اقتصاد ۲۴- این یادداشت را در ادامه می خوانید:
ارزش ها، آرامِ جان اند و امانِ روان. جمهوری اسلامی ایران، در این روزها و ماهها که در شتاب برای رسیدن به قله نیرومندی علم و فناوری است، با رفت و آمدها و تغییر و تحولات دست و پنجه نرم میکند و طبیعی است که با شلوغیها و به هم ریختگیهایی نیز مواجه است. زمختی توسعه، برای سرزمینی، چون کشور عزیز ما، آنقدرهاست که برخی را با ملال مواجه میکند و برخی دیگر را نیز با سردرگمی. ما سالهای سال در پارادایم خام فروشی، زیست کرده بودیم و زیست بوم مان، حاوی فرهنگهای مصرف زدگی و وابستگی بود. اما حالا که به مدد حرکت پیشران اقتصاد مقاومتی بر روی ریل گذاریهای دانش بنیانی، زیست بوم و اتمسفری تازه را تجربه میکنیم، کم کم برای همگان آشکار میشود که ایران، کسوت دیگری بر تن کرده است و عزم جایی بالاتر را دارد.
اینجاست که ارزش ها، نقش حیاتی شان را برای مان ایفا خواهند کرد. ارزش ها، همه دارایی یک ملت است که از تاریخ، در مقابل دادن جانها و زمانهای بی شمارش، به دست آورده است. یکی از مهمترین ارزشهای امروز و همیشه ما، «فرهنگی بومی» است. در سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم که خوشبختانه چند صباحی ست، ابلاغ شده، یکی از مهمترین بخش هایش را به حفظ ارزشها اختصاص داده و نخستین آنها نیز «توجه به فرهنگ بومی به عنوان جانمایه محصولات فرهنگی و کارآفرینی تعالی بخش» است.
زیست بوم نوآوری و فناوری کشور، همچون دستگاهی سترگ، هر روز و هر شب، در حال تکمیل و تفصیل است. شرکتهای دانش بنیان و خلاق بسیاری در این عرصه فعالیت میکنند و دائما نیروهای تازه نفس به آن اضافه میشود.
خانههای خلاق و نوآوری در کنار مراکز و کارخانههای نوآوری، پارکهای علم و فناوری در جای جای کشور آغاز به کار میکنند و نشاط و چابکی چشمگیری به زیست بوم میبخشند.
چرخدندههای تنومند و قدرتمند این زیست بوم، با سوخت و ساز بالای شرکتهای دانش بنیان و خلاق به مدد نیروی انسانی متخصص و خلاق، در حال به حرکت در آوردن محورهای اقتصادی و صنعتی کشور است. در این میان، «سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم» با به میدان آمدن اش، تاثیر و تغییری شگرف و چشم گیر ایفا خواهد کرد. چرا که این سند، حکم روان ساز را در حرکت اجزای زیست بوم اقتصاد خلاق ایفا خواهد کرد. «فرهنگ بومی» که یکی از تاکیدات و ارزشهای مورد توجه این سند محسوب میشود، همان چیزی است که همواره ما برای جدا شدن از حال و هوای خام فروشی، به آن نیازمند بوده ایم.
همه این واقعیت را میدانیم که هیچ تحول و پیشرفتی بدون مردم و صاحبان اصلی این بر و بوم، به دست نخواهد آمد. یک کشور، زمانی به توسعه و پیشرفت دست مییابد که همه اهالی آن، نقش شان را به شکلی اثرگذار، ایفا کنند. «فرهنگ بومی» نخ ارتباط و اتصال میان عموم جامعه است و اگر هدفی بزرگ در آن جامعه متصور باشد، فرهنگ بومی میتواند هدایت گر و راهبرنده باشد؛ بنابراین وحدتبخشی فرهنگ، با الصاق پسوند «بومی»، دوچندان میشود و تاثیراتش نافذتر و کارآمدتر.
حالا که سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم ابلاغ شده، همه چیز فراهم است تا فرهنگ و هنر نقشاش را در اقتصاد خلاق، بهتر و والاتر در عرصه زیست بوم نوآوری و فناوری ایفا کند و ساز و کارها را روانتر و شاداب تر، فراهم آورد. عرصههای هنر و آموزش، دو بخشی هستند که میتوانند در این ماجرا کمک حال مان باشند. آموزش، سنگ بنای توسعه و پیشرفت است. در حین آموزش است که هم ابزارها شناخته میشوند و هم ساخته. واقعیت پیشرفت در کشورهای توسعه یافته هم در همین است. یعنی ابزارهایشان متنوع و متعدد است. این طوری است که سرعت کارها بالاتر میرود و کیفیتها هم افزون تر. در این میان، هنر و شاخههای متعدد آن، علاوه بر اینکه افزایش روحیه را در پی دارد، در تاثیرگذاری و اثربخشی آموزشها و همچنین طراحی و ساخت ابزارها، نقش منحصر به فردی را ایفا میکند.
آنچه که در این سند ملی به عنوان نعمت سرشار، مستتر است همین ایجاد موقعیت برای ابزارسازی است. در فناوریهای نرم و صنایع خلاق، اصل بر همین ماجراست. یعنی با ارائه ایدهها و راهکارها و سپس، خلق خدمت یا محصولی نو، یک ابزار و وسیله جدید برای تندتر کردن روند کار و راحتتر کردن حل مشکلات بسازیم. با همین نگاه است که دگرگونی و تغییر احوال، به سوی پیشرفت شکل میگیرد.
بیشتر بخوانید: سقف استوار، بالای سر عدهای نوجوان پرشور
نکته دیگری که در موضوع اهمیت دادن به فرهنگ بومی، وجود دارد افزایش غنای اجتماعی و فرهنگی بر اثر معاشرت و روابط است. برخلاف آنچه که در صحبت برخی منتقدان و دلسوزان وجود دارد، فناوریهای اطلاعات، آنقدرها هم آدمها را به فردیت و پستوی تنهایی شان نکشانده. بلکه با ظهور و بروز شبکههای اجتماعی، میبینیم که معاشرتها و دید و بازدیدها، بعضا گسترههای تازهای را تجربه میکند؛ البته بیشتر به صورت مجازی یا به قول استارتاپیها «متاورس». همین اش هم به نظر من میتواند خوب و کارساز باشد. گر چه در هر چیز خوبی، افراط، مخرب است، اما من میخواهم این ماجرا را از دریچه خلاقیت و نوآوری اش بسنجم که میبینم واقعا چقدر خدمت توانسته است بکند به خلق خدا. بحث معاشرت، یکی دیگر از ارکان فرهنگ بومی است. ما هرقدر که بتوانیم معاشرت هایمان را تمیزتر و مفیدتر در فضای مجازی برگزار کنیم، فرهنگ مان را ارتقا میدهیم که این موضوع تا حدود زیادی اتفاق افتاده است. فقط کافی ست که به نقاط مختلف کشور بروید و بین سطوح مختلف جامعه، گشتی بزنید. میبینید که حرفها غنیتر و نظرات کارشناسانهتر است. این ماجرا، بر روی رفتار و کردار آدمها هم اثر میکند و در بزنگاه ها، به داد مملکت میرسد.
در اثنای همین ارتباطات، موضوع مهم معناسازی به وجود میآید. معنا، در عرصه خلاقیت و فناوری، نقشی حیاتی، اما نادیدنی دارد. معنا مانند هوای تنفس است. دیده نمیشود، اما بدون آن، زندگی نمیشود کرد. در عرصه خلاقیت هم معنا، کارها را جلو میبرد. پس، معاشرتها و ارتباطات در بستر فرهنگ بومی، میتواند معانی تازه و اثرگذار و پیش برنده، ایجاد کند. در نتیجه، اهمیت دادن به نهضت معناسازی در زیست بوم فناوری و خلاقیت، امری محتوم و واجب است. این مهم، با ارزش گذاشتن به فرهنگ بومی، دست یافتنی است.
نکته آخر هم، موضوع شادمانی است. فرهنگ بومی ما، فرح و شادمانی را در خود پیدا و پنهان دارد. این امر سبب تسریع در کارها و بهتر شکل گرفتن ارتباطات و معاشرتها است. شادمانی سبب سبکی و چابکی میشود. انگیزه را چندبرابر میکند و نیروی حرکت را ارتقا میدهد. زیست بوم فناوری و خلاقیت، با شادمانی حاصل از فرهنگ بومی، منحرف نمیشود، فرتوت نمیشود، کسل نمیشود، ساکن نمیشود. همه میدانیم؛ ملتی که شادمانی اش را آگاهانه و هوشمندانه به دست آورد، مقابل هیچ دشواری و سختی و مشتقی، کم نمیآورد. میایستد و آنگاه، جلو میرود.
فرهنگ بومی با بهره مندی از مفاد سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم و با همکاری و همیاری دستگاههای مرتبط، ارتقا خواهد یافت و ما نیز شاهد روزهای جوانتر و شادابتر کشورمان در آینده نزدیک خواهیم بود.