اقتصاد۲۴- مطالعات نشان میدهد هشت عامل خطرساز قابل تعدیل ازجمله چاقی در میانسالی، سطح تحصیلات پایین و کمتحرکی، بیشترین ارتباط را با ابتلا به آلزایمر در آینده دارند.
آسیاییها و سفیدپوستان کمتر از سایرین در معرض هر یک از این هشت عامل خطرساز قرار دارند، درحالیکه سیاهپوستان و بومیان آمریکا یا آلاسکا بیشترین احتمال ابتلا را دارا هستند. احتمال بیشتری وجود دارد که مردان فشارخون بالا گزارش کنند، درحالیکه زنان موارد بیشتری از افسردگی را گزارش میکنند.
ده سال پیش، محققان دریافتند که تقریباً یک مورد از هر سه مورد بیماری آلزایمر با عوامل خطرساز قابل تعدیل مانند سیگار کشیدن و عدم فعالیت بدنی مرتبط است.
اکنون همان محققان در دانشگاه کالیفرنیا دادههای جدیدی منتشر کردهاند که نشان میدهد این عوامل خطرساز در خصوص آلزایمر یا شکل دیگری از زوال عقل به جنسیت، نژاد و قومیت فرد نیز بستگی دارد.
یافتههای این مطالعه همچنین نشان میدهد که افراد میتوانند با افزایش سن، اقداماتی را برای کاهش خطر زوال شناختی انجام دهند.
نویسنده اصلی این مطالعه و استادیار اپیدمیولوژی در دانشگاه کالیفرنیا میگوید که داشتن سبک زندگی سالم مانند حفظ وزن متعادل یا ورزش منظم که به پیشگیری از بیماریهای مزمن دیگر مانند بیماریهای قلبی کمک میکند، میتواند نقش مهمی در پیشگیری از بیماری آلزایمر داشته باشد. لازم نیست همه این کارها را یکجا انجام دهید و حتی اگر با یک یا دو مورد شروع کنید، در مسیر درستی حرکت میکنید.
مطالعه جدید عوامل خطرساز مرتبط با آلزایمر طی یک دهه پیش را مورد بازبینی قرار داده تا ببیند آیا در طول زمان این عوامل تغییر کرده است یا خیر. همچنین محققان در نظر داشتند بررسی کنند که آیا عوامل خطرساز قابل تعدیل در نژاد، قومیت و جنسیت متفاوت است یا خیر.
محققان دریافتند حدود یکسوم افراد مبتلابه آلزایمر، ترکیبی از هشت عامل خطرساز قابل تعدیل را در سبک زندگی خود به همراه داشتهاند که عبارت است از: چاقی در میانسالی، عدم تحرک بدنی، سطح تحصیلی پایین، افسردگی، دیابت، از دست دادن شنوایی، فشارخون بالا در میانسالی و سیگار کشیدن.
یکی از یافتههای جالب مربوط به سطوح فعالیت بدنی بود. در سال 2011، تعداد زیادی از موارد مبتلا به آلزایمر شامل فقدان فعالیت بدنی، افسردگی و استعمال دخانیات بود. بااینحال در مطالعه اخیر، بیشتر موارد آلزایمر با چاقی میانسالی (17.7٪)، عدم فعالیت بدنی (11.8٪) و سطح تحصیلات پایین (11.7%) مرتبط بودهاند.
عوامل خطرساز قابل اصلاحی مانند چاقی میانسالی و کمتحرکی وجود دارد که میتواند به نسبت غیرقابلچشمپوشی در ابتلا به بیماری آلزایمر نقش داشته باشد و سهم نسبی چندین عامل خطرساز در مورد بیماری آلزایمر در دهه گذشته تغییر کرده است.
عوامل خطرساز آلزایمر بر اساس نژاد و قومیت
در میان همه گروههای نژادی و قومی، شرکتکنندگان آسیایی کمترین میزان سیگار کشیدن، چاقی میانسالی یا فشارخون بالا در میانسالی را داشتهاند. در همین حال، شرکتکنندگان سرخپوست آمریکایی و بومی آلاسکا بالاترین میزان را در بین هر سه عامل خطرساز دارا بودهاند.
احتمال ابتلا به آلزایمر یا سایر بیماریهای مربوط به زوال عقلی در افراد مسن آفریقایی-آمریکایی تقریباً دو برابر بیشتر از سفیدپوستان مسن است.
شرکتکنندگان سیاهپوست و اسپانیاییتبار نرخ بالایی از چاقی در میانسالی داشتند. شرکتکنندگان اسپانیاییتبار بیشترین رقم آماری در تحصیلات پایین را دارند و پس از آنها شرکتکنندگان سرخپوست آمریکایی و بومی آلاسکا قرار دارند.
با در نظر گرفتن همه عوامل خطرساز قابل اصلاح، محققان دریافتند که شرکتکنندگان سیاهپوست بالاترین موارد آلزایمر را در میان گروههای قومی و نژادی داشتهاند.
چاقی میانسالی بیشترین نقش را در خطر ابتلا به آلزایمر در میان یک گروه نژادی یا قومی دارد و در مقایسه با سایر گروهها، شرکتکنندگان سیاهپوست بیشتر از سایرین تحت تأثیر چاقی میانسالی قرار داشتهاند.
عوامل خطرساز آلزایمر بر اساس جنسیت
محققان همچنین متوجه شدهاند که عوامل خطرساز آلزایمر در مردان و زنان یکسان نیست.
زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی میگردند، اما مردان موارد بیشتری از فشارخون بالا در میانسالی را گزارش کردهاند. چاقی میانسالی بزرگترین عامل خطرساز آلزایمر در میان مردان شناساییشده، درحالیکه افسردگی عامل خطرساز در زنان بوده است.
یکی از نتایج تعجببرانگیز این بوده که بیشترین موارد ابتلا به آلزایمر در جامعه موردمطالعه در مردان رخداده است. این مسئله میتواند با واقعیتی که تقریباً دوسوم آمریکاییهای مبتلا به آلزایمر زن هستند مغایرت داشته باشد. به این معنی که در بین تمام موارد آلزایمر، نسبت زنان در مقایسه با مردان بیشتر است.
یکی از دلایل یافته فوق میتواند این باشد که بهجز افسردگی و کمتحرکی، سایر عوامل خطرساز قابل اصلاح در ابتلا به آلزایمر مانند سیگار کشیدن و فشارخون بالا در میانسالی در میان مردان شیوع بیشتری داشته است.
مطالعهای که صورت گرفته بر اساس یک نظرسنجی شامل سؤالاتی در مورد انتخاب سبک زندگی آمریکاییها، شرایط سلامتی و استفاده از خدمات پزشکی بود. در این نظرسنجی افرادی که در مراکز روانپزشکی، زندانها یا بیمارستانها بودند، حذف شدند.