اقتصاد۲۴- جدیدترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر شد و همان نگرانیهای سابق و ابراز نارضایتیهای پیشین در گزارش جدید تکرار شد. اصلیترین مورد نگرانی آقای دبیر کل در این گزارش بالا بودن میزان ذخایر اورانیوم نسبت به تعهدات برجامی ایران است.
«طبق گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذخایر اورانیوم غنی شده در ایران به ۳۰ برابر حد توافق شده در برجام رسیده است.»
نکاتی متعددی در این بحث شایسته توجه است.
۱- دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین ایالات متحده امریکا در اردیبهشت ۱۳۹۷ رسما از برجام خارج شد و تعهدات طرفین مقابل ایران یعنی کشورهای ۱+۵ و اتحادیه اروپا به حالت تعلیق درآمد. کشورهای اروپایی دست به ابتکاراتی زدند از جمله گرفتن استثنائاتی برای تجارت با ایران یا راهاندازی سامانه اینستکس برای بده و بستان مالی بدون امریکا و ... اقداماتی که همگی با شکست مواجه شد. یکسال بعد جمهوری اسلامی ایران کاهش تعهدات هستهای خود را در بازههای زمانی سهماهه آغاز کرد. اگرچه افزایش میزان ذخیره اورانیوم یا سطح غنای آن اندک اندک انجام میگرفت، اما اکنون که شش سال از آن تصمیم میگذرد طبیعی است که میزان ذخیره اورانیوم ایران و سطح غنای آن بیش از آنچه که در برجام تعهد شده، باشد.
نکته مهم این است که نهادی به نام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول پایش انطباق ایران با تعهدات هستهایاش در برجام است و گزارشات فصلی از وضعیت منتشر میکند، اما در طرف مقابل هیچ نهادی وجود ندارد که گزارشی از عدم انطباق تعهدات ۱+۵ به آنچه در برجام تصریح شده با وضع موجود بدهد.
هیچ نهادی نیست که بگوید ایالات متحده امریکا به وظیفه مصرح خود برای تسهیل تجارت با ایران عمل نکرده و حتی با وضع تحریمها در این راه خلل ایجاد کردهاست. هیچ نهادی دست به این محاسبه نمیزند که از عدم اجرای برجام چه خسارتی به اقتصاد ایران خورده است.
با شکست مذاکرات احیای برجام تنها نهادی که در این مورد وجود داشت یعنی کمیسیون مشترک برجام نیز کارکرد خود را از دست داد. اگرچه میتوان این خرده را به تیم مذاکرهکننده ایرانی گرفت و دولت دوازدهم و سیزدهم که نه توانستند برجام را احیا کنند و نه مدعی خسارتی شوند.
۲- به بخش دیگری از بندهای گزارش آژانس در مورد میزان ذخیره اورانیوم ایران توجه کنید:
«آژانس برآورد کرده است که تا ۱۱ می ۲۰۲۴، کل ذخایر اورانیوم غنی شده ایران ۶۲۰۱.۳ کیلوگرم بوده است. این رقم نسبت به گزارش فصلی قبلی ۶۷۵.۸ کیلوگرم افزایش یافته است. ذخایر تخمین زده شده شامل: ۵۸۴۱.۳ کیلوگرم اورانیوم به شکل UF۶. ۲۰۳.۵ کیلوگرم اورانیوم به شکل اکسید اورانیوم و سایر محصولات میانی؛ ۴۷.۲ کیلوگرم اورانیوم در مجموعههای سوخت، صفحات و میله ها؛ ۴.۴ کیلوگرم اورانیوم در اهداف؛ و ۱۰۴.۹ کیلوگرم اورانیوم در رسوبات مایع و جامد.
مطابق گزارش مدیر کل، میزان ذخائر اورانیوم غنی شده تا ۶۰ درصدی ایران به ۱۴۲.۱ کیلوگرم که افزایش ۲۰.۶ کیلوگرمی را نشان میدهد.
همچنین مطابق این گزارش ایران از ذخائر اورانیوم غنی شده تا ۵ درصد خود کاسته است و آنرا به ۲۳۷۶.۹ کیلوگرم رسانده که کاهش ۱۹.۹ کیلوگرمی را نشان میدهد. همچنین در این گزارش از افزایش میزان ذخائر اورانیوم ۲۰ درصدی به میزان ۳۹.۱ کیلوگرم خبر داده شده که بر اساس آن ایران این ذخائر را به ۷۵۱.۳ کیلوگرم رسانده است.»
*تحلیل سیاسی این بندها میتواند این باشد که ایران در حال افزایش میزان ذخیره اورانیوم برای بالابردن وزنه رایزنیهای خود در هر زمان است.
جمهوری اسلامی ایران به تجربه در بیش از دو دههای که پرونده هستهای ایران باز شده دریافته که بالا بردن هر عنصر خطرناک در دستش به بالا بردن وزنش در میز مذاکره کمک میکند.
این موضوع البته میتواند مورد اختلاف شدید داخلی بین طیفهای سیاسی باشد، اما سیاستگذاران فعلی نظام در حال استفاده از این نسخه هستند.
نقش بازیگر خطرناک
*فارغ از خوش آمد یا نیامد ما، در سالهای گذشته جمهوری اسلامی به این سیاست در عرصه بینالمللی رو آورده و متاسفانه آنرا کارآمد دریافته است که خود را عنصری خطرناک جلوه دهد با داشتن موشک فراوان و ذخیره اوارنیوم بالا. درست است که شواهد فعلی نشان میدهد که این نسخه کارآمد بوده و مثلا در حال حاضر توانسته باب مذاکره محرمانه با امریکا در عمان را فراهم کند. اما آنچه نگرانکننده است تاثیرات منفی و درازمدت این تصویر در منطقه و جهان است. به گونهای که در بارزترین مثال اینکه، ایران نتوانسته نقش دیپلماتیک موثری در جریان جنگ غزه ایفا کند در حالیکه چهار دهه است سنگ فلسطین را به سینه میزند.
جهان نشان داده که سعی میکند بهگونهای از کنار بازیگر خطرناک عبور کند که پرش به پر او گیر نکند. پس در چنین سپهری او در جریان یارگیریها بازیگر خطرناک را راه نخواهد داد و یار بازیگر خطرناک هم نخواهد شد.
۳-در گزارش اخر آژانس بیناللملی انرژی اتمی آمده که «در سال گذشته هیچ پیشرفتی در راستای اجرای بیانیه مشترک ۴ مارس ۲۰۲۳ صورت نگرفته است. مدیرکل از موافقت ایران مبنی بر ادامه بیانیه مشترک برای ارائه چارچوبی برای همکاری با آژانس و رسیدگی به موضوعات پادمان باقی مانده استقبال میکند و از ایران میخواهد برای اجرای بیانیه مشترک (بیانیه مارس) از طریق تعامل جدی با پیشنهادات ملموس آژانس همکاری کند.» بیانیه مورد اشاره آقای گروسی، متعلق به ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ است که بین او و اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی منعقد شده و در بخشی از آن آمدهاست «تعاملات بین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران با روحیه همکاری و با رعایت کامل صلاحیتهای آژانس و حقوق و تعهدات جمهوری اسلامی ایران بر اساس موافقتنامههای جامع پادمانی صورت خواهد پذیرفت. در خصوص مسائل پادمانی باقیمانده مربوط به سه مکان، ایران آمادگی خود را برای ادامه همکاری و ارائه اطلاعات و دسترسی بیشتر به منظور رسیدگی به مسائل پادمانی باقیمانده اعلام کرد.»
*راستش را بخواهید فهم این بیانیه مشترک و تفاهم صورت گرفته و آنچه اکنون گروسی میگوید نیازمند شناخت روحیه ایرانی است. شواهد نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران برای آرام کردن آژانس زمان میخرد تا موقع توافق جدید برسد. جمهوری اسلامی هیچگاه پروندههای مرتبط با مساله هستهای را خارج از چارچوب سیاسی و حل و فصل مساله تحریمها نمیبیند. همانگونه که در دوره مذاکرات هستهای توافق فنی، هم عرض توافق سیاسی و در مذاکراتی جداگانه، اما هم عرض به دست آمد. شاید تا به دست آمدن توافق سیاسی، ایران به چند بازرس دسترسیهای محدودی برای گزارشگیری بدهد، اما هیچکدام از مسالی اصلی ایران و آژانس در این قالب حل و فصل نمیشود. به عبارتی ایران زمان میخرد و آژانس را سرگرم میکند تا وقت مذاکرات اصلی برسد. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسایل فی مابین با ایران را فنی میداند.
۴- در بندی از ابتدای گزارش آمده است «مدیرکل متأسف است که مسائل مهم پادمانی باقی مانده حل نشده است، زیرا ایران نه توضیحات فنی معتبری در مورد وجود ذرات اورانیوم با منشاء انسانی در ورامین و تورقوزآباد به آژانس ارائه کرده است و نه به آژانس از مکان فعلی مواد هستهای مرتبط و/یا تجهیزات آلوده اطلاع داده است. علاوه بر این، ایران اعلام کرده است که تمامی مواد، فعالیتها و مکانهای هستهای مورد نیاز بر اساس توافقنامه پادمان را اعلام کرده است.»
*در مورد این بند باید به آقای گروسی یادآوری کرد مگر وضعیت مکانهای پیشین مورد ادعای آژانس به شفافیت مشخص شد که وضعیت ورامین و تورقوزآباد مشخص شود؟ همه شواهد نشان میدهد این مورد هم مانند بقیه مواد ادعایی آژانس مسکوت میماند نه اینکه حل شود. باید به دبیر کل یادآوری کرد ۱۲ مورد ادعایی گزارشهای آژانس در قالب پی ام دی که از دوره دبیری حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی تا دوره دبیری علی لاریجانی و ارجاع پرونده به وزارتخارجه کش آمد، چگونه مشخص شد؟ مگر این بود که در توافق سیاسی بین ایران و آژانس قرار شد پرونده پی ام دی بسته شود و ادامه پیدا نکند؟ همه شواهد نشان میدهد نه آژانس روی مکانهایی که مدعی آلودگی اورانیوم است چنان مطمئن است و نه ایران حاضر به پاسخگویی در مورد همه موارد اختلافی. تنها بندی به بندهای گزارش برای ابراز تاسف اضافه میشود تا بار سیاسی پرونده هستهای ایران سنگینتر شود.
*در سوی دیگر نباید از یاد برد تا وقتی نهادی فنی مانند آژانس انرژی اتمی استانداردهای دوگانهای دارد که در مقابل وضعیت دستیابی اسراییل به انرژی هستهای سکوت میکند، جمهوری اسلامی ایران نیز میتواند از بار گزارش دهی شفاف شانه خالی کند. اگرچه افکارعمومی در ایران میداند دود همه گزارشندادنهای اتمی به چشم مردم میرود. آنهم در شرایطی که هفتهای یکبار یکی از نزدیکان حاکمیت از احتمال تغییر دکترین هستهای سخن میگویند.
منبع: امتداد