اقتصاد۲۴- ۹۵ درصد دریاچه ارومیه خشکیده است؛ این آخرین گزارش ستاد مدیریت بحران آذربایجان غربی است؛ گزارشی که دل میلیونها ایرانی را به درد آورده و در روزهای اخیر بارها بین کاربران فضای مجازی ردوبدل شد. سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون آب و محیط زیست مجلس میگوید با محاسبه نرخ تسعیر دلار و تورم، نزدیک به ۱۵ هزار میلیارد تومان بودجه برای احیای دریاچه ارومیه خرج شده و کمکهای خارجی بسیاری برای دریاچه ارومیه به ایران سرازیر شده که ۱۰ میلیون دلار کمک ژاپنیها از آن جمله است. اعتباری که بنا بر گفته مدیران استانی، درخورتوجه و کافی بوده، اما درنهایت دریاچه ارومیه تقریبا بهطور کامل خشکیده است.
نمایندگان ارومیه میگویند با وجود آنهمه بودجه، از ۲۷ طرح احیای دریاچه ارومیه فقط یک طرح اجرا شده و جلال محمودزاده، عضو کمیسیون آب و کشاورزی مجلس بهتازگی در صحن علنی مجلس از تخلفات گسترده دولت قبل در ستاد احیای دریاچه ارومیه پرده برداشته و گفته منابع احیای دریاچه صرف امور انتخاباتی و سفرهای خارجی شده و پژوهشهای مربوط به احیای دریاچه از اینترنت کپی شده است!
چندروزی است مردم برخی شهرهای آذربایجان غربی درباره وضعیت دریاچه ارومیه معترض شدهاند.
حالا بسیاری از کارشناسان حوزه آب و محیط زیست اعتقاد دارند دریاچه ارومیه دیگر برنمیگردد و احیای آن غیرممکن است. اخیرا جلال محمودزاده، عضو کمیسیون آب و کشاورزی مجلس و نماینده مردم مهاباد نیز در صحن علنی مجلس از تخلفات گسترده در هزینهکرد بودجه احیای دریاچه ارومیه پرده برداشته است. او با تأکید بر بیاثربودن نتیجه اقدامات این ستاد، مدعی شد ستاد احیای دریاچه ارومیه از ابتدا ماهیت سیاسی داشته نه ماهیت اجرائی و به همین دلیل نیز تصمیمگیریهایش غیرفنی بوده است. عضو کمیسیون کشاورزی مجلس همچنین این ستاد را حیاط خلوت دولت قبل خوانده بود که از ابتدای کار از مشارکت جوامع محلی و استادان باتجربه دانشگاههای کشور برخوردار نبوده و تمام اعتبارات احیای دریاچه ارومیه را در امر انتخابات و مأموریتهای خارج از کشور هزینه کرده است! او صراحتا گفت: «شائبههای سوءاستفادههای مالی، قانونشکنی و دورزدن قوانین مجلس صرف اعتبارات ستاد احیا در موارد غیرضرور و خارج از وظایف قانونی و برخلاف موافقتنامهها و هزینهکرد اعتبارات در مأموریتها، همایشها و سفرهای خارجی اعضای ستاد و پروژههای ناموفق ازجمله موارد مدنظر است». نماینده مردم مهاباد همچنین تأکید کرده بود که پروژههای مطالعاتی ستاد احیای دریاچه ارومیه غالبا ضعیف و حاصل کپیکردن مفاد مطالعات از اینترنت بدون بررسی میدانی بوده است. به گفته او، بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس و دیوان محاسبات و گزارش سال ۹۸ مرکز استراتژیک وقت دولت در ۱۵۰ صفحه حاکی از تخلفات گسترده در این ستاد است.
این اولین باری بود که در موضوع عملکرد ستاد دریاچه ارومیه به گزارش دیوان محاسبات اشاره شد. ظاهرا تا پیش از این، هیچ گزارش یا اطلاعاتی از نظارت دیوان محاسبات بهطور رسمی منتشر نشده بود. البته جسته وگریخته انتقاداتی شنیده میشد. مثلا آذرماه سال گذشته مدیرکل دیوان محاسبات آذربایجان غربی گفته بود: «بیش از ۱۰ هزار میلیارد ریال از اعتبارات دستگاههای اجرائی در حوزه دریاچه ارومیه هزینه شده است. ستاد احیای دریاچه ارومیه با وجود هزینهکرد اعتبارات در این حوزه، عملکرد مناسبی را در این بخش نداشته است». همان زمان دادستان دیوان محاسبات کشور هم در گفتوگویی توضیح داد: «از لحاظ توجه بودجهای، برای احیای دریاچه ارومیه توجه خوبی شده و بودجه کافی اختصاص داده شده، اما نظارت خوبی بر بودجه و هزینهکرد آن نشده است». البته کسی نمیدانست وقتی مقامات از «بودجه کافی» میگویند، منظورشان دقیقا چقدر است؛ چون رقم دقیقی که برای احیای دریاچه هزینه شده، به همراه شکل هزینهکرد آن همواره نامشخص و گفتهها درباره آن بسیار متناقض بوده است.
مثلا آذر ۹۹ مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه ادعا کرده بود تا همان تاریخ اعتباری حدود ششهزار میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است که به قول خودش به ارزش روز حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان میشد. اما چند ماه قبل از آن، یعنی در بهار ۹۹، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه گفته بود از زمان شروع عملیات احیای این ستاد در سال ۱۳۹۳ تا آن زمان چهارهزارو ۶۰۰ میلیارد تومان معادل یکمیلیارد دلار هزینه شده است. علاوه بر اینها، عیسی کلانتری، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و رئیس سابق سازمان محیط زیست، رقم ۱۱ هزار میلیارد تومان را برای بودجه ستاد احیای دریاچه ارومیه طی هفت سال تأیید کرده بود. نهایتا ۳۱ مرداد سال گذشته دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه رسما اعلام کرد تا آن زمان نه چهار، شش یا ۱۱ هزار میلیارد تومان، بلکه ۱۵ هزار میلیارد تومان برای اجرای پروژههای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است.
بیشتر بخوانید: نتیجه گرانترین طرح محیط زیستی ایران، تقریبا هیچ/ بودجه چند هزار میلیاردی ستاد احیا و چشمهای دلواپس برای دریاچه ارومیه
البته ستاد احیای دریاچه ارومیه این رقم را نپذیرفت و در توضیحاتی که در پاسخ به گزارشهای انتقادی رسانهها ارسال کرده، مدعی شد کل رقم اعتبار هزینهشده در طرح ملی نجات دریاچه ارومیه، بالغ بر پنج هزارو ۶۳۸ میلیارد تومان است که از سه منبع تأمین شده است. به گفته این ستاد، سههزارو ۱۰۸ میلیارد تومان (۵۵ درصد) از این اعتبار از محل صندوق توسعه ملی و صرفا برای طرحهای سیلوه و کانیسیب هزینه شدهاند. ۵۳۷ میلیارد تومان (۱۰ درصد) از اعتبار کل نیز از محل بودجه سنواتی تأمین شده است. هزارو ۹۹۳ میلیارد تومان باقیمانده (۳۵ درصد) نیز از محل اعتبارات مدیریت بحران کشور تأمین شده که البته فقط در سالهایی که کشور با بحرانهای غیرمترقبهای همچون سیل یا زلزله مواجه نبوده، به طرح ملی نجات دریاچه ارومیه تزریق شده است!
درنهایت به نظر میرسد ارقام ستاد با رقم شش هزار میلیارد تومانی عنوانشده از سوی نماینده مهاباد و حتی رقم عنوانشده از سوی رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس همخوانی دارد.
رئیس فراکسیون آب و محیط زیست مجلس اخیرا رقم تخصیصیافته به ستاد دریاچه ارومیه را پنجهزارو ۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد و به تسنیم گفت با محاسبه نرخ تسعیر دلار و نرخ تورم، این مقدار پول معادل بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان حال حاضر بوده؛ بااینحال، درنهایت این اعتبار هیچ دستاورد مهمی برای نجات این دریاچه نداشته است. بهجز این، گزارشهای متعددی از کمک کشورهای خارجی برای نجات دریاچه ارومیه وجود دارد که از آن جمله میتوان به کمک ۱۰ میلیون دلاری ژاپن برای احیای دریاچه ارومیه اشاره کرد که کازوتوشی آیکاوا، سفیر ژاپن در ایران در روز هفتم تیر امسال و در استانداری آذربایجان غربی به آن اشاره کرده است.
به گفته سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون آب و محیط زیست مجلس، بر اساس مطالعات و برابر اعلام رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۸ درصد علت خشکشدن تالاب، تغییر اقلیم و ۸۲ درصد به دلیل مدیریت غلط منابع آبی حوزه آبریز بوده است. اما حالا پرسش این است که منابع بودجهای احیای دریاچه ارومیه، صرف کدام طرح و پروژه شده که حالوروز دریاچه این است؟ هرچند همانطورکه ذکر شد، مجلس اخیرا طرح تحقیق وتفحص برای رسیدن به پاسخ این پرسش را کلید زده، اما شمار بالای طرحهای تحقیقوتفحص بهنتیجهنرسیده، صدای محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس یازدهم را هم درآورد. او سال گذشته گفت: «متأسفانه برخی جهتگیریها منجر به آن شده که نتیجه نهایی تحقیقوتفحصها ضعیف باشد».
اصلاح الگوی کشت، بارورسازی ابرها، انتقال آب به دریاچه ارومیه از طریق رودخانه ارس (که به دلیل هزینهبربودن با شکست مواجه شد)، انتقال پساب تصفیهخانهها، رهاسازی آب سدها، صرفهجویی ۴۰درصدی میزان مصرف آب بخش کشاورزی، انتقال آب از زاب، کاهش میزان مصرف آب بخش صنعت، خانگی و ... ازجمله طرحهای بینتیجه برای نجاتبخشی دریاچه ارومیه از سوی ستاد احیا بود که میلیاردها تومان بودجه بلعیده و به هیچ رسیده است. ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ نماینده مردم ارومیه اعلام کرد از ۲۷ عنوان برنامه برای احیای دریاچه ارومیه که تدوین و بر عهده ستاد احیای دریاچه ارومیه گذاشته شده بود، فقط انتقال آب به دریاچه ارومیه اجرائی شد و مابقی ۲۶ پروژه راکد ماندهاند.
«من خودم عضو ستاد احیای ارومیه بودم، افرادی را جمع کردند، سفرهای را پهن کردند، میلیاردها پول وسط آمد و در جیب عدهای رفت، ولی قطرهای آب به دریاچه نیامد»؛ این گفته اسماعیل کهرم، کارشناس آب و محیط زیست است. او که از اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده، گوشهای از تجربه حضورش در این ستاد را اینگونه به «شرق» توضیح میدهد: «ستاد عدهای از کارشناسان و متخصصانی را که در رابطه با دریاچه ارومیه کار کرده بودند، جمع کرد که من هم جزء آنها بودم. ما شروع به جمعآوری اطلاعاتی کردیم که وجود داشت؛ مثل اینکه تاریخچه دریاچه چه بوده، چقدر سالهای گذشته آب داشته و.... قرار بود درنهایت این اطلاعات یککاسه شود و ما راهحل ارائه کنیم، ولی وقتی به مرحله ارائه راهحل رسیدیم، دستها خالی بود و اطلاعات بهدردنخورد. درست لحظهای که باید از اطلاعات استفاده میشد، فعالیتهای ستاد ادامه پیدا نکرد. آن زمان کمتر از یک سال از فعالیت ستاد گذشته بود. زمانی که من دیدم حدود یک سال گذشته و جمعآوری این اطلاعات هیچ فایدهای ندارد، از ستاد خداحافظی کردم».
او ادامه میدهد: «ستاد درحال تکرار مطالبی بود که ۲۰ سال پیش هم میدانستیم. اینکه مثلا سالها پیش دامنه، شوری یا عمق آب چقدر بوده، آن زمان و آنجا راهگشا نبود. تحقیقات تکراری بهدردنخور انجام میشد؛ درحالیکه مصب رودهایی که به دریاچه وارد میشدند، نیاز به لایروبی داشت. وقتی این پیشنهاد را دادیم، در این زمینه اقدامی نکردند. لایروبی رودها هزینهبر، زمانبر و مؤثر بود، ولی هیچکس از آن استقبال نکرد. آنجا من متوجه شدم تمام اقدامات ستاد نوعی اتلاف وقت، انرژی و سرمایه است. این نتیجه را البته جز من خیلیهای دیگر هم گرفتند. من نمیدانم سالهای بعد در آن ستاد چه کردند، چون نه گزارشی دادند و نه نتیجهای حاصل شد که ببینیم».
کهرم ادامه میدهد خوشحال است که بالاخره مجلس به این نتیجه درباره ستاد رسیده و تأکید میکند: فقط امیدوارم مسئله را ماستمالی نکنند و اینطور نشود که بگویند حالا پولی خرج شده و نتیجه حاصل نشده مثل دهها یا صدها پروژه دیگر و بعد تمام شود».
کهرم جزء کارشناسانی است که معتقدند دیگر امیدی به احیای دریاچه نیست؛ چراکه از نگاه او نه عزم آن وجود دارد و نه پول آن.
علی بیتاللهی، دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی هم در گفتگو با «شرق» توضیح میدهد که فقط نباید ستاد را عامل اصلی و مقصر وضع دریاچه دانست؛ تمام اهرمهای قدرتی که در تخصیص منابع، آزادکردن آب سدها و رودها و همچنین تخصیص منابع مالی طبق برنامه عمل نمیکردند، مقصر هستند. به باور او، در دورهای از فعالیت ستاد که حدودا یک سال بعد از تأسیس آن بود، به دلیل هماهنگیهای سیاسی، مالی و کارشناسی اثر محسوسی را در بالاآمدن سطح آب دریاچه دیدیم. بعد از آن، اما ستاد درگیر تشتت آرا شد؛ زیرا اهرمهای سیاسی و تخصیص منابع با هم همسو نشدند و نتایج بسیار منفی شد و منفی ماند. بیتالهی توضیح میدهد: یکی از نقاط ضعف ستاد، نداشتن برنامه مشخص برای مدیریت کشت و زرع و باغداری در حوزه آبریز دریاچه ارومیه بود. آنها هیچ ارتباطی با ذینفعان در این زمینه برقرار نکردند؛ درحالیکه عمدهترین سهم کمبود آب دریاچه از این قسمت ناشی میشد. او همچنین ادامه میدهد تا جایی که اطلاع دارد مرجعی برای ارزشیابی نتایج کارها و مقایسه راندمان کار ستاد نسبت به بودجه دریافتی وجود نداشته است.
بیتالهی میگوید: مشکل این بود که کسی نبود تا بررسی کند آیا واقعا منابع تخصیصیافته در جای خود هزینه شدهاند یا نه؟ مگر دیوان محاسبات و سازمان بررسی که از این دو بخش نیز تاکنون دراینباره هیچ گزارشی ندیدهایم. حتی در مجلس هم ما نشنیده بودیم دراینباره سؤال شود؛ درحالیکه دیوان محاسبات مستقیما با مجلس کار میکند.
با وجود تمام اینها، او از کارشناسانی است که باور دارد دریاچه قابل احیاست و لازمه این اتفاق نیز هماهنگی بین اهرمهای سیاسی و کارشناسی است.