اقتصاد۲۴- ضرورتی ذیل این مفهوم که ایران برای دستیابی به اهداف توسعهای خود چارهای جز به کارگیری سیاست تنشزدایی و بهبود مناسبات ارتباطی با غرب ندارد. اهمیت این عبارات، اما زمانی افزونتر میشود که بدانیم، از زبان فردی بیان شده که در ماههای پایانی عمر دولت محمود احمدینژاد، مامور شد تا گفتگوهای مستقیم با امریکا را پایهریزی کرده و از بطن آن برجام را بیرون بکشد. یار غار محمدجواد ظریف که در نقش مکمل او وارد عمل میشد و نقاط مشترکی شکل میداد.
صالحی، اما زمانی از ضرورت پایان دادن به تنشهای پایان ناپذیر با امریکا میگوید که کنار گذاشتن سیاست موازنه سازی ایران باعث شده تا روسها و چینیها جسورانه درباره تمامیت ارضی ایران صحبت کنند و حاکمیت ملی ایران را زیر سوال ببرند؛ بدون اینکه نگران استفاده ایران از ابزارهای دیپلماسی طرف ایرانی باشند. ابزار موازنه سازی که قبل از صالحی، اما سایر چهرههای سیاسی کشورمان هم درباره این ضرورت صحبت کردهاند. در دهه ۷۰ عطاءالله مهاجرانی از این ضرورت سخن گفت و بهای آن را نیز با دور شدن از عرصه رسمی قدرت در ایران پرداخت.
در دهههای بعدی هم هر از گاهی سیاستمداران ایرانی در خصوص این موضوع صحبت کردند. طی ماههای اخیر و پس از بحرانیتر شدن وضعیت اقتصادی کشورمان، بسیاری از دلسوزان از ضرورت برقراری دیپلماسی میان ایران و امریکا در عین رقابت صحبت کردند. الیاس حضرتی یکی دیگر از چهرههای سیاسی و رسانهای کشور است که طی نامههایی سرگشاده خواستار پیگیری منافع ملی از طریق تنشزدایی با امریکا و غرب شده است.
بیشتر بخوانید:پیشنهاد علیاکبر صالحی برای گفتوگو با امریکا
این روزها، اما با سفر مستمر مقامات عمانی به کشور از یک طرف و زمزمههایی که درباره شکلگیری گفتگوهای محرمانه میان برخی مقامات ایرانی و امریکایی شنیده میشود، پروژه احتمالی احیای برجام و شکلگیری رابطه با غرب بیشتر از هر زمان دیگری مطرح شده است.
صالحی به عنوان معمار دور قبلی گفتگوها با امریکا هم وارد میدان شده است و درباره ضرورتهای تنش زدایی از این جنس صحبت میکند. صالحی حتی پا را از این نیز فراتر میگذارد و با یادآوری اینکه «اگر تهدید رییسجمهور امریکا علیه شوروی نبود، شاید امروز بخش دیگری از سرزمینمان هم جدا شده بود» برخی حوادث تاریخی را در روابط دو کشور به کار میگیرد تا آبی بر آتش دشمنیهای اخیر میان دو طرف ریخته باشد.
صالحی میگوید ما در چالش با امریکا همواره روی موضوعات خاص گفتگو کردهایم، مثلا در مورد افغانستان یا عراق یا بحث آزادی زندانیان یا برجام و به طور کلی موضوع هستهای؛ اما هیچ وقت یک مذاکره گسترده و وسیع سیاسی که دربرگیرنده ابعاد دیگر باشد، نداشتهایم. اما اکنون با توجه به مجموعه شرایط منطقهای و بینالمللی فرصت خوب و مناسبی است که یک گفتوگوی همهجانبه سیاسی با غرب اعم از اروپا و امریکا داشته باشیم. با توجه به اهمیت موضوع، «اعتماد» سراغ تحلیلگران حوزه دیپلماسی رفته تا درباره چنین احتمالی بحث و گفتگو کند.
علیاکبر صالحی| فکر میکنم شاید الان وقتش باشد که بتوانیم یک گفتوگوی همهجانبهای داشته باشیم که شاید اگر عنوانی برایش داشته باشیم، همان گفتوگوی سیاسی باشد، چون گفتوگوی سیاسی دربردارنده همه جوانب است. برجام هم میتواند در زمره همین گفتگوهای سیاسی باشد. امنیت منطقه هم میتواند در آن باشد. مسائل اقتصادی هم میتواند باشد. همه موضوعات مبتلا به میتواند در این گفتگو لحاظ شود.
چنین گفتگوهایی اقتضائاتی دارد، اولا باید دستمان پر باشد. برای ورود به این گفتگو باید یک آمادگیهایی داشته باشیم. ما یکسری عناصر قدرت را در منطقه داریم. عنصر نظامیمان قوی و واقعی است. البته برداشت غلوآمیز نشود.
نمیخواهم با قدرتهای نظامی دنیا خودمان را مقایسه کنم، ولی میتوانیم از خودمان به خوبی دفاع کنیم. شرط دیگر برای ورود به چنین گفتوگویی این است که باید انسجام و وحدت ملی را بیش از پیش تقویت کرده و آن را در معرض دید جهانیان قرار داد. این انسجام و وحدت ملی اگر تقویت شود، اگر طرف مقابل حس بکند دولت و ملت دستشان در دست هم است، حساب و کتاب دیگری میکند.
سال سال انتخابات است. ما باید کاری کنیم که بهانه به دست دیگران ندهیم و شاهد رفتارهای ناهنجار در جامعه از هر طرفی که باشد، نباشیم. خیلی باید با تدبیر عمل کنیم.