اقتصاد۲۴-تفریحگاهی که پشت زرقوبرق میلههای زنگزدهاش، جانورانی خسته، افسرده، و محکوم به مرگ خاموش در انتظارند. جایی که سوءتغذیه، نبود فضای سبز، آب غیربهداشتی و قفسهای غیر استاندارد، فقط بخشی از بحران حیوانات زندانیشده است.
صفادشت، نامی که حالا به قبرستانی برای حیوانات باغوحش تبدیل شده است، از سال ۱۳۹۹ تا کنون با مرگ و میرهای پیدرپی ببرها، زرافهها و گورخرها سرخط خبرها بوده است. داستان صفادشت فقط یک نمونه از واقعیت تلخ تمام باغوحشهای ایران است. جایی که مارها فرار میکنند، مارالها میمیرند و توله شیرها از گرسنگی دست خود را تغذیه میکنند! براساس آمار، تنها ۲۵ درصد از باغوحشهای ایران استانداردهای زیستمحیطی را رعایت میکنند. همچنین، در ۱۳ سال گذشته تلفات حیوانات در ۱۴ باغوحش، دلفیناریوم و باغ پرندگان ایران ثبت شده است.
تا سال ۱۴۰۱، بیش از ۵۲ حیوان وحشی در باغوحشها و دلفیناریومهای ایران جان خود را از دست دادهاند. بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پرنده وحشی نیز در دو باغ پرندگان ایران تلف شدهاند. حالا بحث تعطیلی باغوحشها در ایران دوباره داغ شده است. حیوانات را از زیستگاههای طبیعیشان جدا میکنیم تا در قفسهای تنگ و محصور بهنمایش بگذاریم، اما شاید این دیگر زمان پایان این نمایش باشد. مدافعان حقوق حیوانات بارها هشدار دادهاند که این چرخه باید شکسته شود.
قاچاق حیوانات، تولهکشی و فروش غیرقانونی، تنها بخشی از تجارت پنهان باغوحشهاست. در برخی از این مراکز، تعداد موشها در قفس پرندگان از خود پرندگان بیشتر است. تا زمانی که صدور مجوزهای جدید متوقف نشود و شفافیت در نظارت ایجاد نگردد، حیوانات در این نمایش تراژدی محکوم به مرگاند، مرگی که در پشت پردههای قفسهای آهنی در حال تکرار است.
منبع: امتداد