اقتصاد۲۴- در چند وقت اخیر، اخبار مختلفی در مورد آینده روابط ایران و آمریکا مخابره شدهاند. از یک سو، پالسهای مثبتی مطرح شدهاند؛ نظیر تبادل احتمالی زندانیان و یا موافقت آمریکا برای استفاده ایران از منابع و داراییهای خارجیاش. روز دوشنبه دوم مرداد سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با تایید انتقال بخشی از وجوه مسدودی ایران در عراق به عمان، گفت که مشمول همان محدودیتهایی خواهد بود که زمانی در حسابهای عراق نگهداری میشدند.
از سوی دیگر، کنار گذاشته شدن رابرت مالی، از چهرههای طرفدار تعامل و مذاکره با ایران و انتصاب الیوت آبرامز که به سیاستهای ضدایرانی شهره است، بسیاری را واداشته تا از بدتر شدن روابط دو طرف سخن بگویند. در این چهارچوب، فضایی مبهم در روابط تهران-واشینگتن شکل گرفته که از هر سو، پالسهایی متناقض ارسال میشود.
از این رو، فرارو در گفتگو با فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس حوزه روابط بین الملل و امیر دبیری مهر، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه سیاست خارجی، به واکاوی این سوال اساسی پرداخته که با توجه به تحولات جاری، آینده روابط ایران و آمریکا به کدامین سو گرایش دارد: بهبود یا سقوط؟
پالسهای تازه از روابط ایران و آمریکا؛ بهبود یا سقوط آزاد؟ فریدون مجلسی، به فرارو گفت: «من پیشتر در قالب مصاحبههای مختلف اعلام کردهام که پس از به بن بست خوردن تلاشها جهت احیای برجام، ایران و آمریکا عملا وارد دورهای ۷ الی ۱۰ ساله شده اند که در آن خبری از توافق نخواهد بود. از این منظر، برونداد این وضعیت چیزی جز تشدید فشارها و تنشها در روابط دو طرف نیست.»
وی گفت: «البته که در ماههای گذشته عزمی جدی نیز در تهران و واشینگتن جهت بهبود روابط مشاهده نشده است و گرنه تغییر روند روابط و سوق دادن آن به سمت بهبود به ویژه با توجه به فرصتهای قابل توجهی که پیشتر ایجاد شده بود، کار چندان سختی نبوده است. در کنار همه اینها باید توجه داشته باشیم که صِرف اقدام دولت بایدن در ایجاد بهبود روابط با ایران نیز به اهرمی پرهزینه برای این دولت تبدیل شده است».
بیشتر بخوانید: میدان گازی آرش و خلق تنشی تازه در روابط ایران با عربستان و کویت
این دیپلمات سابق کشور گفت: «می بینیم که این دولت تحت فشار مجبور به کنار گذاشتن چهرههای حامی تعامل با ایران میشود و البته که کوچکترین صحبتِ آن از بهبود روابط با ایران نیز حملات قابل توجهی را متوجه مقامهای دولت بایدن میکند. در مدت اخیر بارها شاهد بوده ایم که مقامهای ارشد آمریکایی به ویژه در وزارت خارجه از در دسترس نبودن توافق با ایران در آینده نزدیک خبر داده اند».
فریدون مجلسی تصریح کرد: «در کنار همه این مسائل این موضوع نیز مطرح میشود که دو طرف به سمت توافقی نانوشته حرکت میکنند. بعید است که این گزاره نیز محقق شود، زیرا عایدی چندانی را برای ایران در قیاس با برجام که ماهیت گسترده تری داشت، ندارد. از این رو، تحلیل کلی من از آینده روابط ایران و آمریکا، همچنان منفی است و به نظر کفه تشدید تنشها سنگینتر از رفع آنها است.»
پالسهای تازه از روابط ایران و آمریکا؛ بهبود یا سقوط آزاد؟ امیر دبیری مهر در گفتگو با فرارو گفت: «من کاملا با این گزاره که مساله برجام از دستورکار ایران و آمریکا خارج شده موافق هستم و اینکه متعاقبا بهبود چندانی در روابط ایران و آمریکا حاصل نخواهد شد. این مساله در شرایطی حاکم است که به نظر من در ایران و به ویژه از ناحیه دولت تمایلاتی جهت تنشزدایی با آمریکا وجود دارد. البته لازم است در این رابطه توضیحی را نیز عرض کنم».
وی گفت: «دولتها در ایران فارغ از اینکه به کدام جناح و گروه سیاسی تعلق داشته باشند، هنگامی که قدرت را به دست میگیرند و با مشکلات عدیده اقتصادی نظیر کسری بودجه و تورم و ... مواجه میشوند، تازه به نقش مخرب تحریمها و هزینههای سنگین سرشاخ شدن با واشینگتن واقف میشوند».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی گفت: «از این رو، در همین نقطه است که قوه عاقله دولتها تا حد زیادی تقویت میشود. عین این وضعیت را در مورد محمود احمدی نژاد شاهد بودیم. فردی که مواضع حداکثری را در حوزه سیاست خارجی به ویژه در رابطه با آمریکا اتخاذ میکرد با این حال همین فرد در دور دوم ریاست جمهوریاش به دنبال گفتگو با آمریکا بود و عملگرا شد. ابراهیم رئیسی نیز از این قاعده مستثنی نیست و البته که هر کس دیگری نیز در راس دولت باشد به دلیل تحمیل واقعیتها بر ذهن و عمل وی، به دنبال حل مساله خواهد بود».
بیشتر بخوانید: مذاکره مستقیم با آمریکا از توهم تا واقعیت؛ اشتباه جریان خالصساز درباره برجام
وی تصریح کرد: «در دولت کنونی نیز من اطلاع دارم که ابراهیم رئیسی به دنبال حل مسائل با آمریکا است. در دوره حضور علی شمخانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و یا فعالیتهای سفیر کنونی ایران در سازمان ملل متحد، نمودهای عینی رویکرد دولت در رفع تنشهای با آمریکا را شاهد بوده ایم. با این حال، باید واقع بین بود و در نظر داشت که جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که از تداوم وضعیت تنش آمیز روابط ایران و آمریکا سود میبرند. افراد و گروههایی که آنها را "کاسبان تحریم" میخوانیم. افرادی که نانشان در بحبوحه تحریمها چربتر میشود و سودهای هنگفتی میبرند و رانتهای بزرگی را در حوزه تجاری دریافت میکنند».
دبیری مهر خاطرنشان کرد: «در کنار همه این ها، باید توجه داشته باشیم که آنقدری که مساله برجام و رفع تحریمها برای ما مهم است، برای آمریکاییها این مساله اینقدرها هم مهم و بزرگ نیست. به بیان ساده تر، به نظر من اگر ۱۰۰ مساله مهم در حوزه سیاست خارجی آمریکا مطرح باشد، ایران مساله صدمِ این کشور است. در واقع شاید آنطور که ما فکر میکنیم، در ذهن آمریکا فضای زیادی را اشغال نکرده ایم. در این چهارچوب، وقتی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز نزدیک میشویم، مساله ایران به کل از سوی واشینگتن فراموش میشود و البته که اگر هم ملاحظهای از سوی آمریکاییها در رابطه با ایران مطرح شود، مرتبط با همکاری و تعامل با ایران نیست. زیرا فضای کلی تصمیمسازی در آمریکا به ویژه پس از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران، به نفع بهبود روابط با ایران نیست و این مشکل هنوز هم حل نشده است. به همین دلایل، من بعید میدانم که در ماههای آینده اتفاق خاصی در روابط تهران و واشینگتن بیفتد. بهترین فرصت جهت احیای نیم بندِ توافق برجام ماههای پایانی دولت حسن روحانی بود.»