اقتصاد۲۴ مهدی سوری، تحلیلگر بازار سرمایه، در این خصوص گفت: یکی از ایرادات مهم و شاید اولین نکتهای که در مورد شاخص کل وجود دارد این است که این شاخص، شاخص کل بورس است و سهام فرابورسی در این شاخص دیده نشده است. مساله بعدی که در مورد شاخص کل وجود دارد موضوع دوبارهشماری است. یک سری از شرکتها زیرمجموعه یک شرکت بزرگ دیگر هستند و رشد و افت شرکتهای زیرمجموعه به شرکت بزرگتر و برعکس بستگی دارد؛ اما اینها دوباره در شاخص کل حساب میشوند. این دو موضوع را میتوان به عنوان بزرگترین ضعفهای شاخص کلی که الان از آن استفاده میشود نام برد. مساله دیگری که گاهی سهامداران را نسبت به شاخص کل دچار تردید میکند این است که ترکیب وزنی شاخص کل بر اساس ارزش بازار شرکتهای مختلف است؛ درحالیکه بخش عمدهای از سهام این شرکتها مدیریتی است و در بازار معامله نمیشود.
پس سهمی که در پرتفوی افراد حقیقی قرار دارد به نوعی با نسبت تاثیری که در شاخص کل دارد، متفاوت است. وی ادامه داد: موضوع دیگری که برخی به عنوان انتقاد نسبت به شاخص کل از آن یاد میکنند، این است که اگر امروز قیمت تمام سهام صفر شود شاخص کل صفر نمیشود، چون بازدهی نقدی سهمها در طول دوران سرمایهگذاری در عدد شاخص کل تاثیر گذاشته است؛ پس به میزان EPS (سود نقدی) که تقسیم شده شاخص مقداری باقیمانده دارد. در مقابل، حرف کسانی که از این فرمول دفاع میکنند هم غیرمنطقی نیست. آنها میگویند اگر قرار است بازدهی شاخص کل نمایانگر بازدهی متوسط سهامداران باشد قاعدتا غیر از بازدهی قیمتی، ما بازدهی نقدی نیز داریم.
سوری اظهار کرد: همه ایراداتی که در شاخص کل وجود دارد قابلیت اصلاح دارد، کما اینکه ما میتوانیم از شاخصهای دیگری در کنار آن استفاده کنیم. اما من فکر میکنم مساله اصلی که اینجا به وجود میآید این است که وزن زیادی به شاخص کل داده شده است. در بورسهای جهانی نیز شما میبینید شاخصهای متعددی وجود دارد. همانطور که در بازار ما نیز شاخصهای متعددی وجود دارد و سرمایهگذاران میتوانند این شاخصها را در کنار یکدیگر بررسی کنند. ما نیز چند شاخص تعریف کردیم و تمام مسائلی را که ذکرش رفت از فرمول خارج کردیم. اما به واسطه همبستگی زیاد رشد و افت سهمها در بازار میبینیم در فرمولهای مختلف نیز رشد و افت شاخصها چندان متفاوت از هم نیست و اینطور نیست که برای مثال شاخصی برای مدت طولانی مثبت باشد، ولی شاخص دیگری منفی.
بیشتر بخوانید: شاخص بورس به اوایل زمستان بازگشت
مهدی سوری، تحلیلگر بازار سرمایه، در این خصوص گفت: یکی از ایرادات مهم و شاید اولین نکتهای که در مورد شاخص کل وجود دارد این است که این شاخص، شاخص کل بورس است و سهام فرابورسی در این شاخص دیده نشده است. مساله بعدی که در مورد شاخص کل وجود دارد موضوع دوبارهشماری است. یک سری از شرکتها زیرمجموعه یک شرکت بزرگ دیگر هستند و رشد و افت شرکتهای زیرمجموعه به شرکت بزرگتر و برعکس بستگی دارد؛ اما اینها دوباره در شاخص کل حساب میشوند. این دو موضوع را میتوان به عنوان بزرگترین ضعفهای شاخص کلی که الان از آن استفاده میشود نام برد. مساله دیگری که گاهی سهامداران را نسبت به شاخص کل دچار تردید میکند این است که ترکیب وزنی شاخص کل بر اساس ارزش بازار شرکتهای مختلف است؛ درحالیکه بخش عمدهای از سهام این شرکتها مدیریتی است و در بازار معامله نمیشود.
پس سهمی که در پرتفوی افراد حقیقی قرار دارد به نوعی با نسبت تاثیری که در شاخص کل دارد، متفاوت است. وی ادامه داد: موضوع دیگری که برخی به عنوان انتقاد نسبت به شاخص کل از آن یاد میکنند، این است که اگر امروز قیمت تمام سهام صفر شود شاخص کل صفر نمیشود، چون بازدهی نقدی سهمها در طول دوران سرمایهگذاری در عدد شاخص کل تاثیر گذاشته است؛ پس به میزان EPS (سود نقدی) که تقسیم شده شاخص مقداری باقیمانده دارد. در مقابل، حرف کسانی که از این فرمول دفاع میکنند هم غیرمنطقی نیست. آنها میگویند اگر قرار است بازدهی شاخص کل نمایانگر بازدهی متوسط سهامداران باشد قاعدتا غیر از بازدهی قیمتی، ما بازدهی نقدی نیز داریم.
سوری اظهار کرد: همه ایراداتی که در شاخص کل وجود دارد قابلیت اصلاح دارد، کما اینکه ما میتوانیم از شاخصهای دیگری در کنار آن استفاده کنیم. اما من فکر میکنم مساله اصلی که اینجا به وجود میآید این است که وزن زیادی به شاخص کل داده شده است. در بورسهای جهانی نیز شما میبینید شاخصهای متعددی وجود دارد. همانطور که در بازار ما نیز شاخصهای متعددی وجود دارد و سرمایهگذاران میتوانند این شاخصها را در کنار یکدیگر بررسی کنند. ما نیز چند شاخص تعریف کردیم و تمام مسائلی را که ذکرش رفت از فرمول خارج کردیم. اما به واسطه همبستگی زیاد رشد و افت سهمها در بازار میبینیم در فرمولهای مختلف نیز رشد و افت شاخصها چندان متفاوت از هم نیست و اینطور نیست که برای مثال شاخصی برای مدت طولانی مثبت باشد، ولی شاخص دیگری منفی.