اقتصاد۲۴- شکاف جنسیتی یک مفهوم مهم در بررسی تفاوتها و نابرابریهای بین جنسیتها در جوامع است. این شاخص، نسبت تفاوتهای بین زنان و مردان در زمینههایی مانند آموزش، سلامت، اقتصاد و قدرت را اندازهگیری میکند. در این مفهوم، بزرگترین شاخص نابرابری، در واقع اندازهگیری تفاوتهای بین زنان و مردان در سطح دسترسی به فرصتها و منابع است.
امروزه، بسیاری از کشورها به دنبال کاهش شکاف جنسیتی هستند و سعی میکنند برابری فرصتها و حقوق بین زنان و مردان را تامین کنند. با این حال، گزارشها نشان میدهد که ایران، از آخرین کشورها در جدول شاخص شکاف جنسیتی جهان است. در یک مطالعه که در ۱۴۶ کشور انجام شده است، ایران در جایگاه ۱۴۳ قرار دارد. یعنی بعد از پاکستان و قبل از الجزایر و افغانستان. از بین ۱۴۶ کشوری که این شاخص در آنها بررسی شده، ایران از آخر، چهارم شد و در جایگاه ۱۴۳ مانند پارسال باقی ماند. روندی که نشان میدهد، در مساله شکاف جنسیتی، به سرازیری رسیدهایم.
عوامل مختلفی میتوانند به ایجاد و تداوم شکاف جنسیتی در ایران کمک کنند. یکی از این عوامل، محدودیتهای حقوقی است. به عبارتی در ایران، بسیاری از قوانین و مقررات قابلیت دسترسی زنان به فرصتها و منابع را محدود میکند. به عنوان مثال، قوانین مرتبط با ارث و حقوق تولد باعث میشوند که زنان در مواردی محروم شوند.
بیشتر بخوانید: واکاوی دلایل چشمپوشی تاریخی بر کنشگری زنان در ایران
عامل دیگر، تفاوتهای آموزشی است. در واقع میزان دسترسی به آموزش و کیفیت آن نیز میتواند تأثیرگذار باشد. در ایران، تفاوتهای قابل توجهی در سطح آموزش بین زنان و مردان وجود دارد. تفاوت در آموزش، به علت نابرابری در سطح مشارکت در بازار کار و استخدام، موجب ایجاد تبعیض میشود. این نابرابری در سطح مشارکت، باعث تشدید تبعیض در فرایند استخدام و نیز تبعیض در روند آموزش میگردد.
یکی از مصداقهای تبعیض جنسیتی در آموزش در ایران، نابرابری در دسترسی به آموزش علوم ریاضی و فنی بین دختران و پسران است. در برخی مدارس و رشتههای تحصیلی، دختران ممکن است با محدودیتهایی در دسترسی به درسهای ریاضیات، فیزیک، مهندسی و فناوری روبرو شوند. این محدودیتها میتواند ناخواسته باعث کاهش اعتماد به نفس و تمایلات آنها در ادامه تحصیلات علمی و حرفهای شود.
علاوه بر آن، تفاوتهای جنسیتی در انتخاب رشته تحصیلی نیز یک موضوع مهم است. در برخی موارد، انتظارات جامعه و خانواده همچنان باعث میشود که دختران به رشتههای مرتبط با علوم انسانی، پزشکی و آموزش انتخاب شوند، در حالی که رشتههای مهندسی، علوم کامپیوتر و فناوری نرخ شرکت زنان در آنها کمتر است. این تمایلات تحت تأثیر تصورات نادرست درباره تواناییهای جنسیتها قرار میگیرند و به تفاوتهای جنسیتی در دسترسی به فرصتهای شغلی و رشد حرفهای منجر میشوند.
عامل دیگر نقشهای جنسیتی است. به این صورت که انتظارات جامعه نسبت به نقشهای جنسیتی نیز میتواند به شکاف جنسیتی در ایران کمک کند. معمولاً، در این جامعه، نقش زنان به عنوان مراقب خانه و خانواده تأکید بیشتری دارد و این باعث میشود تا زنان از فرصتهای دیگر محروم شوند.
محرومیتی که به شکاف جنسیتی در کشور دامن زده و منجر به عدم استفاده کامل از ظرفیتهای زنان، کاهش رشد اقتصادی و توسعه پایدار شده است. همچنین، این موضوع باعث عدم عدالت اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی زنان خواهد شد.
تبعات اجتماعی شکاف جنسیتی در آموزش و اشتغال در ایران به شکلهای مختلفی قابل مشاهده است.
نابرابری در فرصتهای شغلی: شکاف جنسیتی میتواند منجر به نابرابری در دسترسی به فرصتهای شغلی شود. برخی صنایع و حوزههای شغلی به طور عمده به مردان اختصاص داده شده و امکانات، پیشرفت حرفهای و رشد شغلی برای زنان ممکن است محدود شود.
کاهش استقلال مالی زنان: شکاف جنسیتی در آموزش و شغل میتواند منجر به کاهش استقلال مالی زنان شود. زنانی که با مشکلات دسترسی به آموزش عالی و فرصتهای شغلی مواجه هستند، ممکن است به رشد مالی محدودتری دست یابند و وابستگی به خانواده یا شریک زندگیشان افزایش یابد.
کاهش مشارکت زنان در صنعت و تصمیمگیریهای عمومی: وجود شکاف جنسیتی میتواند باعث کاهش مشارکت زنان در صنعت و همچنین در فضای تصمیمگیریهای عمومی شود. با توجه به کاهش فرصتهای آموزشی و شغلی برای زنان، نیروی کار زن در برخی صنایع و حوزهها ممکن است ناچیز یا کمتر از مردان باشد، که باعث عدم حضور متعادل زنان در فرآیندهای تصمیمگیری و تأثیرگذاری در ساختارهای اجتماعی میشود.
تقویت تفکرات و نگرشهای تبعیضآمیز: شکاف جنسیتی ممکن است تفکرات و نگرشهای تبعیضآمیز را در جامعه تقویت کند. این تفکرات ممکن است به تبعیض و تبعیض در دسترسی به فرصتها، منابع و حقوق براساس جنسیت منجر شود و سبب تثبیت و تشدید تبعیض در جوامع شود.
اثرات روانی و اجتماعی: شکاف جنسیتی در آموزش و اشتغال میتواند اثرات روانی و اجتماعی نامطلوبی داشته باشد. نابرابری در فرصتهای آموزشی و شغلی ممکن است به ناامنی، ناامیدی، افسردگی و کاهش رضایت زندگی زنان منجر شود. همچنین، جامعهای که بر پایه تفاوتهای جنسیتی سازماندهی شده است، ممکن است از همبستگی و تعامل متعادل اعضای آن محروم شده و تمایلات زنان و مردان را در زندگی اجتماعی و حرفهای محدود کند.
تبعات اقتصادی شکاف جنسیتی در آموزش و اشتغال در ایران میتواند بسیار گسترده و تأثیرگذار باشد. در زیر به برخی از تبعاتی که عموماً از شکاف جنسیتی در کشور در حوزه اقتصادی ناشی میشوند، پرداختیم.
کاهش تولید و رشد اقتصادی: شکاف جنسیتی میتواند منجر به کاهش تولید و رشد اقتصادی کشور شود. با عدم بهرهگیری کامل از پتانسیل زنان در عرصههای آموزشی و شغلی، سهم زنان در تولید و توسعه اقتصاد کاهش مییابد، که به نوبه خود میتواند تأثیر منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد.
افزایش نرخ بیکاری: شکاف جنسیتی میتواند باعث افزایش نرخ بیکاری زنان شود. زنانی که با تحصیلات و مهارتهای محدودی روبرو هستند یا دچار محدودیتهای دسترسی به فرصتهای شغلی هستند، به سختی میتوانند شغل مناسبی پیدا کنند و در نتیجه نرخ بیکاری زنان افزایش مییابد.
کاهش توانمندیهای اقتصادی: شکاف جنسیتی میتواند باعث کاهش توانمندیهای اقتصادی جامعه شود. با محدود شدن فرصتهای آموزشی و شغلی برای زنان، ظرفیتها و مهارتهای آنها در حوزههای اقتصادی ناکافی خواهد بود. این موضوع میتواند باعث کاهش نوآوری، کاهش تنوع شغلی و کمبود نیروی کار متخصص در برخی حوزههای اقتصادی شود.
تضعیف توان رقابتی: شکاف جنسیتی میتواند توان رقابتی کشور را نیز تضعیف کند. در یک جامعه که تمامیت و توانمندی زنان در عرصههای علمی، تکنولوژی، کسب و کار و مدیریت بهطور کامل بهرهبرداری نمیشود، از رقابتی بالایی در سطح بینالمللی بهرهمند نخواهیم بود.
کاهش اقتصاد معنوی و اجتماعی: شکاف جنسیتی میتواند باعث کاهش اقتصاد معنوی و اجتماعی جامعه شود. انعکاس تبعیض جنسیتی در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی باعث نارضایتی و ناامیدی زنان، عدم حضور متعادل زنان در فرآیندهای تصمیمگیری و افزایش نابرابری اقتصادی و اجتماعی میشود.
به طور کلی، شکاف جنسیتی در آموزش و اشتغال در ایران تأثیرات عمیقی بر اقتصاد کشور و پتانسیل توسعه آن دارد. توجه به تساوی جنسیتی در دسترسی به فرصتهای آموزشی، شغلی و رشد حرفهای برای زنان اساسی است تا بهرهوری اقتصادی و توسعه پایدار را تحقق بخشیم.
شکاف جنسیتی در نیروی کار به تفاوتهای بین مردان و زنان در شرکت در بازار کار، نرخ بیکاری، طبقهبندی شغلی، پرداخت و شرایط کاری اشاره دارد. این شکاف نشان میدهد که در بخشهای مختلف اقتصادی، زنان و مردان با مسائل و چالشهای مختلف مواجه هستند.
نرخ شرکت زنان در نیروی کار: در بسیاری از کشورها، نرخ شرکت زنان در نیروی کار کمتر از مردان است. عواملی مانند محدودیتهای فرهنگی، آموزشی و خانوادگی، تبعیضهای ساختاری و تبعیض در طول دورههای شغلی میتوانند عاملی برای کاهش شرکت زنان باشند.
طبقهبندی شغلی: زنان و مردان ممکن است در طبقات شغلی مختلف تمایلها و حضور متفاوتی داشته باشند. برخی شغلها به عنوان "شغلهای مردانه" و "شغلهای زنانه" شناخته شدهاند و این تبعیض در انتخاب شغل و توسعه حرفهای میتواند منجر به شکاف جنسیتی در نیروی کار شود.
پرداخت و شرایط کاری: در بسیاری از موارد، زنان در مقایسه با مردان دریافت حقوق کمتری دارند. همچنین، زنان ممکن است با مشکلات مرتبط با تعادل بین کار و زندگی خانوادگی، تبعیض در ارتقاء شغلی و دسترسی به فرصتهای شغلی مواجه شوند.
در مقایسه با بسیاری از کشورهای خاورمیانه، ایران نیز با شکاف جنسیتی قابل توجهی روبهرو است. این شکاف در زمینههای مختلفی از جمله آموزش، مشارکت سیاسی و اقتصادی، قدرت تصمیمگیری، حقوق زنان و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی قابل مشاهده است.
به عنوان مثال، در آموزش، زنان در ایران در حدود ۶۰ درصد از دانشجویان دانشگاهها را تشکیل میدهند، اما در سطوح بالاتر مدیریت و تحصیلات تخصصی، نسبت زنان به مردان کاهش مییابد. همچنین، در زمینه مشارکت سیاسی، نسبت زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی و سایر سطوح سیاستگذاری بسیار کمتر از مردان است.
در حوزه اقتصادی نیز، زنان در ایران با تحدیداتی مواجه هستند. آنها معمولاً با مشکلاتی همچون حقوق کمتر، فرصتهای شغلی محدود، اقتصاد تکسرانگشتی و کمبود تسهیلات حمایتی روبرو میشوند. همچنین، شکاف حقوقی بین زنان و مردان نیز قابل مشاهده است.
با این حال، همانطور که بیان شد، هرچند شکاف جنسیتی در ایران همچنان وجود دارد، اما مقایسه با دیگر کشورهای خاورمیانه نیازمند بررسی دقیقتر و مقایسه به عمقتر است. هر کشور دارای ویژگیها و شرایط خاص خود است و برای ارزیابی دقیقتر شکاف جنسیتی در هر کشور، لازم است به جوانب مختلف و شاخصهای مختلف آن کشور توجه شود.
اما وضعیت شکاف جنسیتی در کشورهای خاورمیانه متفاوت است و در هر کشور ممکن است شرایط متفاوتی وجود داشته باشد. در این منطقه، برخی کشورها تا حدی پیشرفت کردهاند در حالی که دیگر کشورها همچنان با شکاف جنسیتی و چالشهای زنان مواجه هستند.
امارات متحده عربی: امارات متحده عربی در سالهای اخیر توانسته است تغییرات مثبتی در حوزه شکاف جنسیتی داشته باشد. زنان در این کشور در حوزه تحصیلات، شغل و مشارکت سیاسی پیشرفت کردهاند. مثلاً زنان حدود ۳۰ درصد از نیروی کار امارات را تشکیل میدهند و در برخی شغلهای مهم مانند مهندسی و پزشکی نیز حضور قابل توجهی دارند.
عربستان سعودی: عربستان سعودی بهطور کلی با شکاف جنسیتی بزرگی مواجه است. در این کشور تا سال ۲۰۲۱، زنان حتی از رانندگی خودرو محروم بودند، همچنین محدودیتهایی در دسترسی به تحصیلات و شغلها داشتند و مشارکت سیاسی زنان نیز محدود بود. اما در سالهای اخیر، برنامههایی برای اصلاحات در حوزه حقوق زنان و شکاف جنسیتی در عربستان سعودی آغاز شده است.
ترکیه: در ترکیه، شکاف جنسیتی همچنان وجود دارد. زنان در این کشور در حوزه تحصیلات بالا، شرکت سیاسی و شغلی با چالشهایی مواجه هستند. از یک سو، ترکیه پیشرفتهایی در زمینه آموزش داده است و بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند. از سوی دیگر، زنان با محدودیتها در حقوق ارث و حقوق خانوادگی روبرو هستند و در سطوح بالاتر مدیریت و تصمیمگیری، حضور کمتری دارند.
ارمنستان: ارمنستان نیز با شکاف جنسیتی مواجه است، اما در برخی حوزهها پیشرفتهای قابل توجهی را نیز تجربه کرده است. زنان در ارمنستان در حوزه تحصیلات بالا، مشارکت سیاسی و شغلی پیشرفت کردهاند. زنان در این کشور در سطوح بالاتر مدیریتی و سیاست مشارکت قابل توجهی دارند و نسبت زنان به مردان در این حوزهها بهبود یافته است. اما همچنان در برخی حوزهها مانند حقوق زنان و خشونت علیه زنان، چالشهایی باقی مانده است.
گرجستان: در گرجستان نیز شکاف جنسیتی وجود دارد، اما در برخی حوزهها تغییراتی صورت گرفته است. زنان در گرجستان در حوزه تحصیلات بالا و مشارکت سیاسی پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند. زنان در این کشور حضور قوی در مجلس ملی و سایر سطوح سیاستگذاری دارند و نسبت زنان به مردان در این حوزه بهبود یافته است. با این حال، همچنان در برخی حوزهها مانند حقوق زنان و فرصتهای شغلی برابر، چالشهایی وجود دارد.
به طور کلی، شاخص شکاف جنسیتی در ایران نشان میدهد که تلاشهای بسیاری برای ایجاد برابری جنسیتی در این کشور هنوز نتیجه مطلوب را نداشته است. برای کاهش شکاف جنسیتی و دستیابی به برابری فرصتها و منابع بین زنان و مردان، نیازمند تغییرات قانونی، تحول اجتماعی و تفکر عمومی هستیم. تأمین حقوق زنان، توسعه آموزش و اشتغال مناسب برای آنان، و تغییر نگرشهای جامعه نسبت به نقشهای جنسیتی از جمله راهکارهایی است که میتواند به کاهش شکاف جنسیتی در ایران کمک کند و برای ساختن جامعهای پویا، عادلانه و پایدار ضروری است.