سه کشور ایران، لیبی و ونزوئلا با وساطت روسیه از توافق کاهش تولید نفت معاف شده اند. نسبت روسیه با این سه کشور چیست؟ پاسخ این سوال در منافع استراتژیک روسیه از طریق ژئوپلتیک طلایی این سه کشور نهفته است. ایران به عنوان هاب خاورمیانه و خلیج فارس، لیبی به عنوان هاب اروپا و ونزوئلا به عنوان هاب آمریکا. رویای احیای امپراتوری شوروی، این بار از طریق بسط نفود اقتصادی و نظامی به جای توسعه ایدئولوژی کمونیسیم توسط پوتین به خوبی اجرا شده است.
اقتصاد24 - خواه اسمش را معافیت بگذارید یا امتیاز ویژه، ایران، لیبی و ونزوئلا به لطف یکی از کشورهای غیر اوپک موفق شدند از شر کاهش تولید نفت در امان بمانند؛ روسیه.
شاید دلیل اصلی معافیت از کاهش تولید هرگز اعلام نشود، اما یک چیز مشخص است: ایران، لیبی و ونزوئلا سال ۲۰۱۸ به واسطه تحریمهای آمریکا سال سختی داشتند و احتمالا قرار است سال آینده سال سختتری داشته باشد.
اعلام رسمی این بوده که ایران و ونزوئلا هر دو به این دلیل معاف شدهاند که تحت تحریمهای آمریکا قرار دارند. ایران به واسطه خروج آمریکا از توافق هستهای و ونزوئلا به بهانه نقض حقوق بشر و دموکراسی تحریم شده بودند، طبیعی است در این شرایط اینکه از کسی از این دو کشور بخواهد تعمدا تولید نفت شان را پایین بیاورند درخواست بیجایی باشد.
قرار بر این است که تولید اوپک ۸۰۰ هزار بشکه نفت در روز کاهش پیدا کند در حالی که کشورهایی نظیر روسیه که عضو اوپک نیستند نیز باید تا ۴۰۰ هزار بشکه نفت در روز کاهش تولید داشته باشند.
محور کاهش تولید، تولید کشورها در ماه اکتبر بوده است. با این اوصاف کشورهای ایران، لیبی و ونزوئلا از حجم تولیدشان در ماه اکتبر هم میتوانند تولید بیشتر داشته باشند.
این تبعیض قابل توجهی بوده چرا که ونزوئلا توافقی ۵ میلیارد دلاری با روسیه امضا کرده که قرار است تولید نفتش را تا ۱ میلیون بشکه نفت در روز به واسطه این توافق افزایش دهد. ایران هم تحت تحریمهای آمریکاست، اما به لطف معافیت ۸ کشور خریدار نفت ایران از تحریمهای آمریکا، وضعیتش هنور وخیم نیست. در ماه اکتبر بر اساس آمارهای اوپک، ایران ۳.۳ میلیون بشکه نفت در روز تولید کرده. این کشور قبلا تولید ۳.۸ میلیون بشکه نفت در روز را نیز تجربه کرده است.
تولید ماه اکتبر عربستان سعودی بسیار بالا بوده است. در واقع این کشور ۱۰ میلیون و ۶۳۰ هزار بشکه نفت در روز در ماه اکتبر تولید داشته است. خالد الفالح وزیر نفت عربستان بدون اشاره به میزان کاهش تولید هر یک از اعضای اوپک در اثر توافق روز گذشته گفته بود، تولید عربستان ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز کاهش پیدا خواهد کرد. این یعنی تولید آنها به ۱۰.۱ میلیون بشکه نفت خواهد رسید که کماکان بیشتر از میانگین تولید این کشور در یک چهارم ابتدایی امسال خواهد بود.
کاهش تولید از ۱ ژانویه آغاز خواهد شد اگرچه انتظار میرود این اتفاق ظرف یک روز رخ ندهد. توافق کاهش تولید که از آنچه تصور میشد جدیتر بود و بازار نفت بلافاصله به این تصمیم واکنش نشان داد. جهان شاهد افزایش فوری قیمتها بود.
این توافق از یک جنبه دیگر نمایشگر دیپلماسی عربستانیها در برابر فشارهای آمریکا بود. آنها از روسیه خواستند که وارد عمل شود و بخشی از تمرکزها را بر خود جلب کند. بیشترین میزان کاهش تولید از جانب عربستان انجام خواهد شد. این کشور قرار است ۵۰۰ هزار بشکه نفت از تولیدش را تا ماه ژانویه کاهش دهد. روسیه نیز قرار است کمتر از نیمی از این مقدار یعنی ۲۳۰ هزار بشکه کاهش تولید داشته باشد.
برخی کارشناسان معتقدند روسها میخواهند در مدیریت بازار نفت به اندازه ترامپ موثر باشند. اما واقعیت این است که بنا به شواهد، روسیه در توافق جدید اوپک نقش مهمی بازی کرده است.
نشست روز اول کشورهای عضو اوپک به دلیل عدم عضویت روسیه در این نشست به بن بست خورد و همه اعضا به اتفاق، نتیجه نهایی را به نشست مشترک با وزیر نفت روسیه به عنوان اصلیترین بازیگر تولید کننده نفت غیر اوپک موکول کردند.
پس از حصول توافق بر سر کاهش تولید نفت و معافیت ایران، بیژن زنگنه وزیر نفت ایران به طور خاص از روسیه برای نقش سازندهای که در این توافق بازی کرده بود، تشکر کرد.
از طرف دیگر گفته میشود عربستان نیز به اعمال نظر و اقدام روسیه در رسیدن به توافق کاهش تولید نیاز داشته است. برخی دلیل آن را پنهان شدن عربستان پشت روسیه برای در امان ماندن از فشارهای آمریکا در مورد افزایش تولید و کاهش قیمت تفسیر کردهاند، اما آنچه اهمیت دارد نقش روسیه در توافق سازمانی است که در آن عضویت ندارد.
سوال اینجاست که منافع روسیه در این توافق چیست؟ سه کشور ایران، لیبی و ونزوئلا با وساطت روسیه از توافق کاهش تولید نفت معاف شدهاند. نسبت روسیه با این سه کشور چیست؟
پاسخ این سوال در منافع استراتژیک روسیه از طریق ژئوپلتیک طلایی این سه کشور نهفته است. ایران به عنوان هاب خاورمیانه و خلیج فارس، لیبی به عنوان هاب اروپا و ونزوئلا به عنوان هاب آمریکا. احیای سیطره شوروی بر جهان، این بار از طریق بسط نفود اقتصادی و نظامی به جای توسعه ایدئولوژی کمونیسیم توسط پوتین به خوبی اجرا شده است.
روسیه و لیبی
لیبی از سال ۲۰۱۱ که با دخالت «ناتو» به حکومت «معمر قذافی» پایان داد، با مشکل هرج و مرج مواجه است و ظاهرا گروههای داخلی در این کشور نمیتوانند با هم به توافق برسند، اما واقعیت این است که بخشی از مشکل لیبی فرامرزی و ناشی از رقابت قدرتهای خارجی است.
اکنون دو دولت موازی در لیبی وجود دارد، نخست «دولت وفاق ملی» مستقر در طرابلس که مورد حمایت سازمان ملل است و رهبری آن را «فایز السراج» بر عهده دارد و دوم دولت مستقر در طبرق در شرق لیبی که مجلس نمایندگان و ارتش لیبی تحت فرماندهی «خلیفه حفتر» از آن حمایت میکنند.
سرهنگ «احمد المسماری» سخنگوی ارتش لیبی تحت فرمان ژنرال حفتر اخیرا در مصاحبهای با خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» گفته بود روابط نظامی روسیه و لیبی قدیمی و بسیار مستحکم است و تسلیحات ارتش ما نیز روسی است. دکترین دفاعی ارتش لیبی، شرقی است و ما برای مبارزه با تروریسم به کمکهای روسیه نیاز داریم، زیرا میدانیم مسکو در جنگ با تروریسم تجربه خوبی دارد که نمونه آن سوریه است.
المسماری گفته بود که تقریبا همه افسران ارتش لیبی در روسیه آموزش دیدهاند و طی سالهای گذشته نیز تلاش شده قراردادهای نظامی جدیدی با این کشور منعقد شود. اوضاع در لیبی به گونهای شده که اقتضای دخالت روسیه و شخص «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری آن را دارد. مسکو باید وارد عمل شود تا بازیگران خارجی مانند ترکیه، قطر و ایتالیا را از لیبی بیرون کنیم و البته روسیه توانایی انجام آن را دارد، زیرا در سوریه تجربه موفقی داشته است.
دولت ترزا میدر بریتانیا نیز اخیرا نسبت به نفوذ روسیه در لیبی اظهار نگرانی کرده بود. دستگاه اطلاعاتی انگلیس معتقد است رئیسجمهور روسیه قصد دارد لیبی را به یک سوریه جدید تبدیل کند و در حال ساخت دو پایگاه نظامی در دو شهر ساحلی طبرق و بنغازی است که این دو پایگاه فعال شده اند و شرکت خصوصی نظامی «واگنر» نیز در آنجا فعالیتهای پوششی انجام میدهد.
مقامهای روسی این ادعا را تکذیب کردهاند؛ اما آنچه بدیهی است نقش روسیه در لیبی جدید است. اخیرا فرزند معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی از روسیه خواست تا از برنامهای با هدف حل بحران در لیبی حمایت کند.
دیمیتری مدودف نخست وزیر روسیه در ماه نوامبر در راس هیاتی به ایتالیا سفر کرده و در نشستی با موضوع نزدیک کردن همه طرفهای درگیری در لیبی و اتحاد نهادهای این کشور برای برگزاری انتخابات شرکت کرد. او در این نشست اعلام آمادگی کرد که در بازسازی اقتصاد لیبی و فضای اجتماعی این کشور نقش داشته باشد.
حضور روسیه در این نشست زنگ خطری برای بازیگرانی بود که از نفوذ این کشور در لیبی هراس دارند و به نوعی موید نقش مهم روسیه در بازسازی لیبی بعد از جنگ است.
در ائتلاف آمریکایی –اروپاییای که علیه قذافی شکل گرفته بود بیش از هرکشوری ایتالیا منافع داشت. تجارت، انرژی و امنیت ملی ایتالیا مستقیما با سرنوشت لیبی گره خورده است. از نظر ژئوپلیتک ایتالیا نزدیکترین کشور اروپایی به لیبی است. جزیره لامپدوسا ایتالیا که یکی از مقاصد مهاجرانی است که از ناآرامیهای شمال آفریقا فرار میکنند، تنها ۲۲۵ کیلومتر با لیبی فاصله دارد. ایتالیا یکی از مهمترین توزیع کنندگان اسلحه به دولت قذافی قبل از تحریم تسلیحانی لیبی در سال ۲۰۰۴ بود.
ژئوپلتیک لیبی و نزدیکی این کشور به قاره اروپا و همچنین منابع غنی نفت در این کشور منجر شده همواره قدرتهای استعماری در صدد دستاندازی به سرزمینهای آن باشند. گردش سیاست این کشور به سمت روسیه، به معنای از دست رفتن این منافع مالی این کشور برای اروپا و بروز خطرات امنیتی به واسطه نزدیکی سرزمینی برای قاره سبز است. با بسط نفوذ روسیه در لیبی، دسترسی مسکو به غرب اروپا تسهیل خواهد شد.
روسیه و ونزوئلا
همکاریهای روسیه و ونزوئلا در ۲۰۰۶ شروع شد در آن زمان روسای جمهوری ولادیمیر پوتین و هوگو چاوز در مسکو قرارداد تعامل میان «روسنفت» و «پی دی وی اس ای» را امضا کردند، ولی تنها یک سال پیش این همکاری شدت خاصی به خود گرفت.
پولهای روسی وسیله نجات اقتصاد در حال غرق شدن دولت کاراکاس است. مادورو دیگر از ذخایر ارزی محروم شده و نمیتوانست بدهیهای خود را پس داده و برای خرید مواد غذایی و دارو برای اهالی کشور خود پول بدهد.
بنا به برآوردهای صندوق بین المللی پول میزان تورم به ۷۲۰ درصد رسیده و به سرعت بیشتر میشود و قرار است امسال محصول ناخالص ملی این کشور احتمالا به ۷.۴ درصد کاهش یابد.
درآخر ماه ژانویه چند کشور آمریکای لاتین، اتحادیه اروپا و ایالات متحده از قبول نتایج انتخابات مجلس ونزوئلا خودداری کردند و آمریکا مادورو را تحریم کرد. آرژانتین، برزیل و کلمبیا همکاری اقتصادی با کاراکاس را به شدت کاهش دادند و در این شرایط کمکهای روسیه به کاراکاس معنای خاصی به خود میگیرد.
بنا به دادههای رویترز، در اوایل امسال «پی دی وی اس ای» و «روسنفت» بطور غیر علنی ۹ طرح جدید استخراج را هماهنگ کردند. منابع آگاه در کاراکاس گفتند که واحدهای مشترک در دلتای رود اورینوکو و در دریاچه ماراکایبود در خلیج پاریا واقع است. در حال حاضر روسیه و ونزوئلا در چارچوب ۵ پروژه نفت و گاز همکاری میکنند.
آذر ماه سال گذشته روسیه ۶ میلیارد دلار در ونزوئلا سرمایهگذاری کرد. همزمان با این سرمایهگذاری سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه در نشست مشترکی با همتای ونزوئلاییایی خود ولادیمیر پادرینو لوپز گفت جنگندههای روسی به توقفهای خود در ونزوئلا ادامه خواهند داد و کشتیهای این کشور نیز در راستای همکاریهای نظامی دوجانبه با ونزوئلا، در بندرهای آن توقف خواهند داشت.
ونزوئلا در سالهای اخیر سیستم تسلیحاتی گستردهای را شامل سامانه موشکی S-۳۰۰، جنگندههای سوخو، سامانه موشکی تور، هلیکوپترهای میل، سامانه موشکی باک و موشکاندازهای اسمرچ و گراد از روسیه خریداری کرده است.
روسیه در سال ۲۰۰۸ و در میانه تنشها با آمریکا پس از جنگ با گرجستان، بمبافکنهای استراتژیک توپولف ۱۶۰ و یک ناو را روانه ونزوئلا کرد.
مناسبات میان مسکو و کاراکاس شبیه مناسبات شوروی و کوبا است هنگامی که شوروی از فیدل کاسترو از نظر اقتصادی حمایت میکرد و مواضع خود را در منطقه نزدیک به ایالات متحده مستحکمتر میساخت. با این فرضیه علاوه بر مناسبات تسلیحاتی و نفتی میان روسیه و ونزوئلا، ژئوپلتیک این کشور در آمریکای لاتین و حیاط خلوت آمریکا، برای فدراسیون روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است. بسط نفوذ در ونزوئلا به عنوان یک کشور استراتژیک در آمریکای لاتین، به معنای نفوذ روسیه در نزدیکترین منطقه به ایالات متحده آمریکاست.
روسیه و ایران
رقابتهای ایران در منطقه با عربستان، درگیری بی سرانجام سوریه و در نهایت خروج آمریکا از برجام به دستور رییس جمهور این کشور همه نیروهای سیاسی کشور را حول یک واقعیت متحد کرده است؛ باید همه تخم مرغها را در سبد کرملین چید.
تا پیش از تحولات اخیر جریان اصلاحات نه تنها بر بهبود و گسترش مناسبات خود با غرب متمرکز بود بلکه همواره نسبت به روسیه نوعی بدبینی تاریخی داشت. با همه خوشبینی، بدبینی یا واقعبینیهای سیاسی رابطه ایران و همسایه روس به رابطهای گسترده تبدیل شده است. این کشور شریک نظامی ایران در سوریه و یکی از فروشندگان محصولات نظامی به ایران است.
ایران علاوه بر اینکه بازار جنگندهها و سامانههای ضد موشک اس-۳۰۰ روسی است، سال گذشتته چندین بار پایگاه هوایی نوژه همدان را برای حملات هوایی روسها به سوریه در اختیار این کشور قرار داد.
روسیه یکی از راههای دور زدن تحریمهای نقتی علیه ایران است. ایران و روسیه تفاهمنامهای را برای فروش ۵۰۰ هزار بشکه از نفت ایران به روسیه امضا کردهاند که بر اساس گفته مسئولان وزارت نفت فروش ۱۰۰ هزار بشکه از نفت ایران به روسیه تبدیل به قرارداد شد و در حال اجرا است.
بعضی منابع خبری پس از سفر علیاکبر ولایتی به روسیه اعلام کردهاند روسیه حاضر است سقف تفاهمنامه قبلی را تا ۱ میلیون بشکه افزایش دهد. به عبارت دقیقتر روسیه با گسترش بازار خود به نوعی در حال بازاریابی برای نفت ایران است.
افزایش سطح روابط ایران و روسیه در ابعاد اقتصادی ونظامی به معنای بسط نفوذ روسیه در کشوری است که مستقیما سرزمینهای روسیه را به آبهای خلیج فارس و منطقه جنوب غرب آسیا متصل میکند.