اقتصاد۲۴- آنگونه که مرکز آمار ایران اعلام کرده رشد اقتصادی ۹ ماهه امسال بدون احتساب نفت ۳.۸ درصد و با احتساب نفت نیز ۵.۱ درصد بوده است. البته که بانک مرکزی رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت را به ترتیب ۴.۱ و ۳.۴ درصد اعلام کرده بود.
گرچه آنچه در هر دو گزارش است، بهتر شدن شرایط تا پایان آذرماه سال جاری و رشد اقتصادی مثبت است، اما به راستی چه میزان از این «مثبت شدن» رشد اقتصادی قابل باور است؟ گزارشهای تورمی و متغیرهای پولی نشان میدهد وضعیت در پاییز بدتر شده و این روند تا بهمن سال جاری نیز تداوم یافته است؛ تورم در بهمن ماه به ۴۱.۴ درصد رسید و نقدینگی و پایه پولی نیز در دی ماه به ترتیب ۴۵۰۰ هزار میلیارد تومان و ۵۶۸ هزار میلیارد تومان گزارش شد.
کارشناسان بر این باورند که اقتصاد ایران به شدت به نفت وابسته است بنابراین در دورههایی که نفت بیشتری به فروش برسد، رشد اقتصادی نیز بالا میرود ولی اگر فروش نفت بنا به هر دلیلی، تحریم و کرونا با مشکلاتی مواجه باشد، رشد اقتصادی نیز کاهش مییابد. بنابراین مثبت شدن رشد اقتصادی آنگونه که باید در کف جامعه حس نمیشود.
پس از انتشار دادههای بانک مرکزی و مرکز آمار در خصوص رشد اقتصادی مثبت نخستین سوالی که به ذهن متبادر میشود، این است که آیا این به معنای افزایش تولید کالا و خدمات و رونق بازار و بهبود وضعیت اقتصادی مردم است و اینکه چه عواملی موجب رشد اقتصادی میشود و چگونه میتوان به رشدی پایدار رسید؟ در این راستا وحید شقاقیشهری گفت که «این رشد حاصل سرمایهگذاری با توجه به اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور نیست و ارتباطی نیز به عملکرد دولت ندارد و این رشد اقتصادی به دو دلیل بوده که هر دو با توجه به عوامل بیرونی شکل گرفته است.»
بیشتر بخوانید: رشد اقتصادی ایران به ۵.۱ درصد رسید
وحید شقاقیشهری، رییس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در مورد رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰ بر این باور است که این رشد حاصل سرمایهگذاری با توجه به اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور نیست و ارتباطی نیز به عملکرد دولت ندارد و این رشد اقتصادی به دو دلیل بوده که هر دو با توجه به عوامل بیرونی شکل گرفته است.
این اقتصاددان در ادامه با بیان اینکه رشد اقتصادی یعنی افزایش بازدهی اقتصاد، در یک دوره متوالی به گفت: «دلیل اول این رشد اقتصادی که اعلام شده این است که قیمت جهانی نفت رشد کرده و در طول یکسال اخیر قیمت جهانی نفت از ۳۵ دلار به بیش از ۱۰۰ دلار رسیده است و دلیل اصلی آن هم بحث دوران پساکرونا در جهان و افزایش تقاضای جهانی و در کنار آن موضوع مربوط به ناامنی جنگ میان روسیه و اوکراین و همچنین سیاستهای انبساطی پولی امریکاست که در قیمت جهانی نفت بیتاثیر نبوده است.
به تبع افزایش قیمت جهانی نفت قیمت فرآوردههای نفتی نیز رشد کرده و کشور ما نیز که صادرکننده نفت و مشتقات نفتی است (که ۹۵ درصد صادرات غیرنفتی ما مشتقات و فرآوردههای نفتی است) از این مسیر منتفع شده است.»
او ادامه داد: «مورد دیگر ورود کسب و کارهای نیمهفعال به بازار است که به دلیل کرونا کمرنگ شده بودند که امروز مجددا به فعالیتهای اقتصادی بازگشتهاند و بازگشت کسب و کارهای تعطیل یا نیمه فعال به خصوص به حوزه خدمات و تولید موجب شده رشد اقتصادی کشور مثبت شود.»
او ادامه داد: «البته این اتفاق در سال ۱۳۹۵ هم رخ داد و رشد اقتصادی ایران به یکباره به ۱۲.۵ درصد رسید که بیش از ۹.۵ درصد آن به واسطه بخش نفت در اقتصاد ایران بود لذا اینگونه رشد اقتصادی ارزش تحلیل یا ارزشی برای خوشحالی و شادی ندارد، چراکه شامل رشدهای پایدار، اشتغالزا و امیدبخش نمیشود و چندان نباید به این اعداد متکی بود.»
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: «این رشدها در این سالها حاصل سرمایهگذاری یا اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران نبوده و حتی ممکن است به واسطه حل مساله برجام سال آینده نیز رشد اقتصادی ایران مثبت شده و رقم بالایی نیز اعلام شود، چراکه این رشدهای اقتصادی رشدهای پایدار و ارزشمندی در اقتصاد نیستند و صرفا وابسته به تحولات بیرون اقتصاد ایران و عمدتا اثرپذیر از بخش نفت و انرژی در اقتصاد هستند.»
شقاقیشهری با بیان اینکه احتمال نهایی شدن برجام کم نیست، ادامه داد: «به احتمال زیاد برجام به نتیجه خواهد رسید و حداقل نفع اقتصادی کوتاهمدت نصیب ایران خواهد شد و اگر این اتفاق در هفتهها و ماههای پیشرو به ثمر برسد طبیعتا رشد اقتصادی ایران به دلیل افزایش فروش نفت و فرآوردههای نفتی و رشد صادرات میتواند افزایش چشمگیری داشته باشد و حتی احتمال دارد در سال آینده رشد اقتصادی ایران به بیش از ۷ و ۸ درصد هم برسد، اما اینگونه رشدهای اقتصادی هیچ گونه ارزش تحلیل ندارند، زیرا تنها یکبار رخ میدهند.»
این استاد دانشکده اقتصاد با اشاره به رشد اقتصادی ۶ سال گذشته افزود: «سال ۱۳۹۵ رشد اقتصادی ۱۲.۵ درصد اعلام شد و سال ۱۳۹۶ این رشد اقتصادی به صورت واقعی به ۳ درصد رسید. امسال نیز این اتفاق رخ داد و دیدیم که رشد اقتصادی واقعی نیست، اما برای سال ۱۴۰۲ این رشد واقعی میشود. اینگونه رشدها ارزش خاصی در اقتصاد ندارد و تنها حاصل یکسری از تغییرات خاص هستند به عنوان مثال زمانی که میدویم یا تند راه میرویم فشار خون بالا میرود و این عدد فشار خون واقعی نیست به همین دلیل پزشک میگوید باید چند دقیقه بنشینید تا فشار خون شما نرمال شود و عدد واقعی آن مشخص شود لذا اینگونه رشدهای اقتصادی که حاصل تحولات بیرونی اقتصاد هستند چندان ارزشی ندارند، زیرا واقعیت را نشان نمیدهند.»
او ادامه داد: «البته سخنگوی دولت هم در این زمینه واکنش نشان داده و با خرسندی به این موضوع اشاره کرده است و در دوره قبل نیز آقای نوبخت رشد ۱۲.۵ درصدی اقتصاد را بارها اعلام میکرد، اما باید گفت این مساله صرفا یک نوع تبلیغ برای دولت است، اما کارشناسان اقتصادی میدانند که این رشدها واقعی نیستند و تنها زمانی میتوان در مورد رشد اقتصادی خرسند بود که میزان سرمایهگذاری افزایش پیدا کند، اصلاحات ساختاری صورت گیرد و مشکلات تولید به صورت ریشهای برطرف شود، پیشبینیپذیری اقتصادی رخ دهد و امنیت سرمایهگذاری و امنیت اقتصادی در کشور حاکم شود و رقابتپذیری در کشور اتفاق بیفتد و بخش خصوصی توسعه یابد و در مجموع اقتصاد ثبات داشته باشد و پیشبینیپذیر باشد.»
او در پایان سخنان خود گفت: «این مسائل بیشتر حاصل تحولات و رخدادهای بیرونی است که درونزا و پایدار و اشتغالآفرین نیستند و اهمیتی نیز در اقتصاد ندارند. تنها زمانی که فروش نفت به قبل از تحریمها بازگردد، میتوان رشد اقتصادی واقعی ایران را اندازه گرفت که آن هم در سال ۱۴۰۲ واقعی خواهد شد.»