اقتصاد۲۴-از سال ۲۰۱۶ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠی ﺩﺭﻳﺎﻧﻮﺭﺩی (IMO) ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ که ﺑﻪﻣﻨﻈﻮﺭ کاهش ﺁﺛﺎﺭ ﻣﺨﺮﺏ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﺸﺘی ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍی ﺳﺎﻝ ۲۰۲۰ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﻣﺠﺎﺯ ﺩﺭ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﺸﺘیها ﺭﺍ ﺍﺯ ۳.۵ ﺩﺭصد به نیمﺩﺭﺻﺪ ﻛﺎهش ﺩهد و بهاینترتیب مازوت ایران مشتریان خارجی خود را از دست داد.
ﻣﻴﻠﻴﻮﻥها ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ ﺗﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩهای ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺪ ﺑﺤﺮﺍﻧیﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ. ﻣﻴﻠﻴﻮﻥها ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻛﺸﻴﺪ ﺗﺎ ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﺍﺯ باقیمانده ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﺷﻜﻞ ﺑﮕﻴﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻇﺮﻑ ﭼﻨﺪﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﻳﺎﺩی ﺍﺯ ﺁن را ﺻﺮﻑ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺍﻧﺮﮊی ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺻﻨﻌﺘی ﻏﻴﺮﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩهای ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎیﺟﺎی ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺴﺘﺮﺍﻧﺪ. ﭼﻨﺪ سالی است ﺑﺎ ﻭﺧﺎﻣﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺍﻗﻠﻴﻤی ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻭﺍﺭﻭﻧﮕی ﺩﺭ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﻘﺪ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺁﺏ ﻭ هوﺍ ﺭﻭﻧﻖ ﻣی ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺩی ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻧی ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷی ﺳﭙﺮﺩﻩ میشود.
ﺩﺭ ﺳﺎﻝهای ﺍﺧﻴﺮ ﺑﻪﺟﺎی ﺍﺻﻼﺡ ﺭﻭﻧﺪها ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰی ﺑﺮﺍی ﺣﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺏ ﻭ ﻫوﺍی ﭘﺎک، ﺷﺎهد ﻣﻘﺼﺮﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﺘﻌﺪﺩی هستیم ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﮔﺸﺎی ﺍﻣﺮ ﻧﻴﺴﺖ. ﻳﻜی ﺍﺯ ﺗﺎﺯﻩﺗﺮﻳﻦ ﻣﻈﻨﻮنان، ﻣﺎﺯﻭﺕ است ﻛﻪ ﺑﺤﺚ ﺩﺭباره ﺁﻥ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺠﺮﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ همدﺳﺘﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮی ﺩﺭ ﺁﻟﻮﺩﻩﺳﺎﺯی ﺁﺏ ﻭ هوﺍی ﺍﻳﺮﺍﻥ تأﺛﻴﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻜی ﺍﺯ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺟﺎﻧﺒی ﻧﻔﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ میشود ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺝ ﺗﻘﻄﻴﺮ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩها ﻳﻜی ﺍﺯ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻتی است ﻛﻪ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯی ﻣی ﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﺎﻣﻞ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧی ﺍﺳﺖ. ﺳﻪ ﻧﻮﻉ ﻧﻔﺖ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﻧﻔﺖ ﺳﺒک، ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﻛﻪ ﻋﻤﺪﻩ ﻧﻔﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﺎﻣﻞ ﻧﻔﺖ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﻭ ﺗﺮﺷی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻜی ﺍﺯ ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﮔﻮﮔﺮﺩ را ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ دارد. ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺗﻮﻟﻴﺪی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺣﺪﻭﺩ ۳.۵ ﺩﺭﺻﺪ ﻭﺯنی گوگرد دارد ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ اینکه ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺎﺯﻭﺕهای ﺗﻮﻟﻴﺪی ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺍﺭﺍی نیم ﺩﺭﺻﺪ ﻭﺯﻧی گوگرد ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻧﻔﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﺯﻳﺎﺩی ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯی ﻣیﺷﻮﺩ.
شایان ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺗﻮﻟﻴﺪی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺁﻥ ﺍﺭﺯﺍﻥﺗﺮ ﺍﺳﺖ به این ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻛﻠی ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﻭ ﺻﺮﻑ هزﻳﻨﻪ، ﻛﺎﻻﻳی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣی ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺿﺮﺭ ﻣﺎﻟی ﻭ ﻣﺤﻴﻂﺯﻳﺴﺘی ﺩﺍﺭﺩ. ﺣﺪﻭﺩ ۲۰ درصد ﺍﺯ ﻓﺮاﻭﺭﺩﻩهای ﺗﻮﻟﻴﺪی ﻧﻔﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺎﺯﻭﺕ (ﻧﻔﺖ ﻛﻮﺭﻩ) است ﻭ ﺣﺪﻭﺩ ۸۰ درصد ﺍﺯ ﺻﺎﺩﺭﺍﺕ ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎهی ﻣﺎ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﻣﺎﺯﻭﺕ ﻳﺎ ﻧﻔﺖ ﻛﻮﺭﻩ ﻣﺼﺎﺭﻑ ﻣﺨﺘﻠﻔی ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ.
ﮔﺮﻣﺎﻳﺶ ﺧﺎﻧﻪها، ﻣﺮﺍﻛﺰ ﺗﺠﺎﺭی ﻭ ﺻﻨﻌﺘی، ﺣﻤﺎﻡهای ﻗﺪﻳﻤی، ﻛﻮﺭﻩهای ﻧﺎﻧﻮﺍﻳی، ﺳﻮﺧﺖ ﻛﺎﻣﻴﻮﻥ ﻭ ﻛﺸﺘی ﻭ ﺑﺮﺧی ﺧﻮﺩﺭﻭها، ﻟﻮﻛﻮﻣﻮﺗﻴﻮها، ﺑﻮﻳﻠﺮها ﻭ همچنین ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺳﻮﺧﺖ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻥ ﮊﻧﺮﺍﺗﻮﺭهای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﺮﻕ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﮔﺎﺯ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ میگیرد. ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺧﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻝهای ﺍﺧﻴﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺟﻨﺠﺎﻝهای ﺯﻳﺎﺩی ﺑﻪ ﭘﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﺎﻝ ۲۰۱۵ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧی ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺁﻣﺎﺭ ﺟﺎﻥﺑﺎﺧﺘﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺁﻟﻮﺩﮔی هوﺍی ﻧﺎﺷی ﺍﺯ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﺸﺘیها ﺭﺍ ۴۰۰ هزﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻛﺮﺩ؛ ﺯﻧﮓ ﺧﻄﺮی ﻛﻪ ﺑﺮﺧی ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ. ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠی ﺩﺭﻳﺎﻧﻮﺭﺩی (IMO) ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۶ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻛﺎهش ﺁﺛﺎﺭ ﻣﺨﺮﺏ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﺸﺘی ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍی ﺳﺎﻝ ۲۰۲۰ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﻣﺠﺎﺯ ﺩﺭ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﺸﺘیهاﺭﺍ ﺍﺯ ۳.۵ ﺩﺭصد به نیم ﺩﺭﺻﺪ کاهش ﺩهد. ﺍﻳﻦ به آن ﻣﻌﻨﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺍﻳﺮﺍﻥ هفتﺑﺮﺍﺑﺮ ﺣﺪ ﻣﺠﺎﺯ ﺟﻬﺎﻧی ﮔﻮﮔﺮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ آن را ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﻜﻞ کرد.
ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﺧﺎﺭﺟی ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺘﻘﺎﺿی ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺗﻮﻟﻴﺪی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻴﻢ ﺩﺭ ﻓﺮﺻﺖ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﻪ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺎ ﺍﺟﺮﺍی قانون ﺟﺪﻳﺪ، ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩهای ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪﺭﻭﺯ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻓﻴﻠﺘﺮﺍﺳﻴﻮﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮔﻮﮔﺮﺩ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﺁن رﺍ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺟﺪﻳﺪ کنیم. ﺗﻼﺵهاﻳی ﺩﺭ ﺍﻳﻦ سالها ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ انجام شده ﺍﻣﺎ ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﺗﺤﺮﻳﻢها ﻭ نبود ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻓﻨﺎﻭﺭی ﻭ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊیهای ﺭﻭﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ تأﺧﻴﺮ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﻗﺪﻡهای ﻛﻮﭼﻜی ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﻳﻢ.
ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔی ﺩﻭ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩ، ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﻛﻤک ﺷﺮﻛﺖهای ﺩﺍﻧﺶﺑﻨﻴﺎﻥ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩی ﻓﻴﻠﺘﺮﺍﺳﻴﻮﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ دهند ﺑﺎ ﻭﺟﻮ اینکه ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊی ﻻﺯﻡ سالها ﭘﻴﺶ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺎﻩ ﺻﻨﻌﺖ ﻧﻔﺖ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎهی ﺍﺟﺮﺍئی ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺷﻮﺭﺑﺨﺘﺎﻧﻪ ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ نبود ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭی ﻻﺯﻡ برای ﺻﻨﻌﺘیﺳﺎﺯی، ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺡها ﺩﺭ ﭘﺮﻭﮊﻩهای ﻣﻌﺪﻭﺩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭﻟی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪها ﺧﺎک ﻣی ﺧﻮﺭﻧﺪ. بهاینترتیب ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺭﻭﺳﻴﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﺭﺍﺣﺘی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﻨﺠﻢ ﻭ ﺷﺸﻢ ﺩﻭﻟﺖها ﻣﻜﻠﻒ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩها ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ کنند ﻭ ﺳﺎﻟﺎﻧﻪ ﺩﻭ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﻛﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ۱۰ درصد ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓی ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﺎﺩﻩ ۵۹ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺻﻼﺡ ﺍﻟﮕﻮی ﻣﺼﺮﻑ ﻣﺼﻮﺏ ۱۳۸۹ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺠﺪﺩ ﻣﻜﻠﻒ ﺑﻪ کاهش ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ۱۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﻮﺩﻩ است ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻣﻘﺮره نیز ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻴﻠی ﺍﺯ ﻗﻮﺍﻧﻴﻨی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻼﺡ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺍﺟﺮﺍ ﻧﻤیﺷﻮﺩ. فقط ﺑﻴﻦ سالهای ۸۹ ﺗﺎ ۹۳ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ کاهش ۴.۶ ﺩﺭﺻﺪی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺭﺍ ﺷﺎهد ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪﺗﺮ ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻧﺎﺗﺮﺍﺯی ﺍﻧﺮﮊی ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮی برای ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺍﻧﺮﮊی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪ.
ﺩﺭﺣﺎﻝﺣﺎﺿﺮ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ۴۰ درصد ﺗﻮﻟﻴﺪی ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ ﺳﻮﺧﺖهای ﺑیﻛﻴﻔﻴﺖ ﺍﺳﺖ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ، ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩهای ﺧﻮﺑی ﺟﻬﺖ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻓﺮاﻭﺭﺩﻩهای ﻧﻔﺘی ﻭ ﺭﻭﺵهای ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺁﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩهای ﻣﺤﻴﻂﺯﻳﺴﺘی ﻣﺨﺘﻠﻔی ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺟﺮﺍئی نمیشوند ﻭ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩها ﺍﺟﺒﺎﺭی ﻭ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪی ﺑﺮ ﺍﺟﺮﺍی ﺁﻧﻬﺎ انجام شود ﺗﺎ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩها کاهش داشته باشد. ﻳﻜی ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺿﻌﻴﻒ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎهی ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓی ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﺗﺤﺮﻳﻢها ﺁﻧﺎﻟﻴﺰوﺭهای طرﺍﺯﺍﻭﻝ ﺟﻬﺎﻧی ﻭﺍﺭﺩ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻧﺸﺪﻩ است ﻭ ﺧﻴﻠی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰوﺭهای ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻗﺪﻳﻤی ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﭘﺎﻳﻴﻦﺁﻣﺪﻥ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰها ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺯ ﻃﺮﻓی ﺍﻳﻦ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰوﺭها ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻣﺨﻠﻮﻁهای ﮔﺎﺯی (ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺷﺎهد) ﺳﺎﻟﺎﻧﻪ ﻛﺎﻟﻴﺒﺮﻩ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺨﻠﻮﻁهاﻳی ﮔﺎﺯی ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺮﺍﺟﻊ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎهی ذیصلاﺣی تأﻳﻴﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻩهاﻳی ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺭﺩﻳﺎﺑی ۱۷۰۲۵ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻩهای ﺗﻮﻟﻴﺪﻛﻨﻨﺪﻩ ﻣﻮﺍﺩ ﻧﻔﺘی هم ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ میتوانند ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﭘﺘﺮﻭﺷﻴﻤیها ﻭ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩهای ﺍﻧﺪﻛی هستند ﻛﻪ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ۱۷۰۲۵ ﻳﺎ NIST را ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ تأﻳﻴﺪ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩهای ﻣﻠی ﻭ ﺟﻬﺎﻧی ﺍﺳﺖ، ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻳﺎ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﮕﺎهی ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣی ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍی ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭها هستند. ﺗﻤﺎﻣی ﺍﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﺎﻋﺚ کاهش ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺗﻮﻟﻴﺪﺍﺕ ﻧﻔﺘی ﻭ ﮔﺎﺯی میشود.
ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﺟﻬﺖ ﺭﺩﻳﺎﺑی ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ NOX و SOX) X) میتواند ﻋﺪد یک، دو یا سه ﺑﺎﺷﺪ و برای ردیابی آنها ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰوﺭهای ﺩﻗﻴﻖ ﻣﺤﻴﻂﺯﻳﺴﺘی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻭﺍﺣﺪ ﺩﺭ ﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩ (PPB) ﺭﺍ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩی ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﻧﺎلیزوﺭهای ﻣﺤﻴﻄی ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﻛﺎﻟﻴﺒﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩی ﻧﻤیﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎﺯﻭﺕ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻜی ﺍﺯ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮﺍﺩ ﻧﻔﺘی ﺷﻨﺎﺳﺎﻳی ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺁﻥ هم ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻘﺼﺮﺍﺕ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻥ ﺁﻥ گذاشته ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﻣﺸﺘﻘﺎﺕ ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯی ﻭ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻧﻔﺖ ﺳﻔﻴﺪ، ﻧﻔﺖ ﮔﺎﺯ، ﮔﺎﺯﻭﺋﻴﻞ، ﺑﻨﺰﻳﻦ، ﺳﻮﺧﺖ ﺟﺖ، ﻣﺎﺯﻭﺕ ﻭ... است، ﺗﻤﺎﻣﺎ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ هستند و ﺍﺯ هنگاﻡ ﺍﺣﺘﺮﺍﻕ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺁﻻیندگی میکنند. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ سالها ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﺍﻧﺮﮊیهای ﻓﺴﻴﻠی ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﺪﺕ ﻣﺼﺮﻑ ﺍﻧﺮﮊی ﺑﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺣﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮی ﺍﺯ ﻣﺼﺮﻑ ﺍﻧﺮﮊی ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭﻭﺍﺝ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ، ﺍﻋﺘﻴﺎﺩی ﻛﻪ ﺑﻼی ﺧﺎنماﻥﺳﻮﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔی ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻣﺎ در پی داشته است. ﻛﻴﻔﻴﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻧﻔﺘی ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻧﻔﺖ ﺑیکیفیت ﻭ نبود ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺧﺎﻟﺺﺳﺎﺯی ﺁﻥ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩها ﻭ ﻣﺎﺷﻴﻦﺁﻻﺕ ﻗﺪﻳﻤی ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺧﺖها ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣی ﺷﻮﺩ، ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺸﺪﻳﺪ ﺑﺤﺮﺍﻥهای ﻣﺤﻴﻂﺯﻳﺴﺘی ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺟﻬﺖ ﺍﺻﻼﺡ ﺍﻣﻮﺭ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭی ﺩﺭ ﺻﻨﻌﺖ ﭘﺎﻻﻳﺶ، ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺁﻥ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺎﻟﺺﺳﺎﺯیهای ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﻣﺸﺘﻘﺎﺕ ﻧﻔﺘی ﻭ ﮔﺎﺯی ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺗﻮلید کنند.
همچنین ﺑﺎ ﺗﺮﻣﻴﻢ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻞ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻭﺭﻭﺩ فناﻭﺭیهای ﻧﻮﻳﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍهم ﺁﻭﺭﻳﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺟﺒﺎﺭیﻛﺮﺩﻥ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩهای ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻛﺎﻓی ﺑﺮ آﻧﻬﺎ ﺳﻄﺢ ﻛﻴﻔی ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻧﻔﺘی ﻭ ﮔﺎﺯی ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩهیم. ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺁﻥ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻣﺨﺘﻠﻔی هستند ﻛﻪ همدﺳﺖ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎهی ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺁﻟﻮﺩﮔی هستند؛ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻓﻠﺰی، ﺳﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﺩﻳﮕﺮ تأﺛﻴﺮ ﺯﻳﺎﺩی ﺩﺭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﮔﺎﺯهای گلخاﻧﻪﺍی دارند ﻛﻪ ﻭﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺣﺎﺻﻞ ﺑیﺗﺪﺑﻴﺮی ﻭ ﺁﻻﻳﻨﺪﻩﺑﻮﺩﻥ ﺍﻛﺜﺮ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﻣﺎﺳﺖ. ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮهنگ هوﺵ ﺳﺒﺰ ﺩﺭ ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﻗﺪﻡهای ﻛﻮﭼﻜی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺍﻗﻠﻴﻤی ﺑﺮﺩﺍﺭﻳﻢ.
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند