اقتصاد۲۴- شیوا سپهری: بازار خرسی به دوره زمانی اشاره دارد که قیمتهای سهام با کاهش قابل توجهی روبرو میشوند. این روند نزولی میتواند ماهها یا حتی سالها طول بکشد و معمولاً احساس ترس و عدم اطمینان را در میان سرمایهگذاران ایجاد میکند.
بازارهای خرسی در واقع تجربهای احساسی برای سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. در این دوران بازارها با دورهای طولانی از کاهش قیمت سهام، بدبینی و فروش گسترده مشخص میشوند. میانگین مدت زمان بازارهای خرسی متفاوت است، اما معمولاً حدود ۱۴ تا ۱۸ ماه طول میکشند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که ممکن است برخی از آنها کوتاهتر یا طولانیتر باشند.
بیایید به سه مرحلهای که بازار خرسی را تشکیل میدهد بپردازیم: مرحله توزیع، مرحله وحشت و مرحله تسلیم.
در مرحله توزیع، اوضاع بازار شروع به بدتر شدن میکند؛ تمایل به خرید کاهش مییابد در حالی که فشار فروش افزایش یافته است. درست مثل یک مهمانی است که افراد کمتری به آن میآیند، اما افراد بیشتری میخواهند بروند. سرمایهگذاران احتیاط میکنند زیرا احساس میکنند بازار ممکن است به اوج خود رسیده باشد. اینجاست که سرمایهگذاران هوشمند شروع به فروش سهام خود میکنند قبل از اینکه مشکلات واقعی آغاز شود.
زمانی که مرحله وحشت آغاز میشود، ترس بر بازار حاکم میشود. سرمایهگذاران به خاطر ترس و احساس منفی شروع به فروش سهام خود میکنند. مثل این است که همه ناگهان متوجه میشوند که در ساختمان آتشسوزی رخ داده و همه به سمت خروجیها هجوم میبرند. فروش سریع منجر به کاهش قیمتهای بیشتر میشود، زیرا عرضه بیشتر از تقاضا است.
مرحله تسلیم نقطهای است که اوضاع به هم میریزد. فروش در این مرحله به اوج خود میرسد و قیمتها بیشتر کاهش مییابند. مثل صحنهای از یک فیلم اکشن است که همه چیز در اطراف شما منفجر و فرو میریزد. بسیاری از سرمایهگذاران در این مرحله تسلیم میشوند و معتقدند که ادامه نگهداری سهمهایشان بیفایده است. مرحله تسلیم معمولاً نشانهای از یک کف احتمالی در بازار است، زیرا ترس شدید معمولاً قبل از فرصتهای بهبودی و رشد رخ میدهد.
در دنیای سرمایهگذاری، دو اصطلاح وجود دارد که ممکن است با آنها برخورد کرده باشید: بازار خرسی و بازار گاوی. این اصطلاحات جهتگیری کلی بازار سهام را توصیف میکنند و میتوانند تأثیر قابل توجهی بر احساسات و تصمیمگیریهای سرمایهگذاران داشته باشند.
وقتی صحبت از سرمایهگذاری در سهام به میان میآید، تعیین زمان ایدهآل میتواند کار چالشبرانگیزی باشد. تصمیمگیری در مورد اینکه آیا باید در یک بازار خرسی یا بازار گاوی سرمایهگذاری کرد، به اهداف سرمایهگذاری فرد، تحمل ریسک و افق زمانی او بستگی دارد.
بازار گاوی برای معاملهگران کوتاهمدت که به دنبال استفاده از روندهای صعودی قیمتها هستند، مناسبتر است اما بازار خرسی فرصتهای خرید جذابی را برای سرمایهگذاران بلندمدت که به دنبال بهرهبرداری از سهام undervalued هستند دارد. انجام تحقیقات جامع، تنوع در سرمایهگذاریها و مشاوره با متخصصان مالی قبل از اتخاذ هر گونه تصمیم سرمایهگذاری بسیار مهم است. بازارهای خرسی میتوانند برای سرمایهگذاران واقعاً ناامیدکننده باشند، اما درک عواملی که به وقوع آنها کمک میکنند میتواند به ما در گذر از شرایط کمک کند:
-رکود اقتصادی معمولاً بازارهای خرسی را تحریک میکند به دلیل کاهش سود شرکتها.
بیشتر بخوانید: رکود اقتصادی چیست؟
زمانی که اقتصاد رو به افول میگذارد و وارد رکود میشود، میتواند تأثیر قابل توجهی بر سود شرکتها داشته باشد. در این دوران، مصرفکنندگان معمولاً هزینههای خود را کاهش میدهند که منجر به کاهش هزینهکرد و درآمد کمتر برای کسبوکارها میشود. در نتیجه، قیمت سهام کاهش مییابد و سرمایهگذاران داراییهای خود را میفروشند و بازار خرسی را به وجود میآورند.
-تنشهای ژئوپولیتیکی یا درگیریها میتوانند منجر به افزایش بیاطمینانی در بازارهای مالی شود
بیثباتی سیاسی یا درگیریها بین کشورها میتوانند فضایی از عدم اطمینان را در بازارهای مالی ایجاد کنند. سرمایهگذاران محتاط میشوند زیرا از اختلالات احتمالی در تجارت جهانی یا سیاستهای اقتصادی هراس دارند. این عدم اطمینان معمولاً منجر به فروش سرمایهگذاریهای آنها میشود و قیمتهای سهام را کاهش میدهد و به بازار خرسی کمک میکند.
-تغییرات در سیاستها یا مقررات دولتی به صنایع یا بخشهای خاص آسیب میرساند.
زمانی که دولتها سیاستها یا مقررات جدیدی را اجرا میکنند که بر صنایع یا بخشهای خاص تأثیر میگذارد، میتواند اثرات زنجیرهای بر کل بازار داشته باشد. به عنوان مثال، مقررات سختگیرانه محیطزیستی ممکن است به شرکتهای صنعت سوخت فسیلی آسیب برساند و در عین حال به شرکتهای انرژیهای تجدیدپذیر سود برساند. این تغییرات عدمقطعیتی برای سرمایهگذاران ایجاد میکند که ممکن است تصمیم به فروش سهام خود بگیرند و منجر به بازار خرسی برای صنایع تحت تأثیر شود.
بحرانهای مالی زمانی رخ میدهند که وحشت گستردهای وجود داشته باشد و اعتماد به سیستم مالی از دست برود. این فقدان اعتماد باعث میشود سرمایهگذاران وجوه خود را از وسایل سرمایهگذاری مختلف مانند سهام و اوراق قرضه خارج کنند. زمانی که حبابهای سفتهبازانه میترکد باعث کاهش سریع قیمت سهام میشود و بازار خرسی را تحریک میکند.