اقتصاد۲۴- در ایران ۲۳ نوع مدرسهی مختلف با امکانات و شرایط متفاوت داریم که طبیعتا سطح و نوع آموزش در این مدارس متفاوت است، صرف استفاده از کتابهای مشترک و فعالیت تحت یک نظام آموزشی، به نتیجهی یکسان منجر نمیشود و اگر یک دانشآموز در هر کدام از این نوع مدارس تحصیل کند، باید منتظر نتیجهی آموزشی متفاوت و مهمتر از آن، تعیین مسیری متفاوت در مسیر آیندهی تحصیلی و شغلی او باشیم.
آموزش رایگان جزو حقوق شهروندی تمام مردم ایران است و بر پایهی اصل سیام قانون اساسی «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور بهطور رایگان گسترش دهد.»
پس از انقلاب، فراهم ساختن شرایط آموزش رایگان برای همهی اقشار جامعه جزو وظایف دولت تعریف شده بود، ولی با توجه به رشد جمعیتی و بالا رفتن تعداد دانشآموزان، از دههی شصت مخالفت با مدارس خصوصی و غیرانتفاعی شهریهمحور کاهش پیدا کرد تا بار هزینهها برای دولت کاهش پیدا کند. با گذشت زمان و افزایش تعداد مدرسههای غیرانتفاعی، سطح و کیفیت آموزش نیز در این مدارس از بخش دولتی فاصله گرفت و بالا و بالاتر رفت.
از همان ابتدای طرح موضوع، منتقدان و مخالفان دربارهی آسیب به «عدالت آموزشی» و کمرنگ شدن این اصل مهم قانون اساسی هشدار میدادند. با گذشت چند سال تفاوت مدرسه غیرانتفاعی و دولتی از جمعیت کلاسها گذشت و جذب معلمهای خوب گذشت و امکانات و سطح آموزش تغییرات چشمگیری پیدا کرد. مدارس غیرانتفاعی هم در یک سطح باقی نماندند و در مناطق بالای شهرها موارد بیشتری به امکانات آموزشی خود اضافه و دانشآموزانی با شهریهی بالاتر جذب کردند تا جایی که بعضی از این مدارس برند شدهاند و شهریههایشان بسیار بالاتر از تعرفهی مصوب سالانه است.
تیرماه امسال احمد محمودزاده -رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش- شهریهی سال ۱۴۰۱ برای مدارس غیرانتفاعی را اعلام کرد که کمترین آن چهار و بیشترین شهریه ۳۵ میلیون تومان و در سامانه مشارکتها برای هر مدرسه مشخص شده است. سقف شهریهی مصوب برای دورهی متوسطهی دوم ۳۴ میلیون تومان، برای دوره متوسطه اول ۳۳ میلیون تومان و برای دورهی ابتدایی ۲۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اعلام شد. شهریهی فوقبرنامه میتواند تا ۳۸ درصد شهریه ثابت تعیین شود که باید به تصویب شورای نظارت منطقه و استان برسد و هزینههای متفرقه نیز با هماهنگی انجمن اولیا و مربیان مدرسه تعیین میشود.
بیشتر بخوانید: هشدار نسبت به تبعات افزایش شمار کودکانی که به مدرسه نمیروند
ارقام اعلامشده نزدیک ۵۰ درصد بیش از شهریههای سال گذشته است و در همهی مدارس، هزینهی کلاسهای فوقبرنامه، سرویس رفت و آمد، غذا و... نیز به شهریهی ثابت اضافه میشود. حتی همین امکانات بهنسبت شهر، منطقه، امکانات و شرایط مدرسه، اعتبار و شهرت آن متفاوت است. در دورهی دبیرستان نهتنها پایهی تحصیلی حتی رشته هم میزان شهریه را تغییر میدهد و مثلا درس خواندن در رشتهی پرطرفدار تجربی از رشتهی انسانی گرانتر تمام میشود.
افزایش شهریهها در کنار بالا رفتن تمام هزینههای دیگر باعث شده بعضی والدین ناچار شوند فرزندشان را که تا پیش از این در مدرسهی غیرانتفاعی درس میخواند به مدارس دولتی بفرستند که همان هم بدون هزینه نیست.
با اعلام رتبههای برتر کنکور سراسری ۱۴۰۱ بار دیگر توجه به اختلاف سطح آموزش مدارس دولتی و غیرانتفاعی جلب شد. از بین کسانی که ۴۰ رتبهی اول پنج گروه آموزشی را به دست آوردهاند، فقط یک نفر تمام مقاطع را در مدرسهی دولتی درس خوانده است و مابقی دانشآموز مدارس تیزهوشان، غیرانتفاعی و نمونهی دولتی (یعنی همگی شهریهپرداز) بودهاند.
این نتایج مختص امسال نبود و چند سالیست که با اعلام رتبههای برتر تکرار میشود که دانشآموزان مدارس دولتی، بیشتر از یکی دو سهم بین آنها نداشتهاند.
نعمتالله فاضلی -جامعهشناس- معتقد است «مدارس تیزهوشان باهوشترین بچهها را جدا میکنند، سطح آموزش با مدارس عادی دولتی متفاوت است و حمایت بیشتری از آنها صورت میگیرد، اما آیا کنکور و رتبههای برتر برای مقایسه مدارس دولتی با تیزهوشان و غیر انتفاعی درست است یا خیر؟ باید گفت این نگاه، نگاهی نخبهگراست و باید دید درصد توزیعی دانشآموزانی که رتبهی زیر هزار گرفتهاند، با مدارس غیردولتی و تیزهوشان چگونه است و این مسئله میتواند ملاک بهتری برای چنین مقایسهای باشد.»
پاسخ به این پرسش را میتوان در هشدار خسرو ساکی -رئیس سابق مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش- یافت که گفته بود: «در آزمون سراسری سال ۹۸-۹۹، ۸۳.۹۴ درصد رتبههای زیر سه هزار از مدارس استعدادهای درخشان، نمونه دولتی، غیردولتی و مدارس شاهد بودند، در حالیکه این مدارس تنها ۳۱.۸۷ درصد دانشآموزان را تحت پوشش قرار میدهند.»
بنابراین نزدیک ۷۰ درصد جمعیت دانشآموزان کشور که در مدارس دولتی درس میخوانند کمترین شانس را برای به دست آوردن رتبههای بالا و راهیابی به دانشگاههای درجهی یک کشور دارند.
قطعا نمیتوان این مسئله را به هوش یا تلاش کمتر دانشآموزان مدارس دولتی ربط داد. طی سالیان متمادی و پیش از آنکه روشهای تستزنی، کلاسهای فوقالعاده، دورههای تابستانی و... روی کنکور متمرکز شوند، نهتنها دانشآموزان مدارس دولتی حتی بسیاری از کسانی که در مناطق دورافتادهی روستایی و عشایری یا حاشیهی شهرها زندگی میکردند، سهم خوبی از رتبهها، رشتهها و دانشگاههای برتر داشتند. ولی طی چند سال اخیر دانشاموزان مدارس تیزهوشان، غیرانتفاعی و نمونهی دولتی با پرداخت هزینه و شهریهی مازاد بر شهریهی مصوب، از سال دوم یا سوم دبیرستان در کلاسهای تابستانی و فوقالعاده شرکت میکنند و برای کنکور آماده میشوند.
این جمله توصیهی بسیاری از افراد به فرزندان خود یا نزدیکانشان و چهبسا معلمها به دانشآموزان مناطق محروم یا شهرهای کوچک و حاشیهنشین بود. پیشتر درس خواندن و تحصیل در دانشگاههای خوب در دسترسترین راه ممکن برای تعداد زیادی از دانشآموزان بود تا طبقهی اجتماعی، وضعیت اقتصادی و شرایط زندگی خود را ارتقا دهند و در واقع بهترین دستمزد برای آن عدهای که تلاش میکردند تا از راه مدرسه و دانشگاه به اهداف خود برسند.
تفاوت فاحش سطح و میزان آموزش بین مدارس تیزهوشان و غیرانتفاعی با مدارس دولتی، یعنی نابرابر شدن شرایط رقابتی و کاهش شانس موفقیت دانشآموزان مدارس دولتی. در شرایط فعلی اقتصادی و توجه به نتایج چند سال اخیر، نشان میدهد این فرصت از هفتاد درصد دانشآموزان گرفته میشود که با اتکا بر هوش، استعداد و تلاش خود موفق شوند. قبولی در کنکور، راهیابی به دانشگاههای برتر، زندگی در شهر بزرگتر و در ادامه دستیابی به فرصتهای شغلی بهتر حتی با وجود توانایی و شایستگی هر روز سختتر و از افق دید خانوادههای کم درآمد دور و دورتر میشود.
منبع: فراز