اقتصاد ۲۴- اقتصاد و معیشت مردم در سراشیبی سقوط قرار گرفته است و هر روز ابعاد جدیدی از فقر و محرومیت مردم رخ مینماید، ابعادی که البته از نظر کارشناسان قابل پیشبینی بوده است. راه حلهایی هم که برای برونرفت از مشکلات اقتصادی ارائه و اجرا میشود در نگاه متخصصان و اقتصاددانها نهتنها به بهبود شرایط مردم منجر نمیشود که وضعیت معاش جامعه را با خطرات بیشتری مواجه میکند.
مردمی که سالهاست با رشد شدید بیکاری، سبقت گرفتن هزینههای زندگی از دستمزد، لاغرتر شدن هر روزه سبد معیشتی و حذف بخشی از ضروریات زندگی در تلاش برای ادامه حیات دست و پنجه نرم میکنند و به دلیل همین فقر لجام گسیخته شاهد افزایش بزه و خشونت در جامعه خود هستند.
فقر در ایران به جایی رسیده که پایگاه رفاه ایرانیان در گزارشی اعلام کرده است، تنها در سال ۹۹، ۲۶ میلیون نفر از مردم کشور زیر خط فقر مطلق بودهاند. طبق تعاریف این شاخص به معنای آن است که نزدیک به ۳۰ درصد از جمعیت ایران فاقد هرگونه منبع درآمدی بوده و از تامین حداقل هزینههای زندگی یعنی خوراک و مسکن محروم هستند.
با این وصف در شرایطی که فقر افسار گسیخته میتازد، دولت محرومان تصمیم گرفته ارز اختصاصی به کالاهای اساسی و حیاتی شهروندان را حذف و در شرایط صلح، وضعیت اقتصادی دوران جنگ را برپا کند. وضعیتی که احتمالا اقتصاد درحال احتضار کشور آن را تاب نیاورده و در طولانی مدت مردم و جامعه را با انواع معضلات اقتصادی غیرقابل جبران و به تبع آن آسیبهای اجتماعی مواجه خواهد کرد.
خبر ارائه کارت نان در ازای حذف ارز دولتی نشان میدهد که از یک سو دولت یکبار دیگر برای اداره اقتصاد کشور به جای درمان به فکر تجویز مُسکن افتاده و از سوی دیگر فقر مردم از تامین هزینههای مرتبط با مسکن، تفریح، پوشاک، تحصیل و ... عبور کرده و به نان یعنی حداقلیترین غذای قابل مصرف برای مردم رسیده است.
همین چند روز پیش بود که رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از نان گفت: یارانه نان از طریق ارائه کارت به نانوا است و افراد، نان را به همان قیمت قبل خریداری میکنند. بانک مرکزی و وزارت اقتصاد هنوز در حال آماده سازی زیرساخت آن هستند. خبری که البته روز گذشته توسط رئیس مرکز روابط عمومی سازمان برنامه و بودجه تکذیب و عنوان شد که اگر طرح (حذف ارز ۴۲۰۰ گندم) نهایی شود فقط مصرفکننده نهایی با همان کارتی که یارانه میگیرد، نان یارانهای هم میخرد.
این نوع رفتار مبتنی بر اعلام خبر و سپس تکذیب آن نشان میدهد که طبق روالی معمول دولت به دنبال آمادهسازی ذهن شهروندان برای اجرای یک طرح آسیبزای دیگر است، طرحی که نمونه آن سالها پیش در موضوع هدفمندکردن یارانهها در دولت احمدینژاد انجام و در نهایت تعدادی از دهکهای جامعه نیز از گردونه اختصاص یارانه خارج شدند. طی تمام این سالها نیز با وجود تورم و گرانی شدید میزان این یارانه برای بسیاری از خانوارها تغییری نکرد. طرح کارت نان هم چیزی شبیه همین ماجراست یعنی احتمالا مدتی بعد از اجرای این طرح نیز تعدادی از شهروندان به بهانه وضعیت مالی مناسب و ... از دریافت کارت نان محروم شده و به تدریج این کارت برای سایرین هم مفید نخواهد بود.
این طرح با چشمانداز نگرانکننده آن قطعا تاثیری چشمگیر در گسترش هرچه بیشتر فقر در جامعه خواهد داشت چنانکه روز گذشته نماینده کرج در نطق خود در صحن علنی مجلس با انتقاد از سیاست اقتصادی دولت گفت: «میلیون میلیون خانوار به زیر خط فقر رفته اند، فقر یعنی ستون فقرات مردم شکسته است، چرا متوجه این شکستن نمیشوید؟ مردم تحمل فشار جدید را ندارند لذا نمیتوان شوک جدید قیمتی به مردم وارد کرد، سفره مردم از برنج خالی شده است. با این وجود شما ارز ترجیحی برنج را حذف کردهاید و گوشت قرمز نیز حذف شده اکنون میخواهید نان و پنیر را هم حذف کنید؟»
بارها این جمله را شنیدهایم که؛ «در گذشته فقرا میتوانستند حداقل نان و پنیر بخورند اما این روزها پنیر هم گران شده و بسیاری از مردم توان خرید آن را ندارند!» حالا اما به نظر میرسد فقر و عدم توانایی تامین هزینه نان و پنیر به نان رسیده است و مشخص نیست مردمی که به تدریج حتی از حداقلیترین نیاز خود محروم شوند برای تامین معاش بر طبل کدام بزه و فساد اقتصادی و اجتماعی کوبیده یا اینکه برای نشان دادن اعتراض خود به تصمیمگیران دست به چه اقداماتی بزنند.
با حسن صادقی رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری درباره افزایش فقر در جامعه و سیاستهایی که دولت در پیش گرفته است گفتگو کردیم.
بیشتر بخوانید: تاثیر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بر قیمت گندم و آرد
صادقی در اینباره میگوید: بر اساس آمار جهانی ٨۵ درصد مردم جهان درآمد کمتر از ۳۰ دلار در روز دارند و به همین نسبت هم فقیرند. در این بین ۹۹.۵ درصد مردم هندوستان درآمد کمتر از ۳۰ دلار در روز دارند، در چین هم ۹۴ درصد مردم درآمد کمتر از ۳۰ دلار روزانه دارند این درحالیست که در نروژ تنها ۷درصد مردم درآمد روزانهشان کمتر از ۳۰ دلار است. در ایران این نسبت به حدود ۹۰ درصد میرسد.
وی ادامه میدهد: حالا دولت و مجلس انقلابی به جای آنکه سعی در کاهش این درصد داشته باشند گویا تلاش در فقیرتر کردن مردم دارند. مسئولان بهگونهای رفتار میکنند که بنده به عنوان یک نماینده کارگر گاهی احساس میکنم که دچار توهم هستم و حق با دولت و مجلس است نه مردم. ما به چه زبانی به مسئولان بگوییم که کارگر در کشور ما کار میکند، اما فقیر است در حالی که در سایر کشورهای جهان کارگرانی که کار میکنند نه تنها فقیر نیستند که وضعیت معیشتیشان بالای خط فقر است. در کشور ما شاغلان فقیرند. بسیاری از افرادی که تکدیگری میکنند نسبت به کارگران شاغل وضعیت بهتری دارند.
صادقی میافزاید: نرخ تورم در دوازده ماهه منتهی به ۱۴۰۰مهر برای خانوارهای کشور به عدد ۴ تا ۴.۵ درصد رسیده، سبد معیشت خانوار نیز در مهرماه ۱۱ میلیون و ۴۰۹ هزار تومان برآورد شده است این درحالیست که در همین زمان میزان پوششی دستمزد ۳۵ تا ۳۶ درصد برآورد شده است؛ به بیان دیگر حداقل دستمزد کمتر از ۴۰ درصد هزینه سبد معیشت را پوشش میدهد با این حساب این میزان دستمزد تنها برای تامین معیشت ۱۰ روز و ۶ ساعت از ماه کافیست. یعنی یک کارگر بازنشسته یا کارگر شاغل حداقلیبگیر حدود ۲۰ روز از هر ماه را خرجی ندارد و باید برود سراغ اضافه کاری یا اینکه نگهبانی، دستفروشی و مسافرکشی کند.
به گفته این فعال حوزه کارگری، در چنین شرایطی برخی نمایندگان مجلس از تورمزا بودن افزایش دستمزد حرف میزنند و ادعا میکنند که سال آینده نباید دستمزد افزایش یابد. برخی از آنها که صادقی به آنها میگوید نماینده فرادستان، همواره بر لزوم حذف کامل ارز دولتی برای مواد غذایی و حتی داروها تاکید میکنند.
وی توزیع منابع مالی کشور را راهکار رفع فقر و حمایت از مردم ندانسته و بیان میکند: مگر یارانهای که امروز در حال توزیع در کشور است کمکی به گروههای آسیب پذیر جامعه کرده است؟ سالها توزیع یارانه چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ آیا با این اقدام مردم از فقر نجات پیدا کردند؟ آیا ما فقرزدایی در کشور داشتیم یا فقر را افزایش دادیم. امروز ما با وجود توزیع منابع همچنان با معضل فقر و عواقب ناشی آن در سطح کشور درگیر هستیم، ما نباید گداپروری کنیم بلکه باید شغل ایجاد کنیم چرا که مبارزه با فقر به معنای ایجاد شغل است.
صادقی خاطر نشان میکند: در حال حاضر دولت به سازمان تامین اجتماعی ۴۷۰ هزار میلیاد تومان بدهکار است چرا پول هدفمندی یارانهها را به سازمان تامین اجتماعی نمیدهند؟ این درحالیست که ۶۰ درصد اشخاصی که تحت پوشش سازمان هستند فقیرند. یک نماینده مجلس، یک رئیسجمهور یا یک مدیرکل به من نشان بدهید با حقوق ماهی ۳.۵ میلیون تومان بتواند زندگیاش را اداره کند. ۵۷ تا ۶۰ درصد افراد تحت پوشش تامین اجتماعی بین ۱.۵ میلیون تومان تا ۳.۵ میلیون تومان درآمد دارند و این یعنی فقیر.
به گفته این فعال حوزه کارگری به دلیل اینکه دولت به تعهداتش عمل نمیکند نظام تامین اجتماعی تضعیف شده است. برای مبارزه با فقر و فساد باید نظام هدفمندی یارانهها را در راستای ایجاد اشتغال و ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها و استانهای غیربرخوردار به کار گرفته و مطالبات سازمان تامین اجتماعی را پرداخت کنند. ما نهتنها سازمان تامین اجتماعی را کارآمد نکردیم که به دلیل انتقال بار حاکمیتی به این سازمان زمینگیرش کردیم تا جایی که سازمانی که قرار بود با فقر مبارزه کند درحال حاضر فقیرترین بخش نظام اقتصادی کشور است.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را یکی دیگر از تصمیمات اشتباه دولت عنوان کرده و اضافه میکند: آیا حذف این ارز سبب افزایش فقر میشود یا سبب توسعهیافتگی، رفع محرومیت و فقرزدایی؟ اقتصاددانهایی که امروز در مجلس حضور دارند، اقتصاددان نیستند، زیرا تفکر گداپروری دارند. چرا ارز دولتی را حذف کنیم و پول نان بدهیم؟ بهتر است ارز را حذف نکنند و کارت نان هم بدهند که اگر این کار را بکنند شاید تا حدودی بتوانند با فقر مبارزه کنند، اما باز هم نمیتوانند فقر را برطرف کنند. ارائه کارت نان به معنای آزادسازی نرخ این محصول بوده و در آینده شاهد چند نوع نرخ نان و فساد در حوزه توزیع آرد و نان خواهیم بود.
منبع: جامعه ۲۴