اقتصاد۲۴-اما ارزش پول ملی، هیچ ربطی به رفاه ندارد. چرا که اولاً با حذف صفرها، میتوان یکشبه ارزش پول ملی را بسیار بالا برد؛ در حالی که در رفاه عمومی هیچ تغییری رخ نمیدهد. در ثانی، بررسی درآمد سرانه در کنار ارزش پول ملی است که میتواند وضعیت قدرت خرید مردم را نشان دهد. با توجه به این دو نکته وقتی به اسکناسهای ریال نگاه کنیم، خواهیم دید که «کمارزشترین واحد پول دنیا» آنقدرها هم کمارزش نیست!
افغانستان، ایران، آمریکا!
ارزش اسمی پول ملی یعنی آن چیزی که روی پول نوشته شده است. مثلاً در سال 2020 هر هزار تومان ما تقریباً برابر با 20 افغانی افغانستان بوده است! هزار کجا و 20 کجا. با نگاه اول، بهنظر میرسد باید وضع اقتصاد ما از اقتصاد افغانستان بدتر باشد. اما دقیقتر که میشویم، میبینیم درآمد سرانه در افغانستان در سال 2020 میلادی (بر اساس آمارهای بانک جهانی) بهطور متوسط برابر با 39 هزار و 741 افغانی است؛ یعنی معادل 2 میلیون و 185 هزار تومان در سال. این در حالی است که درآمد سرانه در ایران در سال 2020 (مطابق آمارهای بانک جهانی) برابر با 46 میلیون و 900 هزار تومان در سال بود.
بیشتر بخوانید: ناکارآمدی سیاست دولت در مهار قیمت ارز/ ترمز قیمت دلار دست دولت است؟
بنابراین مهم نیست که ارزش یک افغانی نزدیک به 550 ریال است. مهم آن است که بدانیم دریافتی و حقوق افراد چقدر است. در نسبت بین حقوق و ارزش پول ملی است که قدرت خرید معنا پیدا میکند. این ادعا که قدرت خرید ما از همهی کشورهای دنیا بدتر است، همانقدر مضحک است که بگوییم دریافتی یک معلم در ایران از دریافتی معلمها در همهجای دنیا بیشتر است! مهم نیست یک معلم در ایران مثلاً سالانه 90 میلیون تومان درآمد دارد ولی یک معلم در آمریکا 50 هزار دلار؛ یعنی مهم نیست که 90 میلیون از 50 هزار خیلی بزرگتر است. باید ببینیم آن 90 میلیون با توجه به قیمتها در ایران چقدر قدرت خرید ایجاد میکند و آن 50 هزار دلار در آمریکا چقدر.
بهتر از 112 کشور
بنابراین نه اینکه عدد درآمد سرانه اسمی در ایران از همه جا بالاتر است، مهم است و نه اینکه ارزش اسمی پول ملی ما پایینترین در دنیاست! مهم این است که بدانیم قدرت خرید مردم ما بهطور متوسط در دنیا چه رتبهای دارد.
بر اساس آمارهای بانک جهانی، ایران در سال 2020 میلادی در شاخص قدرت خرید سرانه رتبهی 85م دنیا را از میان 197 کشور کسب کرده است؛ یعنی اگر جهان را به دو نیمه تقسیم کنیم، ما در نیمهی بالایی قرار داریم و بهطور میانگین، قدرت خرید مردم در 112 کشور از ما ایرانیان کمتر است.
این نشان میدهد که اسکناسهای بیارزشترین پول دنیا، چندان هم بیارزش نیست و توانسته قدرت خرید ایرانیان را از 112 کشور بالاتر نگه دارد. این یعنی چه!؟ یعنی اگر چه ارزش ریال از ارزش پول ملی 197 کشور کمتر است اما درآمد مردم ما به ریال، به اندازهای هست که بتونیم با حقوقمان، کالاها و خدماتی را بخریم که مردم 112 کشور پایینتر از ما، توان تهیهاش را ندارند. جالب آنکه برآوردهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که قدرت خرید سرانه در ایران، تا سال 2027 بالاتر هم خواهد رفت.
ریال و قدرت خرید
بسیاری از کشورها بودهاند که در چهل سال اخیر، صفرهای پوشان را حذف کردند. همین امروز اگر ما 4 صفر را از پول ملیمان حذف کنیم، ارزش پول ملیمان از 81 کشور جهان بهتر میشود و تقریباً معادل ارزش پول ملی نیکاراگوئه خواهد شد. این در حالیاست که قدرت خرید مردم نیکاراگوئه هماکنون بر اساس آمارهای بانک جهانی، بهطور متوسط یکسوم قدرت خرید ایرانیان است. ترکیه در سال 2005 شش صفر را از لیر خود حذف کرده بود. اتفاقاً اکنون تورم ترکیه از ایران بیشتر است. بنابراین اگر ما هم سال 2005 چهار صفر را از پول ملی حذف میکردیم –اگر چه تورم داریم- اما به هر حال ارزش پول ملیمان رتبهی بدی در میان پولهای ملی نداشت. نتیجه آنکه ارزش اسمی پول ملی، تعیینکنندهی وضعیت رفاه مردم یک کشور نیست و اسکناسهای ریال نیز آنقدرها که رسانههای زرد میگویند، بیارزش نیست!