اقتصاد ۲۴- میرا قربانی فر - بحران آب حالا به یکی از اصلیترین بحرانهای کشور تبدیل شده است. نتیجه آن همه اخطار سازمانهای جهانی در یک سال اخیر حالا نشان از این دارد که وضعیت ایران هر سال بدتر میشود و وضعیت نشان از بحران جدی در آبهای زیرزمینی کشور دارد.
به زیان ساده اگر بخواهیم مساله بحران آب در ایران و دلایل و نتیجه آن را بسیار ساده بیان کنیم، این است که؛ منابعِ آبِ تجدیدپذیر (عمدتا آبهای سطحی) کفافِ زندگیِ ۸۵ میلیون ایرانی را نمیدهد و به همین دلیل، ناگزیر به استفاده از سفرههای آبِ زیرزمینی شدهایم، سفرههایی که سطحِ آنها سال به سال پایینتر میرود و برای همیشه نابود میشود و اگر راهکاری برای آن یافته نشود با بحرانی بزرگتر مواجه خواهیم شد. بحرانی که میتواند زندگی بیش از ۵۰ میلیون نفر ایرانی را به خطر جدی بیاندازد.
نتیجه اولیه بحران آب نیز حالا این شده است که دولت ایران هشدار میدهد که با کمبود تامین آب مواجه شده است و توان تامین آب کافی را نخواهد داشت و همزمان درگیریهای بین استانی بر سر منابع آب که مدام در آن کاهش مییابد، رشد کرده است.
اخیرا نشریه «آسیا تایمز» در گزارشی با اشاره به جدی بودن کمآبی در ایران مینویسد: «مشهور است که مقامات هنگام مواجهه با مخالفتها و نارضایتیهای عمومی شدت و دامنه بحرانهای مختلفی که با آن مواجه هستند را کم اهمیت جلوه میدهند. اکنون، اما مقامهای ایرانی به شکلی غیرمعمول زنگ خطر را درباره بحران رو به گسترش کم آبی به صدا درآوردهاند؛ بحرانی که میتواند درگیریهای گستردهای را برای دسترسی به این منبع حیاتی در ایران ایجاد کند.»
این نشریه در بخش دیگری نیز نوشته است که: «دولت ایران سرمایهگذاری زیادی را بر روی ساخت سدها در سراسر آن کشور انجام داده است. به گفته کارشناسان محیط زیست این موضوع نقشی منفی در تبخیر آبهای تجدیدپذیر داشته و باعث تضعیف منابع آبی کشور شده است. استخراج بیرویه از سدها در دهههای گذشته باعث از بین رفتن ذخایر آبی بالغ بر ۱۳۰ میلیارد متر مکعب شده است و تراز آبهای سفرههای زیرزمینی ایران نیز در حال حاضر منفی است. این کاهش ذخایر آب همزمان با فشار شدید بر دولت برای تامین آب آشامینی مناطق کمتر توسعه یافته، روستاها و شهرهای دورافتاده است که خود باعث دشوار شدن دستیابی به هدف خودکفایی کشاورزی در این مناطق شده است.»
هم چنین عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست ایران نیز اخیرا با هشدار دوباره درباره بحران آب در ایران گفته است «به مرحله ورشکستگی آبی یعنی بزرگترین معضل کشور رسیدهایم.»
مجموع این سخنان تقریبا این فرضیه را قطعی نشان داده است که وضعیت آب ایران در ایران به شدت بحرانی است.
آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا (national academy of sciences of the united states of America) اخیرا بر روی پایگاه خود PNAS مقالهای را منتشر کرده که به طور مفصل و کامل به وضعیت بحرانی آب و آبهای زیرزمینی و تجدید ناپذیر در کشور پرداخته است.
این مقاله که با عنوان «تخلیه انسانی از سفرههای زیرزمینی ایران» منتشر شده است در تاریخ ۶ اردیبهشت برای بار آخر ویرایش شده و در تاریخ ۲۰ خرداد منتشر و بنا بر پیش بینی مقاله در تیرماه سال جاری و در آذر ماه سال جاری رصد تکمیلی خواهد شد.
در ابتدای مقاله توضیح داده میشود که؛ ایران با وضعیت ورشکستگی آب روبه رو شده است که توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطهای طبیعی آن را تهدید میکند.
در این مقاله توضیح داده میشود که «ما با استفاده از یک مجموعه داده فوق العاده غنی اندازه گیری شده آب زیرزمینی، میزان و شدت کاهش و کاهش شوری آبهای زیرزمینی ایران را در طی دوره ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ نشان میدهیم، زمانی که تعداد نقاط استخراج آب زیرزمینی تقریباً دو برابر شد. برداشت آب زیرزمینی غیر قابل تجدید ایران در سال ۱۹۶۵ حدود ۶۶ میلیون مترمکعب بود که در سال ۲۰۱۹ به طور تقریبی به ۱۳۳، ۳، ۱۰۳ میلیون مترمکعب رسید. این افزایش حدود ۳.۴ برابر ظرفیت بند معروف سه خوره در چین است. کاهش آبهای زیرزمینی به دلیل بهره برداری گسترده از آبهای زیرزمینی غیر قابل تجدید قابل افزایش و افزایش سطح شوری تقریباً در تمام زیرحوضهها ثبت شده است، که نشان دهنده خطرناک شدن وخیمتر شدن خطرات امنیت آب در سراسر کشور است.»
در بخش دیگری از این مقاله توضیح داده شده که ارزیابی جهانی آبهای زیرزمینی با استفاده از مقیاسهای درشت فضایی که مانع تشخیص عدم تعادل منطقهای بین تأمین آب زیرزمینی تجدید پذیر و برداشت انسان میشود، ایران را در میان کشورهایی با بالاترین میزان تخلیه آب زیرزمینی قرار میدهد.
در حالی که تعداد نقاط استخراج آب زیرزمینی ۸۴.۹ ٪ از ۵۴۶، ۰۰۰ در سال ۲۰۰۲ به بیش از یک میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته است، برداشت سالانه آب زیرزمینی ۱۸ ٪ کاهش یافته است که به دلیل محدودیتهای فیزیکی منابع آب شیرین زیرزمینی است.
بیشتر بخوانید: طالبان و ترکیه اولین متهمان وضعیت بد هوا و خشکسالی در ایران
کارشناسان آکادمی ملی علوم طبیعی آمریکا در بخش دیگری از مقاله خود نیز توضیح داده اند که «مقادیر متوسط سالیانه EC به طور کلی در مناطق مرطوب شمالی و غربی، که در آن موارد بهبود یافته EC آب زیرزمینی مشاهده میشود، در موارد نادر کمتر است. نتایج ما بر اساس اندازه گیریهای آب زیرزمینی با وضوح بالا تهدیدهای نگران کننده امنیت آب را در ارتباط با کاهش مقدار و کیفیت آب زیرزمینی تازه به دلیل سالها استفاده ناپایدار نشان میدهد. تجزیه و تحلیل ما بینشهایی در مورد پیامدهای زیست محیطی و محدودیتهای برنامههای توسعه پر مصرف آب که ممکن است کشورهای کم آب دیگر اتخاذ کنند، ارائه میدهد.»
آبهای زیرزمینی ستون فقرات آب و امنیت غذایی در مناطق خشک / نیمه خشک، از جمله ایران، با تغییرات مکانی و زمانی به دلیل تنوع طبیعی و کمبود آبهای سطحی است. آبهای زیرزمینی حدود ۶۰ ٪ از کل تأمین آب در ایران را تأمین میکند، آن هم در جایی که کشاورزی بیش از ۹۰ ٪ برداشت آب را عهده دار است.
قنات، راهکار ایرانیان برای هزاران سال
در بخشی از این مقاله به مساله استفاده ایرانیان از قنات اشاره میشود که: «استخراج سیستماتیک آب زیرزمینی در ایران حداقل دو و نیم هزار سال پیش برمی گردد، زمانی که کاریزهای زیرزمینی معروف به «قنات» حفاری شدند تا آبهای زیرزمینی را تحت نیروی جاذبه به سطح منتقل کنند. قناتهای پارسی که هزاران سال توسعه و تولید محصولات کشاورزی را در ایران تسهیل کرده بودند، بیشتر با پیشرفتهای فن آوری و نوسازی کشاورزی در قرن بیستم خشک شدند. حفر چاههای عمیق امکان بهره برداری بیش از حد از آبهای زیرزمینی را فراهم کرد، در حالی که افزایش تخریب آبهای سطحی و تغییر مسیر باعث کاهش شارژ آبهای زیرزمینی شد، با این کار جداول آبهای زیرزمینی پایین کشیده شد و برداشت آبهای زیرزمینی از طریق قناتهای تاریخی کمتر عملی شد.»
قنات برای قرنها یکی از هنرهای عجیب ایرانیان برای رسیدن به آب بدون آسیب به آبهای زیرزمینی بوده است. روشی کاملا ایرانی که در نهایت قربانی روشهای بیهوده تری چنان سدسازی شد و در این مقاله بارها به اهمیت آبهای زیر زمینی و نقش مهم قنات در آن پرداخته میشود.
از سوی دیگر در این مقاله به مساله معیشت و جمعیت نیز توجه شده است. در بخشی از این متن آمده است که: «حمایت از معیشت بیش از ۸۰ میلیون نفر و آبیاری حدود ۵.۹ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی، باعث افزایش فشار بر آبهای زیرزمینی میشود. کمبود آب ایران در قرن ۲۱ با خشکسالیهای مکرر و تغییرات آب و هوایی تشدید شده است. به طور متوسط، بیش از نیمی از ظرفیت طراحی مخازن ایران از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷ خالی بود، و این باعث افزایش اعتماد به آبهای زیرزمینی میشود. در نتیجه، ایران به همراه هند، ایالات متحده، عربستان سعودی و چین در میان کشورهایی با بالاترین میزان تخلیه آبهای زیرزمینی در قرن ۲۱ قرار گرفته است.»
بیشتر بخوانید: سدسازی ترکیه تالابهای جنوب عراق را خشک کرده و ما با ریزگردها تاوان میدهیم/ حقآبه ایران از سوی طالبان داده نمیشود
به نظر میرسد که بر اساس این گزارش، اکنون ایران با مشکلات و تنشهای حاد مدیریت آب دست و پنجه نرم میکند. اضافه برداشت آب زیرزمینی به تعداد زیادی از معضلات اجتماعی- اجتماعی معاصر، از جمله خشک شدن تالابها، بیابان زایی، طوفانهای شن و گرد و غبار، پایین آمدن کیفیت آب و جابجایی جمعیت کمک کرده است. فرونشست زمین به دلیل تخلیه آبهای زیرزمینی اکنون یک خطر انسانی برای زیرساختهای حیاتی و ساکنان دشتهای آسیب پذیر است. به علاوه، کاهش جداول آب زیرزمینی کیفیت آبهای زیرزمینی را به دلیل فرآیندهای طبیعی مانند نفوذ آب شور کاهش داده است. فشار رو به افزایش برای معیشت روستایی و افزایش تنش در بین استفاده کنندگان از آبهای زیرزمینی خطرات امنیت غذایی و آب را تشدید میکند و مسائل سیاسی-اجتماعی مربوط به مهاجرت جمعیت روستایی به مناطق شهری را ایجاد میکند.
ارزیابی آبهای زیرزمینی بر اساس مدلهای جهانی و رویکردهای سنجش از دور، خصوصیات سطح بالای منابع آب زیرزمینی ایران را ارائه داده است. با این حال، این تحقیقات توسط مقیاسهای درشت فضایی و عدم قطعیت زیاد به دلیل کمبود دادههای حقیقت زمین محدود میشودو مانع تشخیص عدم تعادل منطقهای بین تأمین آب زیرزمینی تجدید پذیر و برداشت انسان میشود. این مطالعه تجزیه و تحلیل آماری از ویژگیهای عمده آبهای زیرزمینی را با استفاده از یک مجموعه داده غنی بر پایه زمین (۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵) برای تعیین تخلیه و شور شدن آبهای زیرزمینی در ۳۰ زیرزمین ایران ارائه میدهد.
در این گزارش نیز آمده است که: «بررسی روند زمانی و توزیع فضایی تخلیه و شوری آبهای زیرزمینی اطلاعات ارزشمندی را برای مدیریت سفرههای زیرزمینی در سراسر ایران فراهم میکند و به سایر کشورها که با مشکلات امنیتی مشابهای روبرو هستند بینش میدهد.»
در بخش دیگری از گزارش نیز گفته شده است که؛ تعداد نقاط استخراج آبهای زیرزمینی به سرعت در سراسر ایران افزایش یافته است و این مساله تعادل طبیعی آبهای زیرزمینی در بسیاری از سفرههای زیرزمینی را مختل میکند.
هم چنین تعداد چاههای عمیق، چاههای نیمه عمقی، قنات و چشمههای مورد استفاده برای تأمین تقاضای روزافزون آب به ترتیب ۵۲.۴، ۸۱.۴، ۲۲.۲ و ۲۲۱.۷ درصد افزایش یافت و از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ تعداد کل نقاط برداشت را ۸۴.۹ درصد افزایش داد و چاههای نیمه جان عموماً در بیشتر زیرحوضهها از تعداد چاههای عمیق بیشتر هستند به جز آنهایی که در حوضههای اصلی فلات مرکزی و قره قوم واقع شده اند، که در آن آبهای زیرزمینی بسیار عمیق هستند (تا ۲۵۰ متر).
هم چنین در این مقاله به صراحت هشدار داده میشود که، باید توجه کرد که این وضعیت ممکن است نفوذ آب شور را در مجاورت دریاچههای شور داخل کشور تسریع کند (به عنوان مثال دریاچه نمک، تالاب جازموریان و دریاچه باختگان).
البته در بخش دیگری از این گزارش به یک دوره کاهش برداشت آبهای زیر زمینی نیز اشاره میشود که مقدار کل برداشت آب زیرزمینی از ۷۴.۶ میلیارد متر مکعب (کیلومتر مکعب) در سال ۲۰۰۲ به ۶۱.۳ کیلومتر مکعب در سال ۲۰۱۵ کاهش یافته است.
اما در ادامه نیز میگوید که دادههای زمینی نشان میدهد که بسیاری از مناطق به محدودیتهای فیزیکی آبهای زیرزمینی تجدیدپذیر رسیده اند و این نشان میدهد که برنامههای مدیریت آب زیرزمینی تا حد زیادی شکست خورده اند.
این نشان میدهد که برداشتهای تهاجمی از آبهای زیرزمینی با وجود ادعای تلاش دولت برای تنظیم آبهای زیرزمینی همچنان ادامه دارد. در همین مدت، میزان تخلیه کل از گرههای آب زیرزمینی حدود ۵۱.۰ ٪ کاهش یافته است. سهم چاههای عمیق و نیمه عمیق در کل آب زیرزمینی ایران به ترتیب از ۴۲.۱ به ۵۴.۱ درصد و از ۱۸.۷ به ۲۰.۰ درصد افزایش یافت. این افزایشها همزمان با افت در سهم فنرها (۴/۲۸ تا ۳/۱۸ درصد) و قنات (۱۰/۸ تا ۶/۷ درصد) طی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ بود. افزایش تعداد چاههای استخراج آب از اعماق عمیق با پایین آمدن جداول آبهای زیرزمینی باعث کاهش بهره وری چشمهها و قناتها میشود.
برداشت گسترده از آب زیرزمینی باعث کاهش متوسط سالانه خالص حدود ۵.۴ کیلومتر مکعب آب زیرزمینی غیر قابل تجدید در سراسر ایران شده است.
کل برداشت آب زیرزمینی غیر قابل تجدید در طول دوره ۱۴ ساله این مطالعه حدود ۷۵ کیلومتر مکعب بود. برای درک اهمیت این عدد، باید توجه داشت که متوسط آب تجدیدپذیر سالانه ایران (آبهای سطحی و زیرزمینی)، که مقامات رسمی آب ادعا میکنند به دلیل تغییرات انسانی و تغییرات اقلیمی از ۱۳۰ کیلومتر مکعب به کمتر از ۱۰۰ کیلومتر مکعب رسیده است. بر اساس دادههای تاریخی موجود از شرکت مدیریت منابع آب ایران (IWRMC)، برداشت آب زیرزمینی غیر قابل تجدید کشور (حدود ۶۶ میلیون متر مکعب؛ MCM) اولین بار در سال ۱۹۶۵ گزارش شده است. تخمین زده میشود که کاهش تجمعی ذخیره فسیل آب زیرزمینی ایران به ∼ ۱۳۳ کیلومتر مکعب تا سال ۲۰۱۹.
بیشتر بخوانید: ایلیسو، سدی برای آبگیری یا نبرد آبی پنهان ترکیه با ایران؟/ آبگیری ایلیسو و بسته شدن آخرین شریان حیات هورالعظیم
این میزان تخلیه حدود ۳/۴ برابر حجم ذخیره مخزنی است که توسط سد معروف سه گود در چین تشکیل شده است و به این ترتیب میزان تخلیه غیر قابل تجدید آب زیرزمینی در ایران را در چشم انداز قرار میدهد. تمام زیرحوضهها کاهش خالصی در حجم منابع آب زیرزمینی را تجربه کردند که به صورت تجمعی در شکل ۲A نشان داده شده است.
در بخش دیگری از این گزارش بار دیگر به مساله قناتها در ایران اشاره شده که «برداشت آب زیرزمینی از طریق قناتهای تاریخی را کمتر عملی میکند.»
از سویی این گزارش میگوید که «توسعه منابع آب تهاجمی برای حمایت از معیشت بیش از ۸۰ میلیون نفر و آبیاری حدود ۵.۹ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی باعث افزایش فشار بر آبهای زیرزمینی میشود. کمبود آب ایران در قرن ۲۱ با خشکسالیهای مکرر و تغییرات آب و هوایی تشدید شده است. به طور متوسط، بیش از نیمی از ظرفیت طراحی مخازن ایران از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷ خالی بود و این باعث افزایش اعتماد به آبهای زیرزمینی میشود.»
در بخش دیگری از این گزارش نوشته است که: «ایران با مشکلات و تنشهای حاد مدیریت آب دست و پنجه نرم میکند. اضافه برداشت آب زیرزمینی به تعداد زیادی از معضلات اجتماعی - اجتماعی معاصر، از جمله خشک شدن تالابها، بیابان زایی، طوفانهای شن و گرد و غبار، پایین آمدن کیفیت آب و جابجایی جمعیت کمک کرده است. فرونشست زمین به دلیل تخلیه آبهای زیرزمینی اکنون یک خطر انسانی برای زیرساختهای حیاتی و ساکنان دشتهای آسیب پذیر است. به علاوه، کاهش جداول آب زیرزمینی کیفیت آبهای زیرزمینی را به دلیل فرآیندهای طبیعی مانند نفوذ آب شور کاهش داده است. فشار رو به افزایش برای معیشت روستایی و افزایش تنش در بین استفاده کنندگان از آبهای زیرزمینی خطرات امنیت غذایی و آب را تشدید میکند و مسائل سیاسی-اجتماعی مربوط به مهاجرت جمعیت روستایی به مناطق شهری را ایجاد میکند.»
در بخشهایی از گزارش برای نمونه مشخصا به وضعیت آبهای زیرزمینی در استان سیستان و بلوچستان و وضعیت این استان اشاره شده و وضعیت استان را بررسی کرده است.
در این گزارش اشاره شده است که وقتی دولت مجوز حفر چاههای جدید را صادر میکند، بحران افزوده میشود. هم چنین افزایش روزافزون دشتهای ممنوع، علامت قانع کنندهای است برای عدم کافی بودن سیاستهای نظارتی برای مدیریت منابع متراکم آب زیرزمینی.
بیشتر بخوانید: سه درد آمد به جان ما به یکبار/ بحران آب، بحران گاز، بحران برق!
در بخش دیگری از گزارش نیز آمده است که «طبق آخرین سرشماری نفوس ایران در سال ۲۰۱۶، حدود ۲۶ ٪ از جمعیت کشور در زیرحوضه دریاچه نمک زندگی میکردند. رشد سریع جمعیت همراه با کمبود آبهای سطحی به دلیل خشک سالیهای شدید و طولانی مدت در زیر حوضه دریاچه نمک باعث جایگزینی تدریجی آبهای سطحی با آبهای زیرزمینی برای تأمین آب سالم خانگی شد. یافتههای ما نسبت افزایش مصرف آب زیرزمینی به برداشت آب زیرزمینی را در طول دوره مطالعه نشان میدهد. افزایش استفاده بی رویه از آبهای زیرزمینی، که باعث کاهش جریان برگشتی و شارژ مجدد آبهای زیرزمینی میشود، دارای پیامدهای عمدهای در زمینه مدیریت محیط زیست و آب است. این روند را میتوان به طور عمده به انتقال سهم تاریخی آبهای زیرزمینی کشاورزی به بخشهای داخلی و صنعتی و همچنین پیشرفت تکنولوژیکی روشهای کشاورزی و افزایش کارایی استفاده از آب کشاورزی (به عنوان مثال، بهبود بهره وری آبیاری) نسبت داد.»
در پایان این گزارش بارها اشاره میکند که برداشتهای تهاجمی و بی رویه از آبهای زیرزمینی ایران را در معرض خطری جدی قرار داده است. خطری که میتواند بحرانهای جدی برای حتی نسل آتی کشور ایجاد کند.
در حقیقت اکنون پیش بینی بحران مربوط به سده دیگر و قرن دیگر نیست، به نظر میرسد مرحله رسیدن از تنش آبی به جنگ آبی برای ایرانیان اکنون به کمتر از ۲ دهه دیگر رسیده است.
هر چند این احتمال وجود دارد که دوره مرطوب اخیر ۲۰۱۹-۲۰۲۰ تنش آب زیرزمینی را در برخی از مناطق ایران کاهش داده باشد، اما تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته به وضوح نشان میدهد که منابع آب زیرزمینی ایران بسیار سریعتر از زمان مورد نیاز برای جبران، خالی میشود.
خطر اکنون دیگر در کمین نیست، ایران در قلب خطر خشکسالی، بحران آبی، جنگ آبی قرار گرفته است و باید همین حالا که حتی یک روز دیگر نیز دیر است برای این بحران بزرگ سرزمینی چارهای اندیشید.