اقتصاد۲۴- میرا قربانی فر
«مجلس با تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه موافقت کرد» خبری که پس از روزها اعتراض شهروندان درباره از دست رفتن و بی آبی دریاچه ارومیه بالاخره از سوی مجلس شنیده شد.
خشکی دریاچه ارومیه در روزهای اخیر بار دیگر نقل محافل شده؛ واز مجلس که خبر تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه از آن به گوش میرسد، تا کارزاری که تنها با سه جمله از مسئولان ارشد کشور میخواهد به داد دریاچه رو به احتضار ارومیه برسند، همگی در صدر خبرهای مربوط به بی آبی کشور قرار گرفته است. وضعیت در فضای مجازی و توئیتر نیز البته به همین منوال بود و دو هشتگ مرتبط با دریاچه ارومیه در روزهایی از هفته گذشته جزو ترندهای اول تا سوم توییتر ایران شد و این در حالی است که امکلثوم احمدی، نویسنده کارزار «درخواست احیای دریاچه ارومیه» اخیرا به «پیام ما» گفته بود که «این دریاچه رنگ خون گرفته و دیدنش در این وضعیت باید قلب هر ایرانی را به درد آورد».
به این ترتیب و پس از اعتراضات گسترده بود که نمایندگان در نشست علنی روز ۲۱ تیرماه، مجلس شورای اسلامی در جریان گزارش کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مبنی بر تصویب تقاضای تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه با ۱۸۲ رأی موافق، ۱۵ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۳ نماینده حاضر در صحن با طرح تحقیق و تفحص موافقت کردند.
نگاهی به محورهای تحقیق و تفحص مجلس نشان میدهد که بر اساس طرحی که نمایندگان برای تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه درنظر گرفته اند به نظر میرسد در ۵ محور اصلی ابعاد مالی و هزینههای انجام شده در این ستاد نیز محل تفحص و جستجوی نمایندگان قرار گرفته است. ۵ محور این طرح ۱۸ بخشی که بر تفحص مالی تاکید دارد به شرح زیر است:
۱- عملکرد مالی و اجرایی ستاد دریاچه ارومیه از بدو تاسیس تا حال چگونه بوده است؟
۲- میزان اعتبارات در اختیار ستاد احیای دریاچه ارومیه در طول فعالیت چگونه بوده است؟
۳- بررسی چگونگی هزینه کرد اعتبارات ستاد احیای دریاچه ارومیه از اول تا به حال و همچنین دریافتیهای مدیران آن مجموعه
۴- بررسی چگونگی و نحوه اختصاص اعتبارات در اختیار این ستاد در استانها و شهرستانهای مختلف
۵- بررسی کلیه قراردادهای مالی و اجرایی ستاد دریاچه ارومیه با شرکت ها، اشخاص و پیمانکاران در طول دوران فعالیتشان.
در مقابل این طرح، اما ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز واکنش نشان داد و در بیانیهای خطاب به نمایندگان به شرح بخشی از دست آوردها و بحرانها در این زمینه پرداخت. به این ترتیب این ستاد طی بیانیهای، بحرانهای این دریاچه از سال ۱۳۹۳ را روایت و برنامههای احیای آن طی سالهای اخیر را برای نمایندگان شرح داد.
اما در این میان و فارغ از طرح تازه تحقیق و تفحص مجلس و پاسخهای ستاد احیای دریاچه ارومیه سوالی که این روزها بیشتر از قبل مطرح است این بوده که این ستاد چرا تشکیل شده و اصلا چقدر بودجه تاکنون در اختیار آن قرار گرفته است؟
برای درک این پرسش و پاسخ آن در ابتدا باید به سراغ وضعیت دریاچه ارومیه و دلایل تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه برویم.
دریاچه ارومیه با وسعت ۵۷۰۰ کیلومتر مربع، بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه، ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا و در ردیف بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت است و یکی از مهمترین منابع تولید و عرضه جهانی «آرتمیا» به شمار میآید.
این دریاچه از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد.
بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در سال ۲۰۱۵ دریاچه ۸۸ درصد مساحت خود را از دست داده (گزارشهای قبلی تنها به از دست رفتن ۲۵ تا ۵۰ درصد مساحت دریاچه اشاره کرده بودند). دلایل بسیاری برای خشک شدن دریاچه ذکر شدهاست از جمله سد سازی بیرویه، احداث بزرگراه بر روی دریاچه و استفاده بیرویه از منابع آب حوزه آبریز دریاچه و همچنین بارش کم برف و باران در سالهای اخیر میباشد. تحقیق جدیدی توسط چند تن از محققان در آمریکای شمالی نشان میدهد که خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوزه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی شامل پروژههای جاهطلبانه توسعه اقتصادی-آبی به همراه ساخت بزرگراه ۱۵ کیلومتری بر روی دریاچه با دریچه کوچک ۱/۲ کیلومتری وضعیت دریاچه را به بحران کشانیدهاست که برای ساخت آن از کوه مجاورت دریاچه استفاده کردند.
بررسی تغییرات تراز این دریاچه نشان میدهد که در سال ۱۳۷۴ تراز آب به طور قابل ملاحظهای افزایش یافت و به سطح ۱۲۷۸.۵متر رسید و سرآغاز تشدید بارگذاریها و توسعه نامتوازن حوضه آبریز دریاچه ارومیه شد. از سال ۱۳۷۷ روند کاهش تراز آب دریاچه ارومیه آغاز شد تا جایی که در پاییز ۱۳۹۴، تراز آب به کمتر از ۱۲۷۱ متر رسید و حدود ۸۰ درصد دریاچه خشک شد.
مهمترین عوامل موثر در تشدید روند کاهشی تراز آب دریاچه ارومیه شامل، احداث سدهای متعدد، افزایش تبخیر سطحی، استفاده غیراصولی منابع آب، تغییر کاربری اراضی دیم به آبی، توسعه کشت محصولات پرآببر، تخصیص نیافتن حقابه دریاچه، تغییر رژیم بارش و اختلال در تعادل اکولوژیکی و هیدرولیکی دریاچه است. در این میان، خوشبختانه بارشهای اسفند ۱۳۹۷ و بهار ۱۳۹۸، باعث شد تا تراز آب دریاچه ارومیه بیش از یک متر افزایش یابد و از سطح ۱۲۷۲ متر عبور کند. در انتهای تابستان ۱۳۹۹، بار دیگر تراز دریاچه کاهشی شد و سطح ۱۲۷۱.۵ متری را تجربه کرد.
بیشتر بخوانید: تصویری تلخ از دریاچه ارومیه را ببینید
اما بر اساس آخرین دادهها در آذر ماه ۱۴۰۰، تراز آب دریاچه با کاهش ۶۵ سانتیمتری نسبت به سال قبل، به رقم ۱۲۷۰.۵۷ متر رسید و وسعت فعلی دریاچه ارومیه ۱۸۳۵ کیلومترمربع است که نسبت به سال گذشته، ۱۶۲۵ کیلومترمربع کاهش را نشان میدهد. از جمله دلایل این مهم، افزایش تبخیر سطحی از دریاچه، کاهش ۲۲ درصدی بارش نسبت به سال قبل، افت ۵۰ درصدی ذخایر برفی و کاهش حجم ذخایر سدها بوده که در نتیجه آن، حقابه دریاچه ارومیه طی شش ماه گذشته، در زمان مقرر و بهطور کامل تخصیص نیافته است. این در حالی است که با وجود کاهش بارندگی، مصارف بخش کشاورزی تقریبا تامین شده و فشار کمبود آب به دریاچه ارومیه تحمیل شد.
این وضعیت در حالی برای دریاچه ارومیه رخ میدهد که برخی کارشناسان محیط زیست پیشبینی میکنند در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیستمحیط منطقه تغییر خواهد کرد.
هم چنین علاوه بر نمک بسیاری از آلودگیهای شامل فلزات سمی سنگین مورد استفاده در صنعت و مواد سمی مورد استفاده در کشاورزی به آبهای سطحی و زیر سطحی مرتبط با دریاچه نفوذ کردهاند و در صورت خشک شدن دریاچه بسیاری از از مواد سمی هوازی شده و خطرات بیماریهای تنفسی برای زیستبوم و مردم منطقه به وجود خواهد آورد. از سوی دیگر برخی کارشناسان و فعالان محیط زیست اعتقاد دارند خطر خشک شدن دریاچه ارومیه تا شعاع ۵۰۰ کیلومتری این دریاچه را تهدید میکند. پیشبینی شده در صورت خشک شدن احتمالی این دریاچه، شاهد بارش باران نمک در بسیاری از استانهای همجوار باشیم که این امر به آواره شدن و بحران زیست و سلامت در زندگی ۱۴ میلیون نفر منجر خواهد شد.
با سرعت گرفتن روند نابودی دریاچه ارومیه و اخطارهای مداوم فعالان و کارشناسان محیط زیست بود که نام این دریاچه بیش از همیشه در میان مردم و افکار عمومی شنیده شدو در نهایت مطالبه نجات دریاچه آن قدر جدی شد که به یکی از وعدههای انتخاباتی حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ نیز تبدیل شد، وعدهای برای نجات دریاچه!
به این ترتیب بود که در ۲۵ مهرماه سال ۱۳۹۲ کارگروه نجات دریاچه ارومیه که بعدها به نام ستاد احیا دریاچه ارومیه مشهور شد برای نجات این دریاچه و محیط زیست ایران تشکیل و آغاز به کار کرد.
پس از انجام بررسیهای کارگروه بود که مقرر شد تا ستاد احیای دریاچه ارومیه با اختیارات اصل ۱۳۸ به ریاست معاون اول رئیسجمهور تشکیل شود و پیرو مصوبه جلسه روز ۲ بهمن سال ۱۳۹۲ هیات دولت، معاون اول رئیسجمهور، اسحاق جهانگیری به عنوان رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه و عیسی کلانتری به عنوان دبیر و مجری ستاد منصوب شدند.
طرح نجات دریاچه ارومیه را گرانترین و پرمخاطبترین پروژهٔ زیستمحیطی ایران میدانند. پروژهای که در در ۴ مرداد سال ۱۴۰۰ و تنها چند روز پیش از انتقال دولت از حسن روحانی به ابراهیم رئیسی، عیسی کلانتری به عنوان رئیس سازمان محیط زیست کشور، مدعی شد در ۷ سال ۱۵ هزار میلیارد تومان برای آن هزینه شده است.
معاون رییس جمهور وقت و رییس سازمان حفاظت محیط زیست در آن زمان و در مراسم افتتاحیه پروژههای زیست محیطی با حضور حسن روحانی که به صورت ویدیو کنفرانسی برگزار میشد، خبر داده بود که: «برای احیای دریاچه ارومیه در هفت سال گذشته بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان به قیمت جاری سرمایه گذاری شده است.»
او در بخش دیگری از سخنانش نیز گفت: «در مدت هفت سال احیای دریاچه ارومیه بیش از ۹۸ درصد پیشرفت عملیاتی اجرایی داشته که تا پایان سال ۱۴۰۱ به تراز اکولوژیک خود خواهد رسید.»
ادعای هزینهای حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان برای نجات دریاچه ارومیه، اما با حواشی نیز همراه شد.
در ۳ آبان سال ۱۴۰۰ یعنی حدود ۴ ماه پس از ادعای عیسی کلانتری درباره رقم ۱۵ هزار میلیارد تومان «اقتصادآنلاین» در گزارشی به این رقم و هزینه رخ داده و در عین حال وضعیت اسفبار دریاچه ارومیه پرداخت و حتی مدعی شد که دریاچه ارومیه تا پایان پاییز احتمالا از روی نقشه کشور حذف میشود.
در تاریخ ۲۲ آبان ماه همان سال، اما به شکل عجیبی ستاد احیای دریاچه ارومیه در جوابیهای رقم ۱۵ هزار میلیارد تومان را رد کرد.
این تکذیب رقم در حالی صورت میگرفت که نه تنها در مرداد سال ۱۴۰۰ عیسی کلانتری به عنوان رئیس وقت سازمان محیط زیست کشور از این رقم به عنوان هزینه برای احیای دریاچه ارومیه نام برده بود که حتی در ۳۱ مردادماه سال ۱۴۰۰ نیز دفتربرنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه رسما اعلام کرده بود که ۱۵هزار میلیارد تومان برای اجرای پروژههای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است.
اما ستاد احیای دریاچه ارومیه با رد این ادعا، و در حالی که نه هیچ گاه پاسخی به سخنان کلانتری یا دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه داده بود بلکه در جوابیهای عجیب برای یک رسانه نوشت که رقم اعتبار هزینه شده حدود یک سوم مقدار اعلام شده، یعنی بالغ بر ۵۶۳۸میلیارد تومان، بوده است.
در بخشی از این جوابیه که به مساله بودجه ستاد احیای دریاچه ارومیه میپردازد، توضیح داده شده بود که:
«رقم اعتبار هزینه شده در طرح ملّی نجات دریاچه ارومیه، بالغ بر ۵۶۳۸ میلیارد تومان است که از سه منبع، تأمین شدهاند. ۳۱۰۸ میلیارد تومان (۵۵ درصد) از این اعتبار، از محل صندوق توسعه ملّی و صرفاً برای طرحهای سیلوه و کانیسیب هزینه شدهاند که همانگونه که اشاره شد، مستقل از اجرا یا عدم اجری طرح ملّی نجات، در دستور کار وزارت نیرو بودهاند؛ لذا اقدام به تغییر اهداف توسعهای این دو سد به اهدافی زیستمحیطی، ابتکاری بوده که مایه افتخار طرح ملّی نجات در مدیریت به هم پیوسته منابع آب بوده است. ۵۳۷ میلیارد تومان (۱۰ درصد) از اعتبار کل نیز از محل بودجه سنواتی تأمین گردیده است که این رقم اعتباری نیز مستقل از اجرا یا عدم اجرای طرح ملّی نجات، همه ساله در قالب بودجههای استانی یا ملّی در اختیار دستگاههای اجرایی قرار میگرفته است؛ لذا اقدام عملیاتی طرح ملّی نجات در این بودجه، ساماندهی به نحوه هزینهکرد این اعتبارات با هدف حداکثر اثربخشی آنها به نفع دریاچه ارومیه بوده است. ۱۹۹۳ میلیارد تومان باقیمانده (۳۵ درصد) نیز از محل اعتبارات مدیریت بحران کشور تأمین شدهاند که البته فقط در سالهایی که کشور با بحرانهای غیرمترقبهای، چون سیل یا زلزله مواجه نبوده، به طرح ملّی نجات دریاچه ارومیه تزریق شده است.»
به این ترتیب در حالی که حداقل دو مسول حقیقی و حقوقی بر رقم ۱۵ هزار میلیارد تومان تاکید داشتند به ناگاه ستاد احیا این رقم را چیزی حدود ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد.
این پاسخ از سوی ستاد در حالی بیان میشود که در سال ۱۳۹۹ فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه گفته بود که در بودجه سال آتی (بودجه سال ۱۴۰۰) ۴۹۸ میلیون تومان (حدود ۴۳ هزار دلار در آن زمان) برای احیای دریاچه بودجه در نظر گرفته شده است که این نشان میدهد بخش بیشتر بودجه تعیین شده برای ستاد احیای دریاچه ارومیه عملا از مسیرهای دیگری به جز بودجه سالیانه تامین میشده است.
اما در همان زمان و در گفتگو با ایسنا فرهاد سرخوش به رقم ۱۰ هزار میلیارد تومان بودجه تا آن زمان برای احیای دریاچه ارومیه اشاره میکند.
فرهاد سرخوش در آن زمان میگوید که: «ستاد احیای دریاچه ارومیه تاکنون اعتباری حدود ۶،۰۰۰ میلیارد تومان - که به ارزش روز حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان است- برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است.»
رقم ۱۰ هزار میلیارد تومان، اما در حالی از سوی فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه درسال ۱۳۹۹ بیان میشود که وی مشخص نمیکند بر چه اساسی رقم ۶۰۰۰ میلیارد تومان را معادل با ۱۰ هزار دانسته و آیا بخشی از بودجه به صورت ارزی پرداخت شده است که وی دست به چنین مدلی از معادل سازی زده است؟
کما این که باید توجه کرد که در پاسخ آبان ماه سال ۱۴۰۰ ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز در حالی منابع تامین مالی در سه بخش بیان شده است که مشخص نشده چه مقدار از این منابع ارزی بوده است و آیا عیسی کلانتری که هم در دوره دوم دولت روحانی معاون محیط زیست رئیس جمهور بوده است و هم دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده است چرا باید از رقم ۱۵ هزار میلیارد تومان طی ۷ سال سخن بگوید؟ در حالی که ارقام برای نجات دریاچه در بودجه بسیار محدود بوده و منابع مالی از طریق دیگر تامین شده آیا تبدیل به روز کردن ارقام منجر به رقم عجیب و نجومی ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان شده است؟
این درحالی است که عضوی از ستاد احیا حتی بدون تبدیل ارقام در سال ۱۳۹۹ از رقم ۶ هزار میلیارد سخن میگوید در حالی که در پاسخ ستاد احیا در سال ۱۴۰۰ کل بودجه در اختیار ستاد احیا رقم پنج هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بیان میشود و این تناقض در ارقام ارائه شده قطعا قابل توجه است و حتما به تحقیق و تفحصی کامل از سوی مجلس نیاز دارد.
این که با این همه تناقض گویی حتی در رقم بودجه ستاد احیا دریاچه ارومیه چرا باید این ستاد به طرح تحقیق و تفحص واکنش نشان دهد نیز از جمله نکات عجیب است.
در این میان، اما طرح تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه در حالی آغاز میشود که حدود ۸ سال پس از تشکیل آن دست آوردش هیچ بوده است. هزینههای انجام شده هر کدام از ارقام نجومی ۵ و ۶ و ۱۰ و ۱۵ هزار میلیارد تومان بوده باشد، اما آن چه اکنون به با وضعیت دریاچه ارومیه به وضوح دیده می شود، شکست کامل تمام پروژهها باید دانست.
طرح هایی چون اصلاح الگوی کشت، بارورسازی ابرها، انتقال آب به دریاچه ارومیه از طریق رودخانه ارس (که به دلیل هزینه بر بودن با شکست مواجه شد)، انتقال پساب تصفیهخانهها، رهاسازی آب سدها، صرفهجویی ۴۰ درصدی میزان مصرف آب بخش کشاورزی، انتقال آب از زاب، کاهش میزان مصرف آب بخش صنعت و خانگی و ... همگی طرح هایی بینتیجه برای نجات دریاچه ارومیه از سوی ستاد احیا بود که میلیاردها تومان بودجه بلعید و به هیچ رسید.
بیشتر بخوانید: دریاچه ارومیه باز هم به نمک نشست
در ادامه ناکامیها نیز امیدهای مسولان ستاد احیا به تونل انتقال آب و پسابهای تصفیه شده بود چرا که هر چه ایده داشتند از سال ٩٢ تا سال ۱۴۰۰ رو کرده بودند و امید نهایی به انتقال ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه و ١٧٢ میلیون متر مکعب از خطوط انتقال پساب بود که از مدول دوّم تصفیهخانه فاضلاب شهر تبریز (ظرفیت سالانه ۱۲۱ میلیون متر مکعب) و خط انتقال پساب مدول سوّم تصفیهخانه فاضلاب ارومیه (ظرفیت سالانه ۵۱ میلیون متر مکعب) به دریاچه راه یابد. این طرح نیز در حالی روی میز اجرا قرار گرفت که میزان این تزریق آب در مجموع به ٧٧٢ میلیون متر مکعب در سال میرسد در حالی که دریاچه سالانه نیازمند ٣ هزار و ۴۲۶ میلیون مترمکعب آب برای رسیدن به تراز اکولوژیک است!
در کنار این موارد باید به اتفاق رخ داده برای اتوبوس خبرنگاران در مسیر بازدید از دریاچه ارومیه نیزتوجه کرد. راهی کردن تعدادی خبرنگار (بدون توجه به ایمنی و وسیله ایاب و ذهاب درخور برای آنان) برای بازدید از دریاچهای که حالا مشخص شده همه دست آوردهایشان تنها منوط به بارشهای فصلی بوده و نه عملکرد ستاد احیا، و از دست رفتن جان دو عزیز، مهشاد کریمی (خبرنگار ایسنا) و ریحانه یاسینی (خبرنگار ایرنا) را نیز باید در عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه قرار داد و کاش کمیته تحقیق و تفحص مجلس درکنار موارد مالی و بودجه و عملکرد و به نتیجه نرسیدن تقریبا هیچ کدام از طرحهای این ستاد به موضوع تلاش برای عکس یادگاری گرفتن مسولان با یک پروژه ناتمام و شکست خورده نیز توجه کند.