اقتصاد۲۴- فرهاد قنبری، فعال سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: جملهای منتسب به ابوعلی سینا است که میگوید: "بلینا بقوم یظنون أن الله لم یهد سواهم"؛ "به قومی مبتلا شدهایم که میپندارند خداوند جز آنها کسی را هدایت نکردهاست"
اگر به جوهره سخنرانیهای آقای عباسی یا رائفی پور و افرادی از این قبیل، که کلام خود را با شور و حرارتی وافر همراه میکنند، با دقت نگاه کنیم به مسئله خاصی میرسیم، که ریشه اصلی این شکل از خشونت کلامی و گفتمانی است.
آقای عباسی و شاگردان ایشان به گونهای سخن میگویند، که انگار تنها آنها هستند که به حقیقت ناب و گوهر زرین هستی و دین و عدالت و سیاست و اخلاق و... دست یافته اند و دیگران همه در جهل و ضلالت و کثافت و گمراهی به سر میبرند.
بیشتر بخوانید: روسپیگری، طویله، پریبلنده ...؛ توصیف تندروها از معترضان
بر اساس چنین برداشتی است که امثال اقای عباسی و حامیان ایشان مرز پر رنگی میان "ما" (هدایت شدگان) و "آنها" (گمراهان) ترسیم کرده اند و وظیفه و رسالت خود میدانند، که هر که بر مدار آنها نمیچرخد را یا به راه راست هدایت کنند و یا به هر طریقی از مدار زندگی و اجتماع خارج نمایند.
حاملان این گفتمان و تفکر بنیادگرایانه، برداشت و خوانش خود از دین، سیاست، اخلاق و... را تنها "حقیقت دین" و... میداند و بر اساس آن هر برداشت دیگری را بی دین، فاسد، منحط، و.. مینامد.
این شکل از خشونت در حق دیگری در واقع بدترین شکل خشونت ورزی است که میشل فوکو از آن به عنوان "خشونت گفتمانی" یاد میکند.
خشونت گفتمانی نوعی از خشونت ورزی است که عاملان آن فکر میکنند که تمامی حقیقت را یافته اند و دیگران همه در جهل و نادانی و فساد و گمراهی به سر میبرند. بر اساس چنین نگاهی حاملان این گفتمان وظیفه خود میدانند، که دیگران را یا از گمراهی خارج کرده و با خود همراه و همدل کنند یا اینکه آنها را حذف و خاموش نمایند.
حاملان این شکل خشونت ورزی همه جهان را آکنده از شر و پلیدی و تباهی میبینند. آنها به هر سو که مینگرند صداهای متفاوتی از صدای گفتمان خود میشنوند و مدام در تلاش برای خاموش کردن این صداهای اهریمنی بوده و هر نگاه و خوانش متفاوتی را با عنواینی مانند «فاسد»، «منحرف»، «ضاله»، «فرقه»، بی دین و امثالهم طرد مینمایند.