اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: پوری بنایی از بازیگران معروف و برجسته سینمای قبل انقلاب در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بود. او در بیش از ۸۰ فیلم سینمایی بازی کرد و به عنوان یکی از چهرههای محبوب و پرطرفدار سینمای ایران شناخته میشد. پوری بنایی به خاطر بازی در نقشهای احساسی و رمانتیک در فیلمهای ایرانی، به شهرت رسید و توانست در طی دو دهه فعالیت، نامی ماندگار از خود بهجا بگذارد.
پوری بنایی در ۱۹ مهر سال ۱۳۱۹ در شهر اراک متولد شد. نام اصلی او صدیقه بنایی است. او بازیگر سینمای قبل از انقلاب بود. پوری بنایی شش خواهر و برادر دارد که همگی ساکن آمریکا هستند. اکی بنایی یکی از خواهرهای وی، خواننده معروف آهنگهای «رشیدخان» و «گل پامچال» است. پوری از دوران نوجوانی وارد هنرستان شد تا خیاطی را فرا بگیرد. سپس متوجه شد که به هنر موسیقی نیز علاقمند است و در نتیجه بعد از فرا گرفتن خیاطی به مدت چند سال شروع به تمرین با ساز سنتور کرد.
بعدها به باله علاقمند شد و تمرینات باله را نزد خانم لازاریان آموزش دید. او خودش هم نمیدانست که این فعالیتها مقدمهای بود برای وارد شدن به عرصه سینما و برآورده شدن آرزوی دیرینهاش که جلوی دوربین سینما قرار بگیرد. پوری در سال ۱۳۲۴ به همراه خانواده خود و زمانی که ۵ سال داشت به تهران نقل مکان کردند. تحصیلات او در مقطع دیپلم است. پوری بنایی نامزدی طولانی با بهروز وثوقی داشت و بعد از جدایی از او دیگر هرگز ازدواج نکرد.
بعد از گرفتن مدرک دیپلم ادبی، پوری علاقه زیادی به یادگیری و فعالیت در عرصه بازیگری و سینما داشت، ولی به دلیل احترامی که برای پدرش قائل بود هرگز این واقعیت را بر زبان نیاورد. مدتی گذشت تا اینکه آقای نصرالله وحدت که از کارگردانان آن زمان بودند و یک نسبت فامیلی دوری با ایشان داشتند به خانه ایشان رفت و با وساطت ایشان، پدر پوری، به شرط اینکه دخترش لباسهای نامناسب نپوشد به وارد شدن او به عرصه بازیگری و سینما رضایت داد.
پوری بنایی برای اولین بار در سن ۲۴ سالگی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۳ با بازی در فیلم «عروس فرنگی» به کارگردانی نصرالله وحدت آغاز کرد. او در طول دوران حرفهای خود با بازیگران نامداری، چون محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، ایرج قادری، بهروز وثوقی و بهمن مفید همبازی بوده است. او در سال ۱۳۴۸ با بازی در فیلم «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی به شهرت رسید و در این فیلم نقش اعظم را بازی کرد و در کنار بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی به ایفای نقش پرداخت. سال بعد هم در فیلم «کوچه مردها» به کارگردانی سعید مطلبی بازی کرد و توانست تجربه بازیگری در کنار محمدعلی فردین را نیز کسب کند.
پوری بنایی بعد از انقلاب چندین بار و به مدت دو سه سال برای بازجویی به زندان اوین و دادگاه انقلابی میرود و در مورد سوالاتی که از او پرسیده میشود او به مشکلی بر نمیخورد و اجازه پیدا میکند تا به فعالیتش ادامه دهد و هرگز همممنوع الخروج نشد. او بعد از آخرین بازیاش در فیلم مریم و مانی در سال ۱۳۵۷ دیگر تمایلی به فعالیت در سینمای بعد از انقلاب را نداشت. اما در سال ۱۳۸۶ به اصرار عباس کیارستمی در فیلم «شیرین»، حضور یافت.
پوری بنایی برای دورههای چندساله بازیگری به آمریکا رفت و در نیویورک در منزل خواهرش ساکن بود. طی این مدت مطالعات آزاد بسیاری هم در این زمینه داشت و به اطلاعات خود افزود. پوری بنایی و بهروز وثوق در ابتدا همکار بودند سپس همکاریشان به دوستی انجامید و سرانجام منجر به ایجاد عشق و علاقه شد. آنها با یکدیگر نامزد کردند و پس از مدتی سر و کله گوگوش پیدا شد. گوگوش ضمن دوران نامزدی پوری و بهروز وثوقی، درگیر طلاق از همسرش محمود قربانی بود و حتی از بهروز برای طلاق کمک میگرفت. همین امر باعث ماجراهایی شد که پوری و بهروز از یکدیگر جدا شدند، اما پوری، گوگوش را مقصر نمیداند.
پوری بنایی شباهت زیادی به یکی از بازیگران زن آمریکایی به نام اواگاردنر دارد و از این رو به او لقب «اواگاردنر ایران» دادهاند. او در امور خیریه نیز فعالیت دارد و میگوید که بیشترین وقتش را در خانههای سالمندان کهریزک، محک و مرکز نگهداری کودکان عقب مانده میگذراند و نجات جان انسانها او را جوان نگه میدارد. او همچنین به فوتبال علاقهمند است و از طرفداران تیم استقلال است.
• عروس فرنگی ۱۳۴۳
• دزد شهر ۱۳۴۳
• موطلایی شهر ما ۱۳۴۴
• مردی در قفس ۱۳۴۴
• مرخصی اجباری ۱۳۴۴
• زبون بسته ۱۳۴۴
• یک قدم تا بهشت ۱۳۴۵
• قفس طلایی ۱۳۴۵
• خداحافظ تهران ۱۳۴۵
• حاتم طائی ۱۳۴۵
• وسوسه شیطان ۱۳۴۶
• مردی از اصفهان ۱۳۴۶
• سرنوشت ۱۳۴۶
• من هم گریه کردم ۱۳۴۷
• گرداب گناه ۱۳۴۷
• رودخانه وحشی ۱۳۴۷
• خشم کولی ۱۳۴۷
• دزد سیاهپوش ۱۳۴۷
• جاده تبهکاران ۱۳۴۷
• قیصر ۱۳۴۸
• قلبهای طلایی ۱۳۴۸
• دنیای آبی ۱۳۴۸
• جدایی ۱۳۴۸
• کوچه مردها ۱۳۴۹
• شهر گناه ۱۳۴۹
• رسوایی ۱۳۴۹
• دور دنیا با جیب خالی ۱۳۴۹
• یک خوشکل و هزار مشکل ۱۳۵۰
• ملا ممد جان ۱۳۵۰
• مردان سحر ۱۳۵۰
• قصاص ۱۳۵۰
• زیر بازارچه ۱۳۵۰
• زن یک شبه ۱۳۵۰
• دیوار شیشهای ۱۳۵۰
• برای که قلبها میتپد ۱۳۵۰
• یک جو غیرت ۱۳۵۱
• نانجیب ۱۳۵۱
• قایقرانان ۱۳۵۱
• علی سورچی ۱۳۵۱
• عاصی ۱۳۵۱
• شیربها ۱۳۵۱
• سرزمین دلاوران ۱۳۵۱
• خوشکله ۱۳۵۱
• جهنم + من ۱۳۵۱
• تنها مرد محله ۱۳۵۱
• پدر که ناخلف افتد ۱۳۵۱
• قربون زن ایرونی ۱۳۵۲
• فرزند شمشیر ۱۳۵۲
• عیال وار ۱۳۵۲
• خیالاتی ۱۳۵۲
• خوشگذران ۱۳۵۲
• بیگانه ۱۳۵۲
• گلنسا در پاریس ۱۳۵۳
• مهر گیاه ۱۳۵۴
• زنبورک ۱۳۵۴
• میراث ۱۳۵۵
• غزل ۱۳۵۵
• خانم دلش موتور میخواد ۱۳۵۵
• آتش جنوب ۱۳۵۵
• سرباز ۱۳۵۶
• تلافی ۱۳۵۶
• پشت و خنجر ۱۳۵۶
• موشک سری ۱۳۵۷
• مریم و مانی ۱۳۵۷
• هزارمین ۱۳۵۷
• شیرین ۱۳۸۷