اقتصاد۲۴- در هفتههای اخیر یکی از کم سابقهترین بارشهای تابستانی ایران را تجربه کردیم، اما هیچکدام از آمارها نشانی از تعدیل جدی شرایط بحرانی آب کشور ندارند. نه سدهای کشور هنوز آب قابل ملاحظهای دارند، نه تالابها به شرایط نسبتا پایدار رسیده اند و نه کشاورزی و صنعت ایران میتواند روی آورده آب این بارانهای سیل آسا بیشتر از چند هفته حساب باز کند.
نوروز سال ۹۸، وقتی سیل دو سوم کشور را در نوردید و در برخی مناطق طی تنها ۴۸ ساعت بیش از ۴۰۰ میلیمتر باران بارید، خیلیها تصور کردند که دوره خشکی ایران و بحران آب تمام شده است. همان زمان حتی برخی بودند که میگفتند شرایط جدید به آسیب مالی ۳۵ هزار میلیاردتومانی سیل میارزد. تنها ۳ ماه بعد یعنی در آستانه تابستان سال ۹۸ تقریبا هیچ اثری از آب آورده شده توسط بارانهای سیل آسای نوروز نبود. ایران مانده بود با همان بحران خشکسالی و کم آبی قبلی اش به اضافه خرابیها وسیع سیل.
هنوز برآورد خاصی از میزان آورد آب بارانهای سیل اسای اخیر در دست نیست، اما کارشناسان آن را در بهترین شرایط بین یک ششم تا یک هفتم بارانهای سال ۹۸ برآورد میکنند. آن هم در اوج فصل گرم سال که تبخیر آب و ماندگاری آن در بین بافتهای روئین زمین به مراتب کمتر است.
آمارها میگویند که سیلهای اخیر نه برای عبور ایران از مشکل بلکه حتی برای تعدیل بحران آب هم کافی نبوده اند.
بر اساس گفتههای مدیر دفتر بهرهبرداری از تأسیسات آبی در شرکت آب منطقهای تهران، پیش از بارندگیهای اخیر میزان آب ذخیره شده در سدهای پنجگانه تهران در مقایسه با متوسط بلندمدت، ۳۴ درصد منفی بود، اما پس از آن این میزان به ۲۵ درصد کاهش یافت.
همزمان مدیرعامل آب و فاضلاب استان تهران نیز گفته که بارشها و سیلاب اخیر حدود ۱۰ میلیون مترمکعب یعنی معادل مصرف سه روز آب تهران به ذخایر آبی اضافه کرده. یعنی عددی معادل کمتر از یک درصد نیاز سالانه تهران.
فیروز قاسمزاده، سخنگوی صنعت آب کشور حجم ورودی آب حاصل از این بارانها به سدهای کشور را حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰میلیون مترمکعب عنوان کرده است. عددی که چندان قابل ملاحظه نیست.
اگر میخواهید بدانید این عدد چقدر است باید اشاره کنیم که تنها حجم مفید سد زاینده رود ۱ میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب است. در واقع یعنی کل آب گیری سدهای کشور از محل بارانهای اخیر در مجموع به اندازه یک چهارم حجم سد زاینده رود هم نمیشود.
حالا که اینها را گفتیم بهتر است به یک عدد دیگر هم اشاره کنیم؛ هم اکنون طبق اعلام شرکت مدیریت منابع آب ایران بیش از ۵۴ درصد مخازن سدهای کشور خالی است. این عدد حدود ۲۵ میلیارد مترمکعب میشود، یعنی ۱۰۰ برابر کل حجم آبی که در بارانهای اخیر وارد سدهای کشور شده.
حالا قدری بهتر میشود و فهمید عمق بحران آب ایران چقدر است و چرا نباید ساده لوحانه، دل به برخی بارشهای مقطعی بست.
این فقط وضعیت سدهای کشور نیست که علی رغم بارشهای اخیر همچنان در مرحله بحران است. تالابهای ایران نیز اوضاع بهتری ندارند. برای قضاوت وضعیت تالابها نباید چندان به برخی از تصاویر محدود از آبگیری بخشهایی از آنها دل خوش کرد. آمارها در این خصوص هم حکایت از وخامت اوضاع میدهند.
بیشتر بخوانید: جهان در سناریوی آخر؛ انقراض دستهجمعی
به عنوان نمونه تالاب گاوخونی مثال خوبی است. یکی از مهمترین تالابهای کشور که ۹۸ درصد آن خشکیده بود. حجم آب گیری این تالاب حدود ۱۷۶ میلیون متر مکعب است و بر اساس اعلام محیط زیست اصفهان بارانهای اخیر تنها باعث افزایش کمتر از یک درصدی سطح آب آن شده.
اما تالابهای دیگری مانند تالاب جازموریان در سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان، تالاب بختگان در استان فارس و تالاب بندعلیخان در سه استان قم، تهران و سمنان تا سطح نسبا خوبی آبگیری شده اند، اما این مساله بدون استمرار بارش در فصلهای دیگر و تداوم آبگیری این تالاب ها، پایدار نخواهد بود.
اضافه بر آن اینکه سیلابها حجم بسیار زیادی گل و لای به همین تالابها آورده اند که خود عامل مشکلات دیگری مانند عقب نشینی سطح تالاب میشود.
بر اساس گزارشها تا کنون حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون متر مکعب از حجم بارشهای اخیر به تالابهای مختلف کشور وارد شده است. آن هم در حالیکه کل حجم این بارشها حدود ۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود.
از این دست آمارها و دادهها درباره تاثیر بارانهای سیل آسای اخیر میتوان خیلی بیشتر ارائه کرد. دادههایی که نشان میدهند برای حل مساله آب کشور که از بسیاری جهات تبدیل به بحران شده نمیتوان به این بارشهای موسمی و مقطعی دل بست.
تنها در سال ۱۴۰۰ میزان بارشهای کشور نسبت به میانگین ۵۰ ساله بیش از ۳۶ درصد کاهش داشته. خود این متوسط ۵۰ ساله هم در شرایطی تعیین شده که طی ۲۰ سال اخیر کشور روی مدار مستمر کاهش بارش بوده.
اگر میخواهید بدانید معنی این چیست به این آمار دقت کنید؛ ما در سال آبی ۵۵-۵۴ معادل ۳۴۲ میلیمتربارش داشتیم و این رقم در سال آبی ۹۹-۱۴۰۰ به حدود ۱۱۳ میلیمتر رسیده است. یعنی ۶۰ درصد کاهش در ۴۵ سال. این هش میزان کاهش اصلا چیزی نیست که برای جبران ان بتوان به برخی بارشهای مقطعی سیل آسا در کشور دل بست.
آن هم در شرایطی که میانگین مصرف آب و برداشت از سفرهای زیرزمینی و منابع سطحی در همین مدت به گواه برخی تخمینها بیش از ۱۰ تا ۱۲ برابر رشد داشته. یعنی آنکه ما نسبت به ۵۰ سال قبل ۶۰ درصد کمتر بارش داریم، اما همزمان حداقل ۱۰ برابر یعنی هزار درصد بیشتر مصرف میکنیم. همه اینها معنایش آن است که بحران آب عمیقتر از این چیزهاست.
منبع: فرازدیلی