اقتصاد۲۴- بخش مهمی از سیاستگذاری عمومی ایران طی چهار دهه اخیر به مقابله با ایالات متحده آمریکا معطوف بوده است. نامگذاری دولت امریکا به عنوان شیطان بزرگ که خود زیربنای سیاستگذاری عمومی، سیاستگذاری خارجی و بلکه حکمرانی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده، حضور در نظام جهانی و روابط بینالمللی را برای ایران، مینگذاری و پرهزینه کرده است. نظر به اینکه شیطان دانستن کشورها در نظام جهانی، مخالف اصل "دائمی بودن منافع" و این توصیه بنیادین سیاستگذاری لرد پالمرستون یعنی "ابدی نبودن دوستان و دشمنان و ابدی بودن منافع" است، شیطان دانستن ایالات متحده آمریکا یا شیطانک شمردن برخی دیگر از دولتهای منطقه تنها در چارچوب الگوی سیاست خارجی خاص ایرانی قابل تحلیل است. اصرار سیاستگذاران ایرانی بر شیطان پنداشتن ایالات متحده آمریکا و مقابله با این کشور در آسیای جنوب غربی و سایر نقاط جهان حتی در قاره آمریکا که محور سیاستگذاری خارجی ایران بوده، به مرور زمان توجه و توان سیاستگذاری ایران از سایر رقیبان و دشمنان را کاهش داده و از مسیر اصلی منحرف کرده است. مسیر اصلی که نه در تقابل شیطان بزرگ، بلکه شیطانهای کوچک یا محور شیطانی ضد ایرانی قابل مشاهده است.
دولتهای ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، اسرائیل و طی چند سال اخیر دولت جمهوری آذربایجان به رهبری الهام علی اف که هر کدام به صورت جداگانه، مواقعی به صورت چندجانبه و حتی در قالب یک ائتلاف بزرگ علیه ایران و منافع راهبری ایران اقدام کردهاند.
در میان این شیطانکها یا محور ضد ایرانی که دارای پیشینهای به میزان عمر نظام جمهوری اسلامی است، دولت ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان دارای کینهای خاص از ایران بوده که با نیرنگ توانسته است این چهره شیطانی خود را پنهان کند بدترین ضربات را به ایران وارد کند!
آنچه اکنون گستاخی الهام علیاف به ایران نامیده میشود، در چارچوب سیاستگذاری دولت اردوغان و به عنوان یکی از پیامدهای سیاست تهاجمی قومی و زبانی دولت ترکیه قابل بررسی است. نقش شیطانی دولت اردوغان در گستاخی دولت آذربایجان و برخی دیگر بازیگران منطقهای علیه ایران را در چند محور میتوان بررسی کرد:
یکم – الهام علیاف دستنشانده اردوغان: تحلیل سیاستها و اقدامات دولت علی اف طی یک دهه اخیر نشان میدهد که روابط اردوغان و علیاف را نمیتوان در قالب روابط دو دولت یا دو رئیس جمهوری تحلیل کرد، زیرا در بازی اردوغان در منطقه، جمهوری آذربایجان به مثابه بخشی از ترکیه محسوب میشود و عمل میکند!
همانگونه که در مقاله "آذربایجان در اشغال ترکیه و علیاف دست نشانده اردوغان! " به تاریخ مهر ماه ۱۴۰۰ به صراحت بیان کردم، الهام علیاف دستنشانده اردوغان بوده و جمهوری آذربایجان نیز تحت اشغال و سلطه ترکیه قرار دارد. در چنین وضعیتی است که الهام علی اف به عنوان دست نشانده اردوغان، عامل اجرای دستورات و سیاستهای گسترشگرایانه و البته تنشآفرین دولت ترکیه در منطقه بهخصوص علیه ایران است.
دوم - شیطان اصلی در همسایگی ایران: اگر چه ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت جهانی میتواند شیطان بزرگ برای ایران و یک الهه خوشبختی برای متحدینش قلمداد شود، اما دولت اردوغان را نیز میتوان شیطان بزرگی دانست که بیش از بیست سال است با انواع دسیسهها و سیاستها در حال وسوسه همسایگان و سایر بازیگران منطقهای و جهانی علیه ایران و حتی سرنگونی نظام سیاسی ایران است.
در حالی که بسیاری تحلیلگران ایرانی طی چند سال اخیر به برجستهسازی دشمنی و کینهورزی روسیه و چین علیه ایران مشغول بوده و افکار عمومی ایران نیز به بیزاری از این دو کشور تحریک شده است، دولت اردوغان توانست بزرگترین ضربات و خسارات منطقهای را به ایران و منافع راهبردی آن وارد کند.
نگارنده در آبان ۱۴۰۰ در مقاله "دشمن اصلی تهران فعلاً دولت ترکیه است نه چین و روسیه" به صراحت دشمنی سخت و فراگیر دولت اردوغان با ایران را تحلیل کرده است. اکنون نیز میتوان سیاستهای شیطانی اردوغان را عامل گستاخی مجدد الهام علیاف، ادعاهای جنگ طلبانه و گستاخی ولودیمیر زلنسکی و ... علیه ایران محسوب کرد.
بیشتر بخوانید: نعل وارونه باکو؛ جلادی که سعی دارد خود را قربانی جا بزند!
گستاخی الهام علیاف، گستاخی و تهدیدات زلنسکی برای حمله به ایران، تهدید اسرائیل جهت حمله به ایران، حمایت آشکار رسانههای عربستان از خشونتها در اعتراضات ایران و تبدیل آنها به شورش و ستیزهجویی داخلی و ... حلقهای از سیاستها و اعمال شیطانی علیه ایران است که سرنخ آن را در دستان، افکار و نیات اردوغان میتوان مشاهده کرد.
شرایط داخلی ایران که طی دو ماه اخیر با اعتراضات و آشوبهای سراسری همراه بوده، سبب شده تا برخی بازیگران منطقهای مانند جمهوری آذربایجان، اوکراین، عربستان، ترکیه و ... هر کدام به شیوه خاص خود به گستاخی و تهدید ایران بپردازند!
اما پیشینه گستاخیهای الهام علیاف به ایران که ریشه در سیاستهای تهاجمی قومگرایانه اردوغان دارد، روزبهروز تندتر میشود. در حالی که برخی شواهد از همدستی دولت آذربایجان با اسرائیل و گروههای تروریستی در اقدامات تروریستی علیه ایران حکایت دارد، الهام علیاف با حمایت پدرخواندههای نیرنگباز خویش یعنی اردوغان و اسرائیل در حال افتادن به آتش جنگ با ایران و البته نیستی و نابودی حکومتش است.
گستاخی و زیادهگویی الهام علیاف که اگر ایران و تنها هموطنان آذری زبان ما در ایران اراده کنند، تنها یک افسانه عبرتآموز از گستاخی و نابودی خاندان علیاف و پدرخواندههایش یعنی اردوغان و اسرائیل باقی خواهد ماند، از سیاستی راهبردی از سوی رقیبان و دشمنان منطقهای و جهانی ایران برای انزوای کامل و سپس تجزیه، زوال و فروپاشی ایران نشان دارد.
چندین سال است که موجی از تهدیدات و گستاخیها از سوی دولت رجب طیب اردوغان و الهام علیاف، نیروی دست نشانده وی در جمهوری آذربایجان علیه ایران در مناسبات منطقهای مشاهده میشود. مماشات سیاستگذاران ارشد ایرانی با رویکرد بیشرمانه دولت اردوغان و علیاف در تهدید ایران، در نهایت به زیان منافع راهبردی ایران و حتی بقای ایران در نظام جهانی بوده است.
با توجه به پیام تبریک اردوغان برای بنیامین نتانیاهو برای کسب پیروزی در انتخابات اسرائیل، اردوغان امیدوار است با ورود نتانیاهو که به سیاستهای تهاجمی علیه ایران مشهور است، تیم شیطانی ضد ایران شامل اسرائیل، آذربایجان، اوکراین، عربستان و ترکیه تکمیل و قویتر شود و شرایط برای تضمین دیکتاتوری اردوغان در انتخابات سال ۲۰۲۳ ترکیه فراهم شود و مرحله نهایی سیاست ضد ایرانی که همان فروپاشی نظام و تجزیه ایران است را تکمیل کنند.
سیاستگذاران ایرانی از قدرتیابی و اعمال شیطانی دولت اردوغان در همسایگی خود غافل بوده اند و بلکه با این شیطان همکاری نیز داشتهاند تا تکنون که دولت دستنشانده الهام علیاف به نیابت از دولت اردوغان به گستاخی و تهدید آشکار ایران بپردازد.
سیاستگذاری خارجی ایران نیاز به یک بازنگری اساسی و بازسازی ساختارها و کارگزان خود دارد تا بتواند ضمن شناخت سیاست قدرت منطقهای و جهانی، در دام نیرنگ برخی دشمنان یا شیطانهای دوستنما مانند دولت اردوغان گرفتار نشود و اینگونه مورد تهدید و گستاخی دولتهای دستنشانده و فرومایه مانند الهام علیاف قرار نگیرد.
منبع: دیپلماسی ایرانی / اسلام ذوالقدرپور