اقتصاد۲۴-در کانون این تنشها، ادعای حمله احتمالی اسراییل به ایران به عنوان یک سناریوی ادعایی، به پروندهای مهم و مورد توجه در محافل سیاسی و رسانهای تبدیل شده است. از همین رو ناظران و کارشناسان تلاش دارند تا از زوایای مختلف سناریوهای ادعایی مطرح درباره رویارویی نظامی محدود یا فراگیر میان تهران و تلآویو را بررسی کرده و به پیامدهای احتمالی و ادعایی چنین رویارویی بر معادلات خاورمیانه، جهان و بازارهای انرژی بپردازند. در این راستا، روزنامه اعتماد تحلیل و نگاه نشریات مختلفی در خصوص این تحولات را مورد بررسی و واکاوی قرار داده است تا تصاویر و سناریوهای متفاوتی از تحولات آتی و پیامدهای آنها ارایه دهد.
نشریه نیویورکتایمز با انتشار گزارشی به تغییر احتمالی رویکرد اعراب در ارتباط با توافقات ابراهیم و پرونده عادیسازی با اسراییل بعد از آغاز جنگ غزه پرداخته است. این نشریه در گزارش خود آورده است که در ماههای پیش از ۷ اکتبر، عربستان در حال برنامهریزی برای توافقی با اسراییل بود؛ توافقی که در ازای عادیسازی به ریاض امکان برقراری یک پیمان دفاعی گستردهتر با ایالات متحده و حمایت از یک برنامه هستهای غیرنظامی را میداد. در حالی که تعدادی دیگر از کشورهای دیگر خلیجفارس در سال ۲۰۲۰ ذیل توافقی به نام «توافقات ابراهیم» روابط دیپلماتیک خود را با اسراییل برقرار کردند، اما این کشورها از نفوذ خود برای فشار به اسراییل به منظور ایجاد و به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی استفاده نکردند.
نیویورکتایمز در ادامه تحلیل خود در باب مناسبات میان تلآویو و اعراب در بازه زمانی بعد از جنگ غزه نوشته: سعودیها میبینند که هر گونه ارتباط با اسراییل پس از جنایتهای این رژیم در غزه سمیتر شده، مگر اینکه اسراییلیها تغییر موضع دهند و به تشکیل کشور فلسطینی متعهد شوند؛ تعهدی که تاکنون از انجامش امتناع کردهاند.
این نشریه در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه راهحل دو کشوری که اتفاقا و «ظاهرا» مورد حمایت شدید سعودیها بود طی سالهای اخیر در اولویت سیاست خارجی ریاض نبوده است. همچنانکه در مذاکرات سال گذشته هرگز تشکیل یک کشور فلسطینی به عنوان پیششرطی برای عادیسازی روابط با اسراییل مطرح نشد. در عوض ریاض خواستار آن شد که اسراییل اجازه دهد تشکیلات خودگردان فلسطینی که حکومت کرانه باختری را بر عهده دارد کنترل و قدرت خود را گسترش دهد. گفتنی است جنگ در غزه کشورهای امضاکننده توافقات ابراهیم را وادار کرده که بهطور فزایندهای حمایت از ایجاد یک کشور فلسطینی را در اولویت قرار دهند، احتمالا به این دلیل که نگران افکار عمومی در درون حاکمیتهای خود هستند.
امارات متحده عربی از جمله کشورهایی است که در طول سال گذشته روابط خود با اسراییل را حفظ کرده هرچند که این رابطه تحت فشار فزایندهای قرار گرفته است. شیخ عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات ماه گذشته گفت: «امارات متحده عربی آماده نیست که پس از جنگ در غزه بدون ایجاد یک کشور فلسطینی از وضعیت جدید حمایت کند.» او همچنین به درخواستهای اسراییل اشاره کرد که از امارات خواسته است بار بازسازی غزه را پس از پایان جنگ به دوش بکشد. این نشریه در پایان گزارش خود با اشاره به افزایش تحرکات دیپلماتیک و رایزنیهای گسترده مقامات ایرانی با سران کشورهای عرب نوشته است: یک تنشزدایی دیپلماتیک در خاورمیانه در حال شکلگیری است، اما نه لزوما آن چیزی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل تصور میکرد؛ چراکه او همچنان معتقد است که میتواند با ریاض به توافق برسد.
این نشریه با تمرکز بر نشست اخیر وزرای خارجه کشورهای حاشیه خلیجفارس با مقامات ایرانی آن هم برای اولینبار این ادعا را مطرح کرده است که این نزدیکی شکننده میان ایران و اعراب در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و تنها میتواند کمی از اختلافهای چندین ساله میان این گروه از بازیگران را بکاهد؛ اما نشانگر تغییری قابل توجه در منطقه است. این ادعا نیز توسط این رسانه مطرح است که همچنان عربستان و شرکای عرب پیشنهادهای دیپلماتیک ایران را با تردید بررسی میکنند.
نشریه اوراسیا ریویو، اما با انتشار گزارشی در راستای بررسی سناریوهای احتمالی گامهای بعدی تهران و تلآویو در شرایط پرتنش منطقه مدعی است، در شرایط کنونی خاورمیانه به شدت چالشبرانگیز است و اگر اسراییل تصمیم بگیرد با حمله ادعایی به تاسیسات ایرانی، دامنه درگیری را گسترش دهد، این اقدام میتواند بحران بزرگی در منطقه ایجاد کند که عواقب دوربردی به همراه خواهد داشت. به گونهای که ایران ممکن است به هرگونه تجاوز اسراییلی به سرعت و بهطور شدید واکنش نشان دهد. این نشریه در ادامه سناریوی ادعایی خود در زمینه پاسخ احتمالی ایران، به حملات موشکی، تهدید به امنیت دریایی و نیز حملات سایبری اشاره کرد و مدعی شد که این اهرمها در لیست پاسخهای احتمالی ایران قرار دارد. واکنش کشورهای عربی به رویارویی احتمالی تهران و تلآویو از جمله موضوعات مورد اشاره در نشریه اوراسیا ریویو است که در این زمینه مدعی شده احتمالا عربستان سعودی و امارات متحده عربی، سکوت اختیار میکنند و بعید است از تحمیل فشار با ایران خرسند نشوند. با این حال، آنها ممکن است از طرفداری علنی از اسراییل نیز اجتناب کرده تا از واکنش منفی از سوی افکار عمومی خود جلوگیری کنند.
در رابطه با مصر و اردن نیز این کشورها روابط دیپلماتیک با اسراییل دارند، ممکن است سعی کنند موضعی بیطرفانه اتخاذ کنند و به دنبال راهحلهای دیپلماتیک باشند تا از تشدید تنشهای منطقهای جلوگیری کنند. این نشریه در رابطه با رویکرد چین و روسیه نیز در صورت تشدید درگیریهای احتمالی میان ایران و اسراییل مدعی شد: روسیه به عنوان متحد کلیدی ایران، مخالف هرگونه پاسخ احتمالی و ادعایی اسراییل است. به نوشته این نشریه، با توجه به حضور این کشور در سوریه، ممکن است مسکو تلاش کند از رویارویی مستقیم بین اسراییل و ایران جلوگیری کند. همچنین این احتمال وجود دارد که روسیه به ایران حمایت نظامی ارایه دهد و بر مذاکرات دیپلماتیک جهت ایجاد ثبات در منطقه تاکید کند. اما در رابطه با چین تحلیل متفاوتی توسط این نشریه ارایه شده است.
براساس سناریوی ادعایی پکن ممکن است به دلیل مراوادتی که در حوزه انرژی با ایران دارد بهطور سیاسی از ایران حمایت کند، اما این احتمال نیز وجود دارد که پکن از دخالت مستقیم خودداری کند؛ اولویت چین جلوگیری از بیثباتی است، چراکه عدم ثبات در منطقه میتواند شرایط انرژی در بازارهای جهانی را مختل کند.
این نشریه، اما از زاویهای دیگر مواضع احتمالی ترکیه را به عنوان دیگر بازیگر تاثیرگذار خاورمیانه بررسی میکند و مدعی است که این کشور فعلا تلاش دارد تا موضعی بیطرفانه اتخاذ کرده و از بیانات غیرضروری یا جانبداری اجتناب کند؛ چراکه موقعیت جغرافیایی ترکیه این کشور را در موقعیتی شکننده قرار میدهد و احتمالا حفظ بیطرفی سنتی بهترین راهحل خواهد بود.
نشنال اینترست در تحلیلی متفاوت به رویکرد اردن و موضعگیریهای اخیر این کشور در رابطه با بحرانهای کنونی خاورمیانه پرداخته است. این نشریه مولفههای مهمی را در باب چگونگی بازیگری این بازیگر در منطقه و در حالی که این کشور به نقطه حائلی میان تهران و تلآویو تبدیل شده در نظر گرفته است. این نشریه مدعی است که اردن به دلیل مرز طولانی که با اسراییل (سرزمینهای اشغالی) دارد، میتواند به یک پایگاه بالقوه برای حملات احتمالی ایران علیه اسراییل تبدیل شود. نشنال اینترست در ادامه مدعی شده است که بعد از ۷ اکتبر به دنبال افزایش حمایتهای تهران از حماس، مشکلات عبدالله دوم پادشاه اردن شدت گرفته است، چراکه یافتن توجیهی برای همسویی با واشنگتن برای او هر روز سختتر میشود.
همدلی مردم اردن با فلسطینیها همیشه مشهود بوده، اما بهطور فزایندهای به شکل حمایت از حماس تجلی یافته است. این شرایط دولت اردن را ناگزیر کرده است که طی یکسال گذشته تلاش کند به تعادلی میان چالشهای سیاست خارجی و داخلی خود برسد. در این راستا دایما از اسراییل متحد اصلی امریکا انتقاد میکند. حملات موشکی ایران به اسراییل تحت عنوان وعده صادق ۱ در اوایل آوریل، شرایط را برای اردن به منظور حفظ این تعادل دشوارتر کرده است، چراکه ایالات متحده انتظار داشت اردن نقش خود را در شبکه دفاع هوایی تحت رهبری امریکا ایفا کند. اما احساسات مثبت نسبت به حماس در میان افکار عمومی اردن پس از ۷ اکتبر شدت یافت. زمانی که حزبالله در ۸ اکتبر در حمایت از حماس وارد رویارویی با اسراییل شد، محبوبیت این جنبش در اردن، بهویژه در میان افرادی که از تبار فلسطینی هستند، افزایش یافت. شهادت سید حسن نصرالله نیز باعث افزایش حمایتها از حزبالله و موجب شد تا جبهه عمل اسلامی (IAF) تجمعات اعتراضی در محکومیت ترور دبیرکل حزبالله را برگزار و هماهنگ کند. گفتنی است پیش از این، این حزب غالبا ایران و متحدانش (مقاومت) را به خاطر فعل و انفعالهایشان در سوریه مورد انتقاد قرار میداد. اما حالا معادلات تغییر کرده است.
این نشریه در پایان گزارش خود ادعا کرده که ایران به دنبال افزایش نفوذ خود در اردن است، چراکه مردم اردن بالاخص آنکه اردنیها با آرمانهای مقاومت همصدا شدهاند و همچنین این بازیگر مرز طولانی با اسراییل دارد و از همین رو میتواند به پایگاهی بالقوه برای پاسخهای احتمالی ایران به اسراییل تبدیل شود.
نشریه هیل در گزارشی اختصاصی به نقشآفرینی چین در تحولات اخیر منطقه و بازیگری این کشور در راستای مدیریت یا حتی تشدید درگیریها پرداخته است. این نشریه در ادامه گزارش خود آورده است که با گسترش جنگ در خاورمیانه، احتمال اختلال در بازارهای جهانی انرژی افزایش مییابد. هر چند که همین سطح از تنشها طی روزهای اخیر قیمت نفت را بالا برده، اما برخی مدعیاند که اگر تنگه هرمز نیز بسته شود، قیمتها به سطوح تاریخی بالایی خواهند رسید.
بیشتر بخوانید:عکس/ شوخی بامزه کاربران با عبور پهپاد حزب الله از کنار بالگرد اسرائیلی
این نشریه در ادامه گزارش خود مدعی است که این سناریو وجود دارد که چین به عنوان بازیگری که دنبال ثبات در منطقه است وارد رویاروییهای احتمالی ادعایی شود، چراکه این کشور بهطور فزایندهای به کارخانههای نفت برای تامین انرژی اقتصاد خود وابسته است، بنابراین تمام انگیزههای لازم را برای حفظ جریان نفت از خلیج فارس دارد.
البته که تاکنون، چین با اختلال تامین انرژی مواجه نشده و سال گذشته حدود ۹۰ درصد از نفت خام ایران را خریداری کرده است. هیل، اما در تحلیلی متفاوتتر از آنچه پیش از این ذکر شد، ادعا کرده پکن در ماه آگوست از پاسخ ایران به اسراییل حمایت کرد و بر رویکرد مقاومت مهر تایید زد. این نشریه در ادامه ادعاهای خود آورده است که این کشور علاوه بر ایران، تسلیحات حماس، حزبالله و حوثیها را نیز تامین میکند و این عاملی است که ایران میتواند بر اساس آن رویارویی علیه تلآویو را برای اسراییل پرهزینهتر کند.
هیل در ادامه گزارش تحلیلی خود از نوع بازیگری کشورهای حوزه شرق آسیا به حیاتی بودن برقراری ثبات در منطقه اشاره میکند و بالاخص درباره دو کشور ژاپن و کره جنوبی آنها را دو متحد امریکا و هدف دیپلماسی چین طی سالهای اخیر و مصرفکنندگان بزرگ انرژی خاورمیانه میداند. به گونهای که عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عراق و کویت بزرگترین تامینکنندگان نفت کره جنوبی هستند. در مورد ژاپن این کشور نیز در معرض آسیبپذیری است. در هشت ماه اول سال جاری، بیش از ۹۶ درصد از واردات نفت خام این کشور از خلیجفارس تامین شده است. تمامی این تحلیلهای مرتبط به معضل انرژی در شرایطی محتمل به نظر میرسد که امریکا برخی علاقهمندیهای خود را در منطقه از دست داده، چراکه این کشور طی سالهای اخیر خود به بزرگترین تولیدکننده انرژی در جهان تبدیل شده است.
به عبارتی دیگر امریکا، به مدت شش سال متوالی نفت خام را بیش از هر کشور دیگری پمپاژ کرده است. البته که لازم به ذکر است در حوزه انرژیهای دیگر نیز هیچ کشوری در حال حاضر بیشتر از ایالات متحده گاز طبیعی تولید نمیکند. بنابراین به دلیل رونق انرژی در امریکا، این کشور میتواند به تامینکننده عمده نفت خام برای کره جنوبی و دیگر کشورها تبدیل شود؛ در ماه آگوست، امریکا دومین تامینکننده بزرگ نفت برای کره جنوبی بود. گفتنی است در شرایط فعلی موقعیت امریکا به عنوان صادرکننده انرژی همچنان با تهدیداتی روبهرو است به گونهای که قصد دارند حفاری را به صورت محدود یا به تدریج متوقف کنند؛ در این راستا وزارت انرژی ایالات متحده اکنون صدور مجوزهای صادرات گاز طبیعی را بهطور قابل توجهی متوقف کرده است.