اقتصاد ۲۴- «ترا خدا کمکمان کنید، تازه ما را منتقل کردند اینجا اذیتمان میکنند، شرایطمان اصلا خوب نیست، ما را شکنجه کردند، دست یکی از بچهها را شکستند، دو سه نفر دیگر را هم چنان زدند که دندانهایشان شکست. شرایط آب و هوایی اینجا خیلی بد است. اینها میگویند تا خواستههایشان را برآورده نکنند، ما را آزاد نمیکنند. یعنی کسی نیست به داد ما برسد؟»
این سخنانی است که تعدادی از هموطنان کرد ما در آخرین تماسهای خود از سوریه با خانوادههایشان به زبان آورده و از آنها و دولت متبوع خودشان یعنی ایران تقاضای حمایت دیپلماتیک کردهاند، در حالیکه ۴ ماه از اسارت آنها در دست گروه سوری به نام جیش الحر (ارتش آزاد سوریه) میگذرد و تلاشهای برای بازگرداندن آنها به نتیجه نرسیده است و حالا خانوادههای آنها برای اینکه بتوانند نتیجهای بگیرند، مقابل سفارت ترکیه در ایران تجمع کردهاند!
یکبار دیگر این جمله را مرور کنید: خانواده کردهای ایرانی بعد از اینکه از مقامات ایران نتیجهای نگرفتهاند، حالا در کشور خودشان مقابل سفارت کشور دیگر تجمع کردهاند.
این خانوادهها طی نامهای خطاب به سفیر ترکیه از دولت این کشور تقاضای همکاری و کمک کرده و صفحه نخست پاسپورت آنها، را نیز ضمیمه درخواست خود کردهاند. آنها هم قسم شدهاند که در همین هوای سرد تا رسیدن به نتیجه جایی نروند و شب و صبح را در مقابل سفارتخانه ترکیه بگذرانند، زیرا آنها در ترکیه این اشتباه را کرده بودند که هنگام تلاش برای مهاجرت دستگیر شده بودند، برای اینکه به ایران بازنگردند، گفته بودند سوری هستند و همین جمله کافی بود تا دولت ترکیه آنها را به یکی از گروههای مخالف بشار اسد در سوریه تحویل دهند.
خانواده اسرای ایرانی مقابل سفارت ترکیه
ماجرا از روزی شروع شد که ۹ نفر از هموطنان کرد به همراه تعدادی از کردهای ساکن عراق درست در همان ساعات اولیه آغاز مسیر مهاجرت غیرقانونی به انگلستان، در شهر استانبول توسط پلیس ترکیه دستگیر شده و به راهنمایی اشتباه یک قاچاقبر انسان هم تن دادند.
بیستون پاکسرشت برادر یکی از اسرا که سخنگوی خانوادههاست، به رویداد۲۴ میگوید: این ۹ نفر همگی به صورت قانونی به ترکیه سفر کردند، اما هر یک در تاریخی جداگانه سفرش را شروع کرده و در واقع از ابتدا همسفر و همراه نبودند. اولین نفر ۸ اردیبهشت و آخرین نفر هم فکر میکنم تیر ماه به ترکیه سفر کرده است.
وی ادامه میدهد: از آنجاییکه بازار کار در کشورهای اروپایی بهتر است همه این افراد قصد داشتند به اروپا و خصوصا انگلستان مهاجرت کنند تا بتوانند کار و درآمد مناسبی دست و پا کنند. مثلا برادر من سیاوش چند شغل عوض کرد، مغازه هم داشت، اما به دلیل نامتناسب بودن دخل و خرجش مجبور شد مغازهاش را جمع کرده و راهی این سفر شود. وقتی برادرم رفت دخترش ۳۸ روزه بود و مجبور شد برای پیدا کردن کار دست به این سفر بزند.
این افراد بعد از رسیدن به ترکیه باید به صورت قاچاقی به اروپا میرفتند و راه قانونی نداشتند، آنها با چند قاچاقچی اهل عراق تماس گرفته و سر قیمت توافق میکنند تا آنها را به مقصد برسانند، همه این افراد به علاوه تعدادی از مسافران کرد ساکن عراق، روز ۳۱ مرداد سوار یک دستگاه ون نرسیده به ساحل استانبول دستگیر میشوند. پلیس ترکیه از آنها میپرسد اهل کجایید، یکی از قاچاقبرها آنها را اینگونه راهنمایی کرده است که اگر دستگیر شدید بگویید اهل سوریه هستیم در این صورت به کارتان کاری ندارند. اینها را بیستون میگوید.
به هر حال این افراد با توجه به راهنمایی فرد قاچاقبر و البته تجاربی که پیشتر توسط آشنایان به گوششان خورده است، به پلیس میگویند اهل سوریه هستند، به این امید که دیپورت یا دادگاهی نشوند. اما اینبار رفتار پلیس ترکیه مانند همیشه نیست، آنها این افراد را دستگیر کرده و به جنوب ترکیه در نزدیکی مرز سوریه منتقل میکنند، بعد از ۲ روز یعنی در تاریخ اول شهریور این گروه را به داخل سوریه منتقل کرده و به دست گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه که وابسته به ترکیه است، میسپارند.
پاک سرشت میگوید: این افراد معمولا مدارک هویتی خود را نزد کسی میگذارند تا اگر از مرز با موفقیت رد شدند، مدارکشان را به دست خانوادهها برساند؛ بنابراین وقتی به سوریه میرسند اعلام میکنند که ایرانی هستند، اما مدارک شناسایی با خود نداشتند، ۵۷ نفر دیگرهم که همراه آنها هستند اعلام میکنند که کردهای اهل عراقند، افراد گروه جیش الحر این ۲ گروه را ازهم جدا میکنند، کردهای اهل عراق را ۱۹ روز بعد آزاد کردند، اما عزیزان ما هنوز آنجا هستند.
بیشتر بخوانید: یک ایرانی در میان قربانیان حادثه کانال مانش
فیلم تجمع خانواده اسرای کرد مقابل سفارت ترکیه در ایران
پاک سرشت ادامه میدهد: ۲۷ مهر حدود ساعت ۱۶:۳۰ بعد از ظهر، به هر ۹ نفر اجازه دادند که با خانوادههایشان تماس بگیرند، آنها به ما گفتند تازه به جایی جدید که یک زندان نظامی است منتقل شده و مورد شکنجه روحی و جسمی هم قرار گرفتهاند. ظاهرا اعضای این گروه به دلیل ایرانی بودن این افراد فکر میکردند که آنها به دنبال مقاصد خاصی بودهاند که خود را سوری معرفی کردهاند و توضیحات آنها را نپذیرفتهاند تا بعد از تحقیقات زیاد متوجه بیگناهی این ۹ نفر میشوند.
آنطور که پاکسرشت میگوید: این گروه قبلا از خانوادهها تقاضای پول کرده است، یک بار ۲ هزار دلار، یک بار ۵ هزار دلار و یک بار هم ۱۰ هزار دلار، ما حاضر بودیم برای جور کردن این پول هر کاری بکنیم، اما بعد از اینکه ماجرا رسانهای شد درخواست پول در قبال آزادی را منتفی کردند و فعلا میگویند در قبال آزادی این ۹ نفر، اقوامشان که توسط دولت سوریه دستگیر شدهاند و به ادعای خودشان بیگناه هم هستند آزاد شود وگرنه نه تنها عزیزان ما را آزاد نمیکنند که جانشان هم در خطر است.
این فرد عنوان میکند: یکی دو بار از وزارت امور خارجه پیگیر شدیم، اما تنها چیزی که شنیدیم آن بود که پیگیری میکنیم. قرار بود برایشان برگه عبوری صادر کنند که انجام نشد و مدام پاسکاری میکنند.
تا این قسمت از داستان، مهاجرت این ۹ تن بر خلاف تراژدیهایی قبلی، نه به مرگ یکباره در میانه راه که به زجر و شکنجه دراسارتگاههای یکی از گروههای فعال در سوریه منتهی شد.
خانوادههای افشار رستمی ۳۸ (ساله مجرد، فوق لیسانس اهل پاوە)، مبین ولدبیگی (۲۸ ساله متأهل، دارای یک فرزند، لیسانس، اهل پاوە) بهمن شادروان (۴۰ ساله متاهل، دارای ٢فرزند، دیپلم، اهل پاوە)، فردین درویشی پور (۴۲ ساله، متأهل، دارای ٢فرزند، دیپلم، اهل پاوە)، سعید احمدی (۳۴ ساله، مجرد، دیپلم اهل پاوە) هدایت رخزادی زردوئی (۴۴ ساله، متأهل و دارای ۲ فرزند، اهل پاوە) و سامران خضرپور (۲۷ ساله متأهل و دارای یک فرزند، دیپلم اهل سردشت) در مقابل سفارت ترکیه تجمع کرده و خواستار کمک این کشور به عزیزان خود هستند و در این شرایط نه آرش لهونی نماینده پاوه و نه کمال حسینپور نماینده سردشت در مجلس هیچیک به تماس و پیام خبرنگار رویداد۲۴ پاسخی ندادند و مشخص نکردند که برای آزادسازی موکلین خود چه اقدامات و رایزنیهایی را انجام دادهاند.
روحالله حضرتپور نماینده ارومیه در مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی نیز در این زمینه اظهار بیاطلاعی کرده و جالب آنکه به عنوان یکی از نمایندگان استان آذربایجان غربی از این موضوع که یک شهروند سردشتی در چه شرایطی گرفتار شده خبر نداشته است.
وزارت امور خارجه نیز تاکنون به خبرنگارانی که پیگیر این ماجرا بودهاند پاسخ مشخصی نداده و همانطور که به خانوادهها نیز گفته با یک جمله در حال پیگیری هستیم اکتفا کرده است.