اقتصاد۲۴- بی تردید بسیاری از فعالین و سرمایهگذاران، افت معنادار و نگران کننده بازار سرمایه در چند هفته گذشته را هرگز فراموش نخواهند کرد. شاید کمتر کسی باور میکرد که شاهد چنین فشار عرضه و افت قیمتهای محسوسی در سال ۱۴۰۳، آنهم ۴ سال پس از فاجعه مرداد ۱۳۹۹ باشیم.
فشار فروش و میزان عرضه در سهام شرکتهای فعال در بازار بورس و فرابورس در هفتههای گذشته به حدی بود که بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران در فضای به وجود آمده ناچار به شناسایی زیانهایی چشمگیر شدند. علی رغم آنکه بسیاری از فعالین بازار سرمایه همچنان در شوک و سراسیمگی ناشی از رخدادهای عجیب دو ماه گذشته فرو رفته اند، اما با نگاهی واقع بینانه و به دور از تعصب، میتوان دلایل با اهمیت زیادی در خصوص شرایط اسفناک بازار سرمایه برشمرد.
باور کنید ما نیز همچون شما، دولت و نحوه عملکردش در قبال بازار سرمایه را مقصر اول میدانیم، با این حال پرداختن به برخی از اصلیترین دلایل شرایط بازار در هفتههای گذشته خالی از لطف نیست.
نگاهی به برخی از مهمترین دلایل افت تاریخی بازار سرمایه در هفتههای اخیر:
آنقدر اتفاقات، حوادث و تصمیمات عجیب در ۲ ماه اخیر رخ داده است که حتی رعایت تقدم و ارزیابی تاثیرات آنها بر بازار سرمایه هم کاری بس دشوار است. از اتفاقات و درگیریهای نظامی ایران با اسرائیل گرفته تا گمانه زنی و جنجالها در خصوص لغو معافیتهای مالیاتی، حادثه سقوط بالگرد رئیس جمهور و انتخابات زود هنگام، هر یک به تنهایی میتوانست روزها و ماهها بازار را تحت الشعاع قرار دهد.
اما همزمانی و وقوع تمامی این حوادث و رخدادها، در مدت زمانی کمتر از ۲ ماه، رویدادی است که شاید هر ۱۰ سال یکبار هم شاهد آن نباشیم.
در گزارش سوژه این هفته قصد داریم تا کمی بیشتر در خصوص چرایی افت تاریخی و ناامید کننده بازار سرمایه بپردازیم:
همانگونه که در گزارش سوژه هفته گذشته به بررسی ابهامات و واهمه بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران از چالش نظامی ایران و اسرائیل پرداختم، بخش عمده و شروع ناامید کننده بازار سرمایه را سایه جنگ و درگیریهای نظامی ایران و اسرائیل میدانیم.
بیشتر بخوانید: حساب سهامداران شارژ شد + جدول پرداخت
بارها از طریق رسانه بورس نیوز، اعلام کرده ایم که در شرایط نامطلوب نظامی و بین المللی کشور؛ سرمایه گذاران و سهامداران بازار سرمایه از بی دفاعترین و متضررترین فعالین اقتصادی میباشند.
در حقیقت بر خلاف بازارهای طلا و ارز، بازار سرمایه و ماهیت پر ریسکش، تاثیرات نامطلوب فراوانی را از ناامنیهای نظامی و اجتماعی میپذیرد
احتمالا شما نیز همچون ما، انتشار و فروش اوراق خزانه ۳۵ تا ۴۰ درصدی را تیر خلاصی بر پیکر بی جان بازار سرمایه میدانید. انتشار و فروش چنین اوراقی از سوی دولت آنهم با چنین نرخ هایی، چشم انداز شفافی از مواضع دولت در خصوص بازار سرمایه را پدیدار ساخت.
درست در زمانی که بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران بازار سرمایه، خود را مجاب میکردند که خرید سهام برخی شرکتها جذاب به نظر میرسد، دولت با انتشار اوراقی با بهره ۳۵ تا ۴۰ درصدی (نسبت پی بر ایی) (P/E) بازار پول و اوراق بی ریسک را به ۲.۵ تا ۳ کاهش میدهد.
وقتی همه از ضعف مفرط و ناکارآمدی دولت در بهبود شرایط سیاسی، بین المللی و اقتصادی کشور ناامید شده اند، وقتی سهامداران و سرمایه گذاران در بازار سرمایه هر روز شاهد اتخاذ تصمیماتی جدید و مصوبههایی در راستای کاهش سود شرکتهای بزرگ میباشند، وقتی رکود کل کشور را فرا گرفته و حاشیه سود خالص بسیاری از صنایع و بنگاههای اقتصادی به کمتر از ۲۵ درصد رسیده است، چرا نباید سهام پر ریسک را فروخت ودر عوض اوراق ۴۰ درصدی خرید؟
چرا صندوقهای با درآمد ثابت نباید بخش عمدهای از سهام موجود در پرتفویشان را فروخته و آنها را تبدیل به اوراق ۳۵ تا ۴۰ درصدی بی ریسک و بی دردسر کنند؟
چرا نباید سرمایه تولید کنندگان بالقوه به جای تولید به سپردههایی با نرخ بهره بالا و اوراقی ۴۰ درصدی تبدیل شود؟ به نظر شما فلسفه "سال جهش تولید با مشارکت مردم" همین نبود.
انگار، خاله بازیهای دولت با مجلس، دولت با بازار سرمایه، مجلس با بازار سرمایه و ...، به عادتی همیشگی برای بازار سرمایه تبدیل شده است. باور کنید عادت کردهایم که سالی ۳ تا ۴ مرتبه، چند کارشناس تازهکار، سهمیهای و کم سواد از بدنه دولت، بندی غیر کارشناسی را علیه بازار سرمایه، فعالین اقتصادی و تولید کنندگان به تصویب برسانند و تمامی اهالی بازار سرمایه و کارشناسان اقتصادی با التماس به نمایندگان از همه جا بی خبر، آن مصوبه را لغو کنند.
باور کنید هر بار با همین خاله بازیها و کشمکشهای کوچک، ۳ تا ۴ ماه، بازار سرمایه و سرمایه گذارانش در ابهام، استرس و رکود به سر میبرند.
اینبار هم نوبت به لغو معافیتهای مالیاتی در بندی از بودجه سال ۱۴۰۳ بود تا شوکی یک ماهه برای سهامداران به ارمغان بیاورد. هنوز چند روز از حل و فصل این قضیه با پا درمیانی مجلس انقلابی نگذشته بود که نوبت به انتشار صورتهای مالی ضعیف پالایشگاهها و زمزمههای لزوم تغییر نرخ خوراک پالایشگاهی به گوش میرسد.
خودتان از این همه بی نظمی، بی ثباتی و تصمیمات بی منطق و مقطعی خسته نشدید؟ تا به حال شده است یک تصمیم یا قانون با در نظر گرفتن شرایط و منافع تمام طرفین اتخاذ گردد؟
باور کنید بسیاری از فعالین بازار سرمایه با عادلانه شدن و حذف رانت شرکتهای خصولتی مشکلی ندارند، اما آنچه صدای بسیاری از سرمایه گذاران این بازار را درآورده است، بی ثباتی، تصمیمات چند باره و ابهاماتی است که جز ریسک و استرس عایدی برایشان نداشته است.
بی تردید چالش اصلی بازار سرمایه در هفته اخیر و ماههای آینده، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری پس از حادثه دلخراش درگذشت جناب رئیسی میباشد.
حتی با فرض چشم پوشی از شخص پیروز در انتخابات تیرماه کشور (بخوانید مقاله سهامداران دلخوش نباشند و انتخابات ریاست جمهوری را به فال نیک نگیرند؟!) کافیست تنها به مکانیزم انتخاب وزرای کابینه و چالشهای مجلس انقلابی جدید فکر کنید تا بیشتر متوجه کمای کشور در ماههای آتی شوید.
رئیس جمهور جدید، تفکرات جدید، تیم و معتمدان جدید، راهکارهای غلط جدید، خرابکاریهای جدید و ...، باور کنید حتی تصور کردن شرایط چند ماه آینده و احتمالا معرفی مجریان، ارداتمندان و روحانیان جدید در کسوت وزارتخانهها هم روحمان را آزرده میسازد.
دوباره باید شعارهای جدید بشنویم، پول کشور مجددا به پرقدرتترین پول منطقه تبدیل شود، میلیونها میلیون کلید خانههای نوساز در اختیار مردم قرار داده شود، دهها و صدها دزد و اختلاس گر بزرگ دستگیر میشود، شفافیت در دستگاهها و ارگانها موج خواهد زد، صادرات نفت میلیونها بشکه افزایش مییابد و همه پولهای حاصله را برایمان کارت به کارت میکنند، هم حق آزادی بیان و رفتار به مردم میدهیم و هم همه را به خاطر حجاب، نوشتن مقاله، اطلاع رسانی جریمه خواهیم کرد.
اینترنت پر سرعت میشود، فیلترها برداشته میشود و همچون هر ۴ سال یکبار بازار بورس را به عنوان بازار مولد به جایگاه اصلی خودش بر میگردانیم.
خدایا خودت به اعصابمان رحم کن.
شاید یکی دیگر از شاهکارهای سازمان بورس در تقویت شرایط اسفناک و صفوف فروش میلیونی بسیاری از سهام شرکت ها، طرح محدودیت دامنه نوسان ۲ درصدی بود.
آخر یکی نیست به این اساتید و نوابغ تصمیم گیرنده در بازار سرمایه اعلام کند که محدود کردن دامنه نوسان قیمتی در بازار نه تنها فشار عرضه را در میان فروشندگان کاهش نخواهد داد بلکه به سیگنالی برای اضافه شدن سایر سهامداران به صف فروش سهام تبدیل خواهد شد.
با محدودیت دامنه نوسان توسط فرهیختگان تصمیم گیرنده، عملا به بسیاری از سهامداران بلند مدت هم اعلام میکنید که بازار شرایط عادی ندارد و بسیاری از سهام در دامنه ۵ تا ۷ درصد منفی هم خریدار ندارد. دامنه را محدود میکنیم تا مردم بیشتر ضرر نکنند.
اما این کار نه تنها منجر به بازگشت اعتماد به فروشندگان نمیشود بلکه موجب عقب نشینی خریداران در قیمتهای پائین و ارزنده سهام هم خواهد بود.
چرا قرار است همه چیز در این مملکت تصنعی، دستوری و خارج از مکانیزمهای بازار آزاد باشد. ذات بازار بورس را با محدودیت دامنه نوسان به سخره میگیریم تا به جامعه این سیگنال را بدهیم که فقدان اتفاقی رئیس جمهورمان، اول از همه، باعث تزلزل بازارهای مالی میشود.
شاید اگر شهید رئیسی در طول ۳ سال ریاست جمهوری خود اوضاع وخیم اقتصادی را از منفی ۸۰ به منفی ۴۰ تقلیل داده بود ما هم درگذشت ایشان را بسیار تاثیر گذار بر بازارهای مالی قلمداد میکردیم، اما برای دولتی که منفی ۸۰ را به منفی ۸۰۰ تبدیل کرده بود، همچنین دغدغههایی غیر منطقی به نظر میرسد.