اقتصاد۲۴- آلودگی هوا همچنان در کلانشهرهای صنعتی میتازد. پایتخت کشور با جمعیتی بیش از ۱۴ میلیون نفر نیز از جمله شهرهایی است که هوای آلوده ریه شهروندانش را پر کرده است.
کیفیت پایین سوختهای فسیلی تولید داخل و خودروهای تولیدی داخلی، فرسودگی خودروها، مازوتسوزی و... از جمله عواملی است که در ایجاد و تداوم آلودگی هوای کشور نقش دارند. اما ضعیف بودن سیستم حملونقل عمومی هم از جمله عوامل مهم در تداوم روند فعلی است.
سالهاست که صحبت از خرید اتوبوسهای جدید و اضافه شدن به سیستم حملونقل عمومی است. وعده شهرداری تهران، اما تاکنون محقق نشده است. برخی از مردم در ایستگاهها در صفهای طولانی برای اتوبوس میمانند. برخی دیگر هم ترجیح میدهند از خودروهای شخصی خود استفاده کنند.
آنطور که پیشتر علیرضا زاکانی، شهردار تهران اعلام کرد، تهران حداقل به ۱۰ هزار اتوبوس نیاز دارد، در حالیکه اکنون حدود ۳۰۰۰ اتوبوس فعال داریم. زاکانی مهرماه سال جاری گفته بود که برای واردات ۳۰۰۰ اتوبوس جدید قرارداد بستهاند. اما روز گذشته ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران گفت که سازندگان داخلی اتوبوس، توان تولید به مقدار لازم را ندارند و قراردادهای خارجی هم زمانبر است.
بیشتر بخوانید:بررسی دلایل تداوم آلودگی هوا در کلانشهرها
بر این اساس باز هم مشخص نیست اتوبوسهای جدید چه زمانی قرار است به سیستم حملونقل عمومی اضافه شود. آن هم درست زمانی که هوای آلوده شهر را در چنبره خود دارد.
مرکز پژوهشهای مجلس پیش از این در گزارشی با بررسی سهم عوامل مختلف در آلودگی هوای کلانشهرها، به حجم خسارات مالی و جانی ناشی از آلودگی و بودجه مورد نیاز برای هوای پاک پرداخت.
در این گزارش با استناد به گزارش بانک جهانی، آلودگی هوا سالانه ۲/۶ میلیارد دلار به شهروندان تهران خسارت وارد میکند. بر این اساس، سرانه خسارت وارده ناشی از آلودگی هوا برای هر شهروند تهرانی حدود ۳۰۰ دلار در سال است.
با توجه به قیمت دلار در حال حاضر، به طور متوسط یک خانواده چهار نفره در شهر تهران حدود ۱۲۰۰ دلار معادل ۶۰ میلیون تومان به دلیل معضل آلودگی هوا خسارت پرداخت میکنند. این خسارت ناشی از تاثیرات مختلف آلودگی هوا بر سلامتی و زندگی شهروندان تهرانی است.
بازوی پژوهشی مجلس در ادامه گزارش نوشت از سوی دیگر هوای آلوده تاثیرات مخرب بر سلامت روان شهروندان دارد. اضطراب، استرس، افسردگی و ناامیدی تنها مواردی از عوارض روحی و روانی ناشی از آلودگی هواست.
بنا بر مطالعات مختلف صورت گرفته توسط مراکز معتبر بینالمللی، آلودگی هوا موجب کاهش آستانه صبر و تحمل افراد میشود؛ بنابراین در روزها اوج آلودی هوا میزان پرخاشگری و خشونت در رفتار شهروندان نیز افزایش مییابد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده که بنابر بر برآوردها، هر روز که شهر تهران به دلیل آلودگی هوا تعطیل میشود، حدود ۱۰۰ میلیارد تومان خسارت ایجاد میشود. ضمن آنکه سایر تاثیرات هوای آلوده در اکوسیستم شهری، ساختار شهرنشینی، کشاورزی، صنایع غذایی و... هم به نوبه خود دارای زیان اقتصادی هستند که باید در مطالعات جداگانهای بررسی شود.
در این گزارش آمده که برای حل مسئله آلودگی هوا در کل کشور به حداقل بودجهای برابر ۲۰۶ هزار میلیارد تومان نیاز است. البته این رقم صرفا سهم دولت از کل بودجه مورد نیاز است. با فرض تأمین باقی بودجه از منابع مربوطه و عدم وجود هیچ اشکالی در فراهم بودن سایر ملزومات اجرای راهکارهای کاهش آلودگی، دولت سالانه باید ۴۱ هزار میلیارد تومان بودجه برای کاهش آلودگی هوا در نظر بگیرد.
بازوی پژوهشی مجلس نوشت، نکته مهم این است که بودجه برآوردی ۲۰۹ هزار میلیارد تومانی فقط برای ۹ کلانشهر محاسبه شده است. در حالیکه تقریبا تمام استانهای کشور درگیر مسئله آلودگی هوا هستند و وسعت این مسئله روزبهروز در حال گسترش است.
در ادامه این گزارش آمده که نیاز است تا بودجه محدودی که در این زمان در دسترس برای اجرای راهکارهایی صرف گردد که در عین کم هزینه بودن بیشترین تاثیر را در کاهش آلودگی هوا داشته باشند. در هر صورت وخامت کیفیت هوای شهرهای ایران و خسارات جانی و مالی منتسب به این مسئله به قدری شدید است که هیچ جای درنگی برای اجرای هر گونه اقدامات در راستای کاهش آلودگی هوا باقی نگذاشته است.
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 2- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 3-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 4- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند