اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: عادل شاه افشار یا علی شاه، شاهزاد معروف افشار و از مدعیان سلطنت بعد از نادرشاه افشار بود. نادر شاه افشار وی را که مدتی سردار زابلستان بود به سپهسالاری خوارزم تعیین کرد و سه سال بعد به مشهد بازگشت. عادل شاه با کمک سرداران سپاه نادر شاه بعد از اعلام مرگ او هود را دومین پادشاه افشار نامید.
از زندگی علیقلیخان قبل از اینکه جانشین نادر شاه افشار بشود، اطلاع چندانی در دست نیست. فقط اینکه او پسر ارشد ابراهیمخان ظهیرالدوله افشار (برادر نادر شاه) بود. در سال ۱۱۱۵ فرمانداری مشهد به علیقلیخان داده شد. او با کتایون، دختر تیموراز دوم پادشاه گرجستان و در سال ۱۱۱۸ با دختری از ابوالفیضخان، حاکم خانات بخارا، ازدواج کرد. از ۱۱۲۱ تا ۱۱۲۵، علیقلیخان فرماندهی سپاهیان نادر را علیه ایزدیان در کردستان، قرهقالپاقها و ازبکان خوارزم و سیستان برعهده داشت. او سپس با عمویش نادر، بهخاطر تصمیم نادر مبنی بر گرفتن ۱۰۰،۰۰۰ تومان و بدگمانی نادر نسبت به او به مشکل برخورد. در فروردین ۱۱۲۶، علیقلیخان به همراه شورشیان سیستان، هرات را اشغال کرد و کردها را به شورش واداشت. نادر هنگام لشکرکشی علیه شورشیان، توسط گروهی از افسران خود به قتل رسید.
پس از مرگ نادر شاه افشار از آنجایی که مردم ایران و فرقههای مختلف قزلباش نسبت به نادر و فرزندان او نفرت داشتند، به علیقلیخان روی خوش و نظر موافق نشان میدادند. در نهایت عادل شاه افشار به راحتی بر تخت سلطنت نشست و خود را پادشاه دوم افشاریان خواند. پس از برتخت نشستن او، عدهای را به سرکردگی سهراب خان که غلام او بود با جمعی از بختیاریها به کلات فرستاد و بعد از مدتی آنجا را به محاصره درآورد. تا اینکه مدافعین برج ارغونشاه غفلت کردند و نردبانی را که درکنار برج بود، برنداشتند و موجب شدند تا بختیاریها از نردبان بالا رفته و برج را تصاحب کنند و بر آنجا و حصار کلات مسلط شوند. نصرالله میرزا و امامقلی پسران نادر به اتفاق شاهرخ پسر نصرالله میرزا هر یک براسبی سوار شدند و بطرف مرو فرار کردند.
کاظم بیک افشار برادر عادل شاه که آنوقت در کلات بود، به تعقیب آنان پرداخت و چون نتوانست به آنها برسد، برگشت، اما دوستمحمد چهچههای که قوشچی نصرالله میرزا بود، نمکنشناسی کرد و به تعقیب آنها به راه افتاد و امامقلی و شاهزاده شاهرخ را در ۱۸ کیلومتری کلات دستگیر و به کلات برگرداند و شخصی به نام قربانعلی را به تعقیب نصرالله میرزا فرستاد که او نیز در منطقهای بنام حوضسنگ به نصرالله میرزا رسید و در نبردی با نصرالله کشته شد. ولی جمعی از قراولان مرو، نصرالله میرزا دستگیر کرد و به کلات فرستادند.
بیشتر بخوانید: نادرشاه افشار موسس سلسله افشاریه کیست؟
عادل شاه دستور داد رضاقلی میرزا که ۲۹ ساله بود با هیجده نفر از اولاد بزرگ و کوچک که در کلات بودند را به فرمان علیقلی خان همانجا درکلات کشتند. او حتی به زنهای باردار حرمسرای نادری هم رحم نکرد و دستور قبل آنها را نیز صادر کرد. ولی نصرالله میرزا و هشت پسر او، امامقلی میرزا، چنگیزخان و جهتاللهخان شیرخواره را به همراه شاهرخ میرزا به مشهد آوردند. در همان بدو ورود آنها به مشهد دستور قبل همه شاهزادههای نادری به جز شاهرخ را صادر کرد تا قصد شورش نداشته باشند. او شاهرخ میرزا را که از سمت مادری نوه سلطان حسین صفوی بود و مردم خیلی او را دوست داشتند در زندان نگه داشت، اما به همه اعلام کرد که او مرده تا اگر مردم سلطنت عادل شاه را نپذیرفتند از او استفاده کند و خود نائبالسلطنه شود.
به گزارش اقتصاد۲۴ عادل شاه افشار بخش کوچکی از خزائن کلات مشتمل بر پانزده کرور پول نقد مسکوک که هر کروری پانصدهزار تومان بود را به دست آورد و مابقی را پنهان کرد. البته برای وی جواهرات و باقی تحف و نفایس بسیاری از کلات به مشهد آوردند. شاه جدید ایلات افشاریه و آذربایجان و عراق و فارس و جماعت بختیاری را که نادرشاه به خراسان کوچ داده بود، همه را به ولایات اولیۀ خود فرستاده شدند.
عادل شاه در اوایل با محمد قلیخان که مسبب اصلی قتل نادرشاه بود، مهربانی بسیار کرد، اما کمکم از ترس دستدرازی او به گنج نادری از نظرش افتاد و او را دستگیر و به اهل حرم نادری سپرد و خاتونهای حرم، او را به جرم قتل نادرشاه قطعه قطعه کردند. عادل شاه حسنعلیخان معیرالممالک را با سهراب بیک گرجی غلام، به رتق و فتق امور گماشت و خود به عیش و عشرت میپرداخت. دراین موقع کردهای قوچان بنای مخالفت با عادل شاه را گذارده و از او سربرگرداندند لذا عادل شاه قشونی را به آن سو روانه کرد و کردها را سرکوب و مطیع ساخت. آنگاه در خراسان قحطی بروز کرد و عادل شاه به مازندران رفته و به مدت هفت ماه آنجا بماند.
عادل شاه، ماندن و عیش و نوش در مشهد را ترجیح میداد و برادر کوچکتر خود ابراهیمخان را به فرمانداری اصفهان و اطراف آن منصوب کرد. ابراهیمخان، که در نواحی مرکزی، جنوبی و غربی حکومت میکرد، اعلام استقلال کرد و به کمک پسرعموی خود، اصلانخان افشار، والی آذربایجان برای سرکوب برادرش حرکت کرد. دو برادر در فاصله میان سلطانیه و زنجان به هم رسیدند. در این نبرد، عادل شاه شکست خورد، بسیاری از سپاهیانش به ابراهیمخان پیوسته و بقیه متفرق شدند. عادل شاه به تهران گریخت، اما توسط امیر اصلانخان دستگیر و به ابراهیمخان تحویل دادهشد. ابراهیمخان سرانجام دستور به کور کردن عادل شاه داد. وی به مشهد برده شد و در آنجا به درخواست شاهرخ و مادر نصرالله میرزا اعدام شد با مرگ عادل شاه گنج نادری برای همیشه گم شد.