اقتصاد ۲۴ - هم زمان با طرحهای جنجالی درحوزه اقتصاد دیجیتال کشور مبنی بر محدود سازی فضای اینترنت کشور همسایه جنوبی ما به دنبال جذب یک صد هزار نفر برنامه نویس استو حمایتهای ویژهای از صاحبان ایده و استارتاپهایی را در دستور کار قرار داده که منجر به افزایش تقاضای مهاجرت به ان در میان نخبگان و برنامه نویسان زیاد شده است. اینها بخشی از مطالب بیان شده دکتر سحر بنکدار پور، دبیرکل مجمع تشکلهای دانش بنیان است. وی در باره مشکلات شرکتهای دانش بنیان و الزامات تحقق قانون بهبود محیط کسب و کار برای دانش بنیانها گفتگو کرده ایم که بخش نخست آن را در زیر میخوانید:
تعدادی از درخواستها در ارتباط با فرآیند دانش بنیان شدن است چر ا که متاسفانه ممکن است کارگزارانی به سمت این شرکتها بروند که از تخصص لازم در حوزه تخصصی خود برخوردار نباشند و به تبع این مسأله در فرآیند دانش بنیان شدن شرکتها مشکل به وجود میآورد. یک درخواستی که از معاونت علمی و فناوری داشتیم مبنی بر این بود که تشکلها ارزیابی شرکتها را برعهده گیرند و هیچ جایی بیشتر از تشکلها در جریان کار آنها نیست و میتواند مشاورههای لازم را انجام دهد، زیرا سالهاست که شناخت کافی نسبت به شرکتهای آنها دارند و میدادند که شرکتهای آنها در چه حوزهای از توانایی و قابلیتهای برخوردار هستند، اگر این مسأله حل شود به طور کلی بسیاری از مشکلات شرکتها حل میشود.
شرکتها در ایدهها و طرحهای خود به دنبال سرمایه گذار هستند که سرمایه گذاری لازم را برای باروری ایده آنها انجام دهد و دوره آموزشی نیاز دارند که درخواست خود را عنوان میکنند و به صورت رایگان برای آنها برگزار میشود.
اگر شرکتهای دانش بنیان بخواهند ثبت را انجام دهند، این پروسه ماهها به طول میانجامد و اخذ هر یک از مجوزها چند ماه زمان میبرد این در حالی است که در کشورهایی مانند گرجستان و مالزی روند ثبت شرکت دانش بنیان یک روز میباشد، این روند در دولت الکترونیک بی معنی است.
هر روز بر تعداد شرکتهای دانش بنیان افزوده میشود، بر اساس آخرین آمار نزدیک به ۶۸۰۰ شرکت دانش بنیان در کشور وجود دارد. معاونت علمی و فناوری یک ارزیابی را نسبت به این شرکتها انجام میدهند و سپس آنها را به عنوان دانش بنیان به صندوق نوآوری و شکوفایی برای دریافت تسهیلات معرفی میکند، در این باره مشکلاتی نیز وجود دارد که انصافاً معاونت علمی و فناوری و صندوق نوآوری شکوفایی به رقم تحولات و توجهات زیاد نسبت به دوره قبل، اما همچنان شرکتها با مشکل سرمایه درگردش مواجه هستند و نیاز دارند که مبالغ بیشتری با نرخ سود کمتری به آنها تعلق بگیرد تا بتوانند روی طرحهای خود کار کنند و میتوان گفت که یکی از دغدغههای آنها محسوب میشود.
از دیگر مشکلات شرکتهای دانش بنیان مواجهه آنها با اخذ مجوزها است یعنی اگر بخواهند که ثبت یک شرکت را انجام دهد، این پروسه ماهها به طول میانجامد و اخذ هر یک از مجوزها چند ماه زمان میبرد این در حالی است که در کشورهایی مانند گرجستان و مالزی روند ثبت شرکت دانش بنیان یک روز میباشد، اما در ایران خیلی پروسه طولانیتر است و اگر پس از ثبت شرکت برای مجوز به یک ارگان مراجعه کنیم آپلود مدارک در یک ارگان انجام میشود و پس از چند ماه که نتیجه ارزیابی میآید و برای اخذ مجوز بعدی دقیقا همین روند تکرار میشود، این روند در دولت الکترونیک بی معنی است.
میتوان امتیازهایی که برای دانش بنیان مد نظر گرفته شده را یکی از دلایل دانست. کمبود منابع مالی از دیگر مسایل عمده شرکتهای دانش بنیان است به طوری که منابع صندوق نوآوری جوابگوی نیازهای شرکتهای دانشبنیان نیست و این یکی دیگر از مشکلات شرکتهای دانش بنیان است. اما با الکترونیکی شدن روند نسبت به گذشته بهتر شده است، اما چرا نباید این موارد تجمیع شود، چرا نبایدسایر سازمانها از آپلود مدارک هنگام اخذ مجوز در یک سازمان استفاده نکنند؟ در حال حاضر هر سازمان به طور مجزا برای خود فعالیت میکند در صورتی که باید تجمیع شوند و یک پنجره واحد به وجود آید و این هدر رفت زمان برای شرکتهای دانش بنیان مشکل ساز است و به جای این که در حال تحقیق و توسعه باشند این پرت زمانی برای آنها مشکل ایجاد کرده است.
بیشتر بخوانید: کشورهای دنیا دربهدر دنبال پرستاران ایرانی هستند
از جمله دغدغههای دیگر شرکتها این است که هنگامی که با دولت قراردادی را منعقد میکنند دولت به دلیل کمبود منابع پول این شرکتها را دیر پرداخت میکند با این که شرکت به دلیل سرمایه گردش اندک مجبور است پول خود را پس از پایان کار دریافت کند و در تولید محصول بعدی اختصاص دهد، مشکل ساز است، اما این پروسه دیر پرداخت شدن برای شرکتها مشکل ساز شده است و دولتها معمولاً با ماهها و سالها تاخیر پول آنها را پرداخت میکنند.
نکته قابل توجه دیگر این است که بعضی شرکتها به تولید محصول داخل اعتقادی ندارند و بیشتر به خرید محصول خارجی راغب هستند که آن را خریداری کنند این مشکل را وزارت صمت به گونهای حل کرده است به طوری که از واردات محصولات مشابه تولید داخل جلوگیری کرده است البته این اقدام خوب است، اما بازار رقابتی را از بین میبرد. زیرا اگر بازار رقابتی نباشد یک شرکت که یک محصول را تولید میکند، عملا روی بهبود کیفیت محصول خود کاری انجام نمیدهدزیرا رقابتی در بازار وجود ندارد بنظر من این رقابت را میتوان در نرخ یا تعرفه گمرکی قایل شد یا اعطای تسهیلات و...، اما بستن مرزها به عنوان حمایت از تولید داخل کار درستی بنظر نمیرسد.
شرکتها دانش بنیان نمیشود بلکه ثبت میشوند و سپس فرد ثبت کننده شرکت با وجود ایده میتواند روی تولید محصول خود کار کند.
در دنیا هم همین است، اما به این صورت نیست که مدرک دانش بنیان به آنها بدهند مراکزی دارند که در بحث پروردن ایده به آنها کمک میکنند.
ما در بحث شرکتها به ویژه در دانش بنیانها دو بحث طراحی و برنامه ریزی در سیستمها را مطرح میکنیم. در ایران برنامه ریزی planning بیشتر مد نظر است، اما در خارج طراحی سیستم دنبال میشود. به همین دلیل ما در این زمینهها کندتر عمل میکنیم و متاسفانه رگولاتورها برای این که قوانین جدیدی را تنظیم کنند این قوانین را با هدف توسعه انجام نمیدهند بلکه هدف بیشتر آنها کنترل و توسعه بخشیدن است
هنگام ثبت یک شرکت، برای ایده یا محصولی صحبت میشود و همین فرآیند دانش بنیان شدن آن خیلی مهم است. تشکلها میدانند که کدام شرکت در حال فعالیت است و کدام شرکت فقط به دنبال اخذ تسهیلات و کار موقت است به همین دلیل ارزیابی در این مسیر بسیار کمک میکند. پس از دانش بنیان شدن شرکتها به صندوق نوآوری معرفی میشوند و در آن مقطع نیز ارزیابی به درستی باید انجام شود، پس از طی مراحل کامل مدارک، روند اعطای تسهیلات به شرکت مورد نظر انجام میشود و مشکلی به وجود نمیآید و مشکل جایی است که اگر این موارد از طریق رانت انجام شود.
دولت باید طرز فکر تحدید و کنترل را به توسعه تبدیل کند، زیرا در همه جای دنیا دولت و بخش خصوصی در کنار هم و با هم در تدوین استانداردها و قوانین مشورت میکنند.
دولت باید طرز فکر تحدید و کنترل را به توسعه تبدیل کند، زیرا در همه جای دنیا دولت و بخش خصوصی در کنار هم و با هم در تدوین استانداردها و قوانین مشورت میکنند. در ایران با وجود قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار مصوب سال ۹۰در مجلس متاسفانه چنین اتفاقی را شاهد نیستیم و در بعضی از موارد محدود است، اما اکثرا این اتفاق نمیافتد. استارتاپها یا شرکتهای فناوری دنیا به واسطه ماهیت فعالیتی که دارند به فضاهایی وارد میشوند که دولت یکپله عقبتر است و قوانینی وجود ندارد یا قوانین موجود سنتی است و جوابگوی آن نیاز کسب و کار نیست بنابراین به جای این که رگولاتور در کنار بخش خصوصی باشد، قوانینی را تنظیم میکنند که بیشتر با هدف کنترل و محدود کردن است در صورتی که هیچ جای دنیا به این صورت نیست و به شرکتهای فناوری پروبال میدهد و به استارتاپها در پروراندن ایده و توسعه کسب و کار کمک میکنند، اما در کشور روح و شاکله کنترل میخواهد برهمه جا حاکم باشد و مشکل ساز است در حالیکه کار زمانی درست پیش میرود که دولت راهنما و درکنار بخش خصوصی باشد و بخش خصوصی نیز از دغدغههای دولت باخبر باشد یعنی هر دو طیف بتوانند با هم یک مسیر را طی کنند. اگر قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار به درستی انجام شود به این موضوع کمک میکند. یک زمانی در دولت، دولت سالاری اقتصادی حاکم بود، اما پس از آن تصمیم بر این شد که کفه بخش خصوصی آن را بیشتر کنند و بخش خصوصی سازی اجرا شد که اگر به درستی اجرا میشد کمک شایانی میکرد.
منبع: بازار