اقتصاد۲۴- پس از صدور قطعنامه شورای حکام شرایط از مرگ برجام حکایت دارد. در این بین اقدامات تهران و واشنگتن هم بر این گمانه دامن میزند. اگر چه پیش صدور قطعنامه نیز مجموعه مواضع و واکنشهای عملی ایران و آمریکا خبر از سوء محاسبههای دو طرف میداد تا جایی که بن بست ۱۰۲ روزه در وین را رقم زد، ولی با تشدید سوء برداشتهای دو طرف اصلی برجام (ایران و آمریکا)، طی ۱۲ روزی که از صدور قطعنامه میگذرد باید این واقعیت را در نظر داشت که مسیر احیای توافق هستهای به دیوار سختی برخورد کرده است.
در این بین تهران ضمن واکنشهای تند و غیرهم وزن با محتوای قطعنامه در صدد است با فرسایشی کردن مذاکرات، واشنگتن و جامعه جهانی را در فضای خاکستری نگه دارد؛ فضایی که نه قطع کامل و خروج رسمی ایران از مذاکرات وین را به دنبال دارد و نه بازگشت سریع و بدون پیش شرط جمهوری اسلامی به میز گفتگوها برای حصول توافق. در چنین شرایطی تهران برای پیش بردن این فضای خاکستری در سیاست خارجی از ابزار دیپلماسی منطقهای مدد گرفته است.
با وجود آن که محور سیاست خارجی دولت سیزدهم بر مبنای گفتههای رئیسی و امیرعبداللهیان، ارتقای مناسبات دیپلماتیک و به خصوص تقویت دیپلماسی اقتصادی و تجاری ایران با همسایگان است، اما در این شرایط پس از صدور قطعنامه دولت نیم نگاه جدی تری برای پیگیری روابط با همسایگان به عنوان اهرم جایگزین سیاست خارجی برجامی دارد که در واقع میتواند به سوء برداشت و نهایتا سوء محاسبه تهران در احیای توافق هستهای منجر شود.
با در نظر داشتن تحرکات برخی همسایگان از سفر رئیس جمهور قزاقستان و تاجیکستان تا رئیس جمهوری ترکمستان و وزیر امور خارجه پاکستان به تهران و نیز حضور مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا در ایران طی هفته گذشته و هفته جاری که به موازات صدور قطعنامه شورای حکام صورت گرفت و هم چنین امضای برخی اسناد همکاری، قراردادها و توافقنامههای دو جانبه، متاسفانه تهران در ریل گذاری مدنظرش نهایتا به ایستگاه مقصود نخواهد رسید.
باید پذیرفت سفرهای منطقهای و سیاست ارتقای مناسبات با همسایگان و اصولا هر کشور منطقهای و فرامنطقهای زمانی به خروجی و جواب مدنظر ایران در حوزه تجای و اقتصادی منجر میشود که بتواند با احیای برجام و لغو تحریمها همراه باشد؛ لذا تاکید بیش از حد بر افزایش روابط با همسایگان نوعی آسیب راهبردی به منافع ملی است.
از این منظر همان گونه که نباید تمام تخم مرغهای سیاست خارجی را در سبد مذاکرات گذاشت بی شک نمیتوان سیاست خارجی را هم بدون اهتمام برای احیای برجام و لغو تحریمها پیش برد. پس انجام این سفرهای روسای جمهور کشورهای همسایه به ایران اگر چه فی نفسه امری مثبت تلقی میشود، اما همزمان سوء محاسبههای جمهوری اسلامی در خصوص مذاکرات وین را هم بیشتر خواهد کرد.
چرا که به باور غلط تهران با چنین دیپلماسی فعال منطقه ای، تلاش جدی برای افزایش سطح همکاریها با همسایگان و نیز سایر کشورهای هم پیمان فرامنطقهای در سایه سفرهای مستمر مقامات، دیگر نیازی به پیگیری مذاکرات وین و احیای برجام نخواهد بود و به این ترتیب حصول توافق رنگ خواهد باخت. غافل از اینکه تمام این سفرها و عملیاتی شدن قراردادها و توافق نامهها تا زمان احیای برجام و لغو تحریمها رنگ واقعیت به خود نخواهند گرفت و منشاء اثر مثبتی به خصوص در حوزه تجاری و اقتصاد نخواهند بود.
بیشتر بخوانید: پاسخ به ۶ پرسش کلیدی درباره پرونده هستهای ایران
تهران با این خوانش اشتباه خود برای پیش بردن فضای خاکستری در مذاکرات صرفا به نقطه «بدون بازگشت» نزدیک میشود که تنها بازنده اش خود ایران خواهد بود. چرا که وضعیت در این نقطه فریز و ثابت نخواهد ماند.
«اگر آمریکا بخواهد رفتار غیرسازنده خود را ادامه دهد، با پاسخ متناسب ما مواجه خواهد شد»؛ این جمله حسین امیرعبداللهیان در پاسخ به درخواست جوزف بورل برای بازگشت سریعتر به میز مذاکرات وین به خوبی گویای آن است که فعلا ادامه گفتگوهای احیای برجام برای تهران محلی از اعراب ندارد. در صورتی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تماس تلفنی یکشنه جاری با وزیر امور خارجه دولت رئیسی از نبود زمان و تلاش برای جلوگیری از تصاعد تنش گفته است.
پس به بیان صریحتر اگر تهران به هر دلیلی نخواهد یا نتواند به میز مذاکرات وین بازگردد و احیای برجام را به نتیجه مطلوبی برساند قطعا طرفهای مقابل هم سکوت و مماشات دیپلماتیک را کنار خواهند گذاشت و به سمت اتخاذ تدابیر تندتر علیه ایران پیش خواهند رفت.
در همین راستا اتفاقا تاکید بیش از حد ایران بر خطوط قرمز، سپردن مدیریت مذاکرات به مسکو و نهایتا بن بست وین، شرایطی را رقم زد که آژانس بین المللی انرژی اتمی و اعضای شورای حکام نگاه مثبت و سیاست دست به عصای خود در قبال ایران برای کمک به پیشبرد مذاکرات و تسهیل گفتگوها در جهت حصول هر چه زودتر توافق را کنار گذاشتند؛ صدور قطعنامه شورای حکام با ۳۰ رای مثبت علیه ایران موید این نکته است؛ لذا حتی اگر بپذیریم تهران در این مدت دست به هیچ گونه اقدامی برای تقویت توان هستهای هم نزند ماهیت پادرهوا گذاشتن مذاکرات وین از سوی جمهوری اسلامی به معنای خروج ضمنی ایران از پروسه احیای برجام خواهد بود. در این صورت تهران باید خود را آماده قطعنامه بعدی شورای حکام با لحن و ادبیاتی تندتر، ارجاع پرونده به شورای امنیت، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و احیای ۶ قطعنامه پیشین علیه خود کند که در چنین وضعیت خطیر و بغرنجی هیچ کشور منطقهای و فرامنطقهای عضو سازمان ملل، حتی بر فرض تمایل برای برقراری روابط با ایران، توان انجام آن را نخواهد داشت. وقوع این اتفاق دوباره ایران را به انزوای سیاسی و دیپلماتیک سالهای آغازین دهه ۹۰ شمسی و حصر ژئوپلیتک در مرزهای خود باز خواهد گرداند. هر چند که توان داخلی کشور هم برای مدیریت این شرایط از هر حیثی مناسب نیست.
منبع: شرق