اقتصاد۲۴- بررسی روند ارزش معاملات صندوقهای طلا و ارزش معاملات خرد بورس (سهام، حق تقدم و صندوقهای سهامی) نشانگر این مساله است که با توجه به ریسکهای موجود در سالجاری، طلا بهعنوان یک دارایی امن در تیررس سرمایهگذاران مختلف قرار داشته است. بازار سهام در سالجاری تا به این جای کار در رکود و رخوت معاملاتی به سر برده و اوضاع و احوال بازار، تعریف چندانی نداشته است. بر اثر ریسکهای سیستماتیک مختلف، دانه نوسان بازار بهدفعات دستخوش تغییر شده و در نتیجه آن بازار با کاهش نقدشوندگی همراه شده که این موضوع خود را در کاهش ارزش معاملات خرد بازار سهام منعکس کرده است.
بررسیهای «دنیایاقتصاد» حاکی از این نکته است که صندوقهای طلا در سالجاری با افزایش ضریب نفوذ در بین آحاد مردم و فعالان اقتصادی همراه شده اند؛ به گونهای که میانگین روزانه ارزش معاملات ۱۳ صندوق طلای حاضر در بازار در سالجاری به ۷۲۵ میلیارد تومان رسیده است که این موضوع گواهی بر افزایش ضریب نفوذ این صندوقهاست. این در حالی است که در سال گذشته، میانگین روزانه ارزش معاملات صندوقهای طلا، ۲۸۳ میلیارد تومان بود؛ در سال ۱۴۰۱ نیز میانگین ۱۳۶ میلیارد تومانی برای ارزش معاملات این صندوقها به ثبت رسیده بود.
بیشتر بخوانید: بازار داغ فروش در بورس
در مقابل، اما اوضاع در بازار سهام اصلا امیدوارکننده نبوده است. بورس کمترین ارزش معاملات ریالی پنجسال اخیر را در سالجاری تجربه میکند. میانگین روزانه ارزش معاملات بازار سهام، ۳هزار و ۳۹۳ میلیارد تومان بوده است که اختلاف فاحشی با مقدار همین پارامتر در سال گذشته دارد. در سال گذشته به صورت میانگین، روزی ۶هزار و ۸۸۵ میلیارد تومان سهام میان سرمایهگذاران مبادله شد. در دوسال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نیز میانگین روزانه ارزش معاملات بازار سهام در کانال ۴هزار میلیارد تومان قرار داشت. در سایه چنین وضعیتی، صندوقهای طلا با اقبال عمومی همراه شده و به مهمترین رقیب بازار سهام تبدیل شده اند. اوایل مهرماه امسال کار به جایی رسید که در چند روز، ارزش معاملات این صندوقها از ارزش معاملات سهام نیز پیشی گرفت.
اما چه عواملی موجبات رکود در بورس را فراهم کرد و سبب شد بازار سهام در مدار حضیض و ذلت قرار بگیرد؟ در پاسخ به این سوال میتوان استنباط کرد سلسلهای از ریسکهای سیستماتیک در بازار سهام رخ داد که سبب شد بازار از سمت تقاضا مورد بی مهری واقع شود. بی گمان سال ۱۴۰۳، یکی از سالهای عجیبی است که در سنوات آتی از آن یاد خواهد شد. طیف متنوعی از اتفاقات در هفتماه نخست این سال در حوزه سیاست داخلی و روابط خارجی رخ داده که هریک به نحو و طریقی کلیات سیاست و اقتصاد کلان کشور را تحت تاثیر قرار داده است. در این اثنا بازار سهام به عنوان بازاری که بخش اعظم سرنوشت و مسیر آتی آن به رویدادها و تحولات سیاسی و اقتصادی گره خورده است، روزهای تلخی را پشت سر گذاشت.
سیزدهم فروردینماه، اسرائیل کنسولگری ایران در دمشق را مورد هدف قرار داد و مخابره اخبار این رویداد، همگان را به این نتیجه رساند که مطمئنا ایران نیز واکنش مقتضی به این عمل اسرائیل نشان خواهد داد و نخستین ریسک سیستماتیک بر سپهر بورس تهران سایه افکند. در ادامه، ایران در بیست وششم فروردین، پاسخ موشکی و پهپادی قابل توجهی به اقدام اسرائیل نشان داد. خطر سرایت آتش جنگ به داخل مرزهای کشور یکی از ریسکهای مهمی بود که بر اثر فعل و انفعالات حادث شده در فروردین سالجاری، بازار سهام را تحت الشعاع قرار داد. سازمان بورس و اوراق بهادار برای حفاظت از سرمایه سهامداران در آن مقطع، دامنه نوسان را به مثبت و منفی یک درصد کاهش داد و بعد از چهار روز معاملاتی دامنه به روال سابق بازگشت.
یک ماه بعد از قضایای فوق الذکر، ریسک ابهام درخصوص وضعیت آتی سیاست داخلی، بازار سهام را در شوک فرو برد. اواخر اردیبهشت، بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهان سقوط کرد و ابهام بر سپهر سیاسی کشور حاکم شد. طبیعتا در چنین فضایی بازار سهام نیز با فشار فروش همراه شد. این بار نیز سازمان بورس دست به کار شد و دامنه نوسان را به مثبت و منفی ۲ درصد کاهش داد. بعد از بر گزاری دور نخست انتخابات ریاستجمهوری، دامنه نوسان به مثبت و منفی ۶ درصد افزایش پیدا کرد. بعد از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت چهاردهم، انتظار بر این بود که رفته رفته آرامش به فضای سیاسی کشور بازگردد و اقتصاد کلان کشور و بورس تهران نیز متعاقبا از این امر تاثیر مثبتی دریافت کنند.
دهم مردادماه یک اتفاق غیرمنتظره دیگر در تهران رخ داد و رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران ترور شد که این موضوع نیز موجبات تشدید فشار عرضه بر بورس تهران را فراهم کرد. این بار نیز سازمان بورس با تاخیری چند روزه، دامنه نوسان در بازار سهام را به مثبت و منفی یک درصد کاهش داد. تمام ماجراهای مذکور که ریسک سیستماتیک (ریسکی که بر کلیت بازار سهام تاثیر میگذارد) تلقی میشوند، بازار را با فشار فروش همراه کردند؛ بنابراین میتوان در یک جمع بندی کلی از موارد مذکور، ریسکهای سیستماتیک و ژئوپلیتیک را مهمترین ریسکهای ششماه نخست سالجاری نامگذاری کرد.