنها خواهر و برادر و پدر و مادر و فرزند و... دارند و یکی از آنها به دنبال خونخواهی خواهد بود.
بیشتر بخوانید: ال دورادویی بنام افغانستان زیر پای طالبان؛ زورو کجاست؟
بماند که اصل جریان تشکیل طالبان هم بر اساس همین ماجرا بود، یعنی زمانی که مجاهدین افغان در مقابل ارتش شوروی سابق مبارزه میکردند فرزندان یتیم آن مجاهدین که بی سرپرست شده بودند جذب مدارس مذهبی افغانستان که با سرمایه گذاری عربستان سعودی و مدیریت سازمانهای اطلاعاتی پاکستان و ایالات متحده اداره میشدند، شدند.
در همین مدارس هم از همان بچه گی آنها را تشویق با آموزش دیدن برای آماده شدن برای گرفتن انتقام پدرانشان نمودند و در نهایت طالبان تشکیل شد.
به هر صورت وقتی که آمریکاییها شهر به شهر و روستا به روستا هزاران شهروند را کشتند و برخی در افغانستان با آنها همکاری کردند بدیهی است شرایطی پیش آید که وقتی طالبان به شهرهای افغانستان ورود میکند مردم از طالبان استقبال کنند.
مضاف بر همه اینها وقتی که مقامات سیاسی چند ماه حقوق و مزایای سربازان بدبخت ارتش را پرداخت نمیکنند و پولها را به جیب میزنند، بدیهی است سر به زنگاه این سربازها حاضر نباشند جان خود را برای بقای آن فاسدین سیاسی فدا کنند.
بماند که کلا بسیاری از مردم افغانستان هنوز که هنوز است تمایلاتی بسیار نزدیک به طالبان از نظر عقیدتی دارند و هنوز که هنوز است طالبان در میان آنها زمینه پذیرش اجتماعی زیادی دارد.
بیشتر بخوانید: طالبان تریاک را رها میکند؟
همه اینها که دست به دست هم میدهند میبینیم که هیچ دلیلی وجود ندارد که طالبان نتواند قدرت را در افغانستان دست بگیرد، و اگر اینگونه نشود باید تعجب کرد.حال بسیاری این روزها امیدوارهستند ببینند طالبان امروزی با طالبان سی سال پیش تفاوت دارد یا نه.
ظاهرا طالبان هم این مساله را درک کرده اند و تلاش دارند چهره جدید و تغییر کردهای از خود نشان دهند و بدیهی است در صورت همراهی دیگر گروههای سیاسی با طالبان جهت تشکیل یک دولت وحدت ملی آنوقت باید توقع داشت که بسیاری از کشورها حاضر باشند دولت جدید افغانستان را بپذیرند.
اما به هر صورت این مساله میتواند عبرتی باشند برای همه آنهایی که در سرتاسر جهان منتظر آمریکا و یا متحدین آن هستند تا بیایند و به جای آنها بجنگد؛ و بدیهی است موج این جریان به زودی بسیاری از کشورهای دیگر را در بر خواهد گرفت و مقاومت بر علیه آمریکا و متحدین آمریکا در سرتاسر جهان تقویت خواهد شد.
منبع: اسپوتنیک