اقتصاد۲۴-الی گرانمایه، عضو ارشد شورای روابط خارجی اروپا فعال در حوزه خاورمیانه و شمال افریقا با انتشار یادداشتی در فارین پالسی مدعی شد: درگیریهای اخیر در خاورمیانه، بحثهایی را در میان نخبگان سیاسی ایران بر باب بازتعریف (ادعایی) دکترین هستهای مطرح کرده است.
به ادعای گرانمایه، ایران باید در برابر دشمنان دیرینه خود یعنی اسرائیل و ایالاتمتحده، بازدارندگیاش را بازتعریف کند. بهطور سنتی، تهران برای افزایش بازدارندگی خود بر سه مقوله گسترش و پیشرفت برنامه موشکی، تقویت محور مقاومت و پیشرفت در برنامه هستهای خود متمرکز بود. در همین راستا، تهران در حوزه برنامه موشکیاش سرمایهگذاری کرد و توانست زرادخانه خود را به یکی از پیشرفتهترین زرادخانهها در منطقه تبدیل کند. تهران همچنین استراتژی رویارویی نامتقارن خود را از طریق سیاست موسوم به «دفاع پیشرو» و با تمرکز بر محور مقاومت با هدف محاصره اسرائیل و تضعیف حضور نظامی منطقهای ایالات متحده و بسیج این نیروها برای حمله در صورت لزوم، تثبیت کرد.
او این چنین ادعا میکند که ایران روابط خود را با گروههایی که با ایالاتمتحده و اسرائیل دشمنی دارند (محور مقاومت)، تقویت کرده و در صورت لزوم از آنها به لحاظ لجستیکی حمایت میکند. در شرایط کنونی بهواسطه حملات اسرائیل به مواضع مقاومت و تلاشهای تلآویو برای تداوم جنگ با هدف تغییر نظم منطقهای و بازتعریف نظم جدید ادعایی، به نظر میرسد استراتژی تهران نیز تغییر کند. حماس و حزبالله فارع از حملات متعدد به مواضعشان، با هدف تضعیف امنیت اسرائیل حملات به این بازیگر را ادامه میدهند. در همین حال، ایالات متحده در تلاش برای حمایت از اسرائیل، سامانههای جدید ضد موشکی موسوم به «تاد» را در اسرائیل (سرزمینهای اشغالی) مستقر کرده و بههمراه آن، نیروهای آمریکایی نیز برای عملیاتیکردن این سامانه در منطقه افزایش یافتهاند؛ سامانهای که هدف (ادعایی) آن تلاش برای مهار حملات آینده از سوی ایران و متحدانش است.
این کارشناس در ادامه یادداشت خود اینگونه ادعا میکند که در طول یکسال گذشته ایران از سیاست، صبر استراتژیک پیروی و تلاش کرد تا از رویارویی مستقیم با اسرائیل خودداری کند؛ چرا که تهران خواهان تنش نیست. از همین رو، توسل به این رویکرد برای بازدارندگی منطقهای استدلال طرفداری از بازتعریف دکترین هستهای را در تهران تقویت کرده است. ایران پیشتر در برنامه هستهای خود پیشرفتهای جدی بهدست آورده و غرب مدعی است که تهران در آستانه گریز هستهای قرار دارد. به ادعای کشورهای غربی ایران میتواند ظرف یک هفته مواد کافی برای عبور از آستانه هستهای را تولید کند و برخی کارشناسان ارزیابی میکنند که تهران این توان و قدرت را دارد تا ظرف چند ماه دکترین هستهای خود را بازتعریف کرده و از این منظر بهسان هند و پاکستان، قدرت هستهای شده و به صلح نسبی سرد دست یابد. از منظر دیگر، گروهی نیز مدعیاند، تهران ممکن است بهدنبال بررسی فعل و انفعالهای اسرائیل بهدنبال بازتعریف تعادل در زمین بازی هستهای باشد.
از زمانی که دولت ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ موسوم به برجام که ایران به مفادش پایبند بود، خارج شد؛ ایالات متحده با توسل به سیاست فشار حداکثری، تحریمهای سنگینی را علیه تهران اعمال کرد. همزمان روابط غرب با تهران بهواسطه متغیرهایی، چون نفوذ منطقهای ایران و کمکهای (ادعایی) ایران به روسیه در طول حمله تمامعیار این کشور به اوکراین، به شکلی منفی تحت تاثیر قرار گرفته و کاهش یافت؛ و اکنون بهواسطه رویکردهای پر تنش در ارتباط با ایران در پایتختهای غربی، شاید مقامهای ایران به این نتیجه دست یابند که عبور یا کاهش تحریمها آنگونه که سال ۲۰۱۵ محقق شد، در دسترس نباشد. حال سوال این است، چرا غرب با پیشرفت برنامه هستهای ایران برخورد میکند، اما از مزایای امنیتی تصور شده از هستهای شدن آن محافظت نمیکند؟
الی گرانمایه در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد: در نهایت، شرایط ژئوپلیتیک گستردهتر امروز بدین معنی است که هزینههای مرتبط با عبور ایران از آستانه گریز هستهای در قیاس با یکدهه پیش کاهش یافته است. تنشهای بین قدرتهای جهانی احتمالا مانع از آن میشود که بازیگرانی، چون چین و روسیه بخواهند در مسیر پیشرفت برنامه هستهای ایران بهسان گذشته سنگاندازی کنند.
به ادعای گرانمایه، تهران همچنین قادر است از همکاری نظامیاش با روسیه بهعنوان اهرمی برای بهدست آوردن دانش و فنآوری هستهای از روسها استفاده کرده و همزمان حمایت این بازیگر در شورای امنیت را نیز دارا باشد. اینها همان گزارههایی است که ایالات متحده از تحققشان هراس دارد. استراتژیستهای ایرانی ممکن است در چنین شرایطی بازتعریف دکترین هستهای را در دستور کار خود قرار دهند. گروهی مدعیاند که اسرائیل آماده حمله به سایتهای هستهای ایران نیز است. با این حال، این امکان وجود دارد که ایران فارغ از تهدیدها (ادعایی) بر مقوله پیشرفت در برنامه هستهای اش متمرکز شود. از همین رو به ادعای گرانمایه، تغییر دکترین هستهای ایران محتمل است. این چالشی است که غرب با آن دست به گریبان است. به ادعای این تحلیلگر، تغییر دکترین هستهای ایران میتواند زمینه را برای شکلگیری رقابتی تسلیحاتی هستهای در سراسر خاورمیانه را ایجاد کند. طبیعتا این مقوله از دو منظر برای امنیت اروپا تهدید است: نخست افزایش توان هستهای بازیگران منطقه و دوم امکان دستیابی گروههای تروتریستی به چنین سلاحی
به ادعای ناظران، تغییر دکترین هستهای ایران شاید توان بازدارندگی این کشور را بیش از امروز افزایش دهد. در طول یک سال گذشته، اروپا و ایالاتمتحده بهدنبال قطع روابط سیاسی با ایران نبودهاند. ایالاتمتحده –به واسطه رویکرد اسرائیل و نفوذ ایران- در یک چرخه تشدید تنش گرفتار شده و به نظر میرسد که مایل است فقط با کارت نظامی بازی کند.
در ادامه این یادداشت ادعا شده است که تاریخ نشان میدهد هر اندازه ایالاتمتحده و اسرائیل فشارهای خود را بر تهران افزایش دهند، ایران قادر است پیشرفت در برنامه هستهای خود را تسریع بخشد. در همین قاب میتوان گفت که تنها گزینه پیشرو توسل به دیپلماسی جدی است. دولت جدید ایران متشکل از تکنوکراتهایی است که خواهان رایزنی با اروپا و آمریکا هستند و گروهی از آنها نیز در تحقق توافق هستهای با غرب موسوم به برجام نقشی برجسته داشتند. مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری اصلاحطلب جدید ایران، بر دیپلماسی با غرب تاکید دارد و چنین رویکردی امروز میتواند به آزمون گذاشته شود.
به ادعای گرانمایه، در این مسیر دیپلماتیک دولتهای نزدیک به غرب و کشورهای عربی مانند عربستانسعودی، اماراتمتحده عربی، قطر و عراق که تعاملات نزدیکی با ایران، اسرائیل و آمریکا دارند، بایستی مشارکتی فعال در اتئلاف داشته باشند. مسیر جدید دیپلماسی با ایران به واسطه ائتلافی از بازیگران منطقهای، بهترین راهحل برای غرب برای خروج از بحران و کاهشتنشها است.
به ادعای گرانمایه، در حالی که در حال حاضر بیاعتمادی قابل توجهی بین ایران و غرب وجود دارد، هر دو طرف باید برای اصلاح مسیر وارد دیپلماسی سخت معامله شوند. در غیر این صورت تداوم مسیر کنونی صرفا دامنه تنشها را گستردهتر خواهد کرد.