اقتصاد ۲۴-پس از چهار دور مذاکره در بغداد در سال ۲۰۲۱ میلادی، به نظر میرسید که گفتگو میان تهران و ریاض در خصوص عادی سازی روابط به بن بست رسیده است. بعد از ماه اکتبر، کمترین دیدار جدیدی برگزار نشد و مقامات دو کشور همچنان یک شعار را تکرار میکنند که فقط در صورت تغییر رفتار طرف مقابل، اوضاع بهتر خواهد شد.
اما، در اواخر سال گذشته، هنوز امیدی برای بهبود روابط وجود داشت، مقامات عربستان سعودی موافقت کردند که برای سه دیپلمات ایرانی ویزا صادر کنند تا دفتر تهران در سازمان همکاریهای اسلامی در جده افتتاح شود. در اواخر ماه ژانویه سال جاری، نمایندگی ایران کار خود را از سر گرفت.
البته، این رویداد را میتوان به عنوان حسن نیت ایران تلقی کرد. ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق، میگوید که به زودی، دور پنجم مذاکرات در بغداد برگزار خواهد شد. افزون بر آن، وزارت امور خارجه ایران با حسن نیت تمام، از خبر یکی شدن شبکه انرژی عربستان سعودی و عراق استقبال کرد. اگرچه، پیش از آن، تهران تامین نیروی برق مردم عراق را جزء منافع مسلم خود میدانست. بدین ترتیب، در سال ۲۰۲۲ میلادی، این شانس وجود دارد که صفحه جدید و صلح آمیزتری در تاریخ دو کشور رقم بخورد.
به نظر میرسد که ایران و عربستان سعودی در یک دایره بی پایان رقابتی گرفتار شده اند. هر دو طرف قویتر از آن هستند که به طرف مقابل ببازند. در این میان، این دشمنان بیش از حد درگیر فرایندهای منطقهای هستند و بیش از آن جاه طلب و سرسخت که نمیتوانند، عقب نشینی کنند. در نهایت، تهران و ریاض به خوبی، از آسیب پذیری خود آگاه هستند و از آن هراس دارند که در یکی از نقاط کلیدی تضاد در منافع که تعداد آنها در طول سالها در حال افزایش است، یکدیگر را دست کم گرفته و تسلیم شوند.
اگرچه، امکانات بی حد و حصر نیستند، اما هر دو طرف از فرسودگی و خستگی به دور نیستند. پیروزی نه فقط سخت است، بلکه غیرممکن نیز به نظر میرسد. در چنین وضعیتی، مبارزه میتواند تا بی نهایت ادامه یابد و از یک دایره به دایره دشوارتری تبدیل شود.
اما، به رغم عمق خصومت ها، درگیری میان عربستان سعودی و ایران هرگز به یک رویارویی آشکار تبدیل نشد. از مدتها پیش، هر دو کشور به هزینه گزاف مناقشه نظامی مستقیم واقف هستند و حتی در دورههای اوج رقابتشان، موفق شدند، از آغاز مناقشه اجتناب کنند.
نیاز تهران به تنش زدایی، مدتها قبل از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی آشکار شد. برخلاف تصور رایج، این موضوع به دلیل کمبود منابع مالی نیست. مدل جنگ نیابتی ایران نسبتا ارزان است. گروه مسلح حزب الله در لبنان، حشد الشعبی در عراق و حوثیها در یمن عمدتا، به سلاح گرم ساده مسلح هستند و از نظر تجهیزات، بیشتر شبیه گروههای چریکی هستند. تهران میداند که چگونه در حد توان خود مبارزه کند و در هر سطحی از تحریم ها، برای ماجراجوییهای سیاسی خود، منابع مالی لازم را پیدا میکند.
بیشتر بخوانید: تماس اخیر بایدن با ملک سلمان یعنی توافق با ایران نزدیک است؟
مشکل بیشتر در این است که ایران در جنگهای جاری حتما پیروز نمیشود. در دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی، ایران نفوذ خود را در خاورمیانه افزایش داد، اما در پنج سال گذشته، تقریبا فقط به حفظ مواضع فعلی اش پرداخته است. افزون بر آن، مشکل منابع انسانی مطرح است.
ایران از استراتژی «لزوم برقراری صلح» حمایت میکند. از سوی دیگر، پیوسته، از ریاض برای آغاز مذاکرات درخواست میشود. وزارت امور خارجه ایران تصریح میکند که امریکا و اسرائیل نمیتوانند امنیت را در منطقه تامین کنند و این یعنی، مساله فقط از راه گفتگو حل و فصل میشود.
یک عامل مهم دیگر، به قدرت رسیدن اصولگرایان در ایران است. رئیسی با درک مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور به دنبال یافتن دلایلی برای خوش بینی است تا بتوان به مردم امید داد. توافق هستهای و صلح با عربستان سعودی میتواند، ابزار مهمی باشد. افزون بر این که در زمان اصلاح طلبان، تهران در هر دوی این حوزهها شکست خورده است.
ریاض معتقد است که اصولگرایان در ایران به شخصیت اصلی نظام یعنی آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب و همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نزدیکتر هستند. بدین ترتیب، ضمانتهای رئیسی بیشتر از ضمانتهای حسن روحانی کارسازتر واقع میشوند.
گفت وگوی آغاز شده میان طرفین و گامهای نخست به سوی یکدیگر از بروز تغییرات مثبت در سیاست منطقهای حکایت دارد. اگرچه، خوش بینی در این مسیر محدود است، زیرا دلایل اصلی برای رقابت همچنان برقرار است. تاریخ روابط میان ایران و عربستان سعودی در دورههایی عادی بوده است. اما، نباید از یاد برد که پس از تنش زدایی، مرحله جدیدی آغاز میشد که درگیری میان ایران و عربستان سعودی را با قدرت تازه تری شعله ور میکرد.
منبع: ایتارتاس/ دیپلماسی ایرانی