اقتصاد۲۴ ـ شیوا سپهری: شاید بارها در تحلیلهای اقتصادی و رسانههای درباره اقدامات دولتها در جهت سیاستهای انبساطی و انقباضی شنیده باشید. هر یک از این دسته سیاستهای مالی و پولی در شرایط خاصی از وضعیت اقتصادی به کار گرفته میشود تا بتواند از بحرانهای آتی جلوگیری کند. هر یک از این سیاستها مانند گاز و ترمز خودرو نتایج خاص خود را در اقتصاد بروز میدهند. در ادامه به تشریح مفهوم و پیامدهای این دو نوع سیاست خواهیم پرداخت.
سیاستهای انبساطی و انقباضی به عنوان ابزارهای اصلی سیاستهای پولی و مالی شناخته میشوند که دولتها و بانکهای مرکزی برای مدیریت اقتصاد یک کشور از آن استفاده میکنند. این سیاستها با هدف تنظیم میزان تقاضا، کنترل تورم، تحریک رشد اقتصادی و حفظ ثبات اقتصادی به کار گرفته میشوند. سیاستهای انبساطی برای افزایش فعالیتهای اقتصادی طراحی شدهاند، اما سیاستهای انقباضی به کاهش فشارهای تورمی و جلوگیری از ایجاد حبابهای اقتصادی میپردازند.
سیاستهای انبساطی به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که هدف آن افزایش تقاضای کل در اقتصاد است. این سیاستها معمولاً در دوران رکود اقتصادی یا زمانی که اقتصاد به دلیل کاهش تقاضای داخلی یا خارجی دچار افت رشد شده است، اعمال میشوند. هدف اصلی این سیاستها، ایجاد اشتغال، افزایش تولید، و تحریک رشد اقتصادی است.
به گزارش اقتصاد۲۴ در حوزه سیاستهای پولی، بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره یا افزایش عرضه پول، سیاستهای انبساطی را اعمال میکند. کاهش نرخ بهره باعث میشود که هزینه گرفتن وام برای افراد و کسبوکارها کاهش یابد و این امر به افزایش سرمایهگذاری و مصرف منجر میشود. از سوی دیگر، افزایش عرضه پول با تسهیل دسترسی به اعتبار و نقدینگی، به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان کمک میکند تا فعالیتهای خود را گسترش دهند.
بیشتر بخوانید: کارایی در اقتصاد چیست و چرا یک مولفه مهم اقتصادی هر کشور است؟
در حوزه سیاستهای مالی، دولتها ممکن است با افزایش هزینههای عمومی، کاهش مالیاتها، یا ترکیبی از این دو سیاست، به تحریک تقاضا بپردازند. به عنوان مثال، افزایش سرمایهگذاری دولت در پروژههای زیربنایی، ساخت مدارس و بیمارستانها، یا ارائه یارانههای مالی میتواند به تحریک اقتصاد و ایجاد فرصتهای شغلی منجر شود.
با وجود فواید سیاستهای انبساطی، این رویکرد ممکن است چالشهایی نیز به همراه داشته باشد. یکی از این چالشها، احتمال افزایش تورم است. هنگامی که تقاضا بیش از حد افزایش یابد، قیمت کالاها و خدمات ممکن است افزایش یابد و تورم افسارگسیخته ایجاد شود. علاوه بر این، افزایش عرضه پول میتواند به کاهش ارزش پول ملی منجر شود که برای اقتصادهایی با وابستگی بالا به واردات، زیانآور است.
سیاستهای انقباضی با هدف کاهش تقاضای کل به کار گرفته میشوند. این سیاستها معمولاً زمانی اجرا میشوند که اقتصاد در شرایط رونق بیش از حد یا تورم بالا قرار دارد. هدف از این سیاستها، کاهش فشارهای تورمی، کنترل رشد اقتصادی و جلوگیری از ایجاد حبابهای قیمتی در بازارهای مختلف است.
در سیاستهای پولی انقباضی، بانک مرکزی با افزایش نرخ بهره یا کاهش عرضه پول، اقتصاد را تحت کنترل قرار میدهد. افزایش نرخ بهره باعث میشود که هزینه گرفتن وام افزایش یابد و در نتیجه، مصرف و سرمایهگذاری کاهش یابد. از سوی دیگر، کاهش عرضه پول باعث کاهش نقدینگی در بازار میشود و این امر به کاهش تقاضا منجر میشود.
در حوزه سیاستهای مالی، دولت با کاهش هزینههای عمومی یا افزایش مالیاتها، سیاستهای انقباضی را اعمال میکند. کاهش هزینههای دولت میتواند شامل کاهش بودجه پروژههای زیربنایی یا خدمات عمومی باشد. همچنین، افزایش مالیاتها باعث کاهش درآمد قابل تصرف افراد و کسبوکارها میشود و این امر به کاهش مصرف و سرمایهگذاری منجر میشود.
سیاستهای انقباضی، اگرچه در کاهش تورم و کنترل رونق اقتصادی مفید هستند، اما میتوانند به کاهش رشد اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری نیز منجر شوند. کاهش تقاضا ممکن است باعث کاهش تولید و درآمد شرکتها شود که این امر به تعدیل نیروی کار منجر خواهد شد. همچنین، افزایش مالیاتها میتواند فشار مالی بر خانوادهها و کسبوکارها ایجاد کند و نارضایتی عمومی را به دنبال داشته باشد.
یکی از مهمترین چالشهای سیاستگذاران اقتصادی، ایجاد تعادل میان سیاستهای انبساطی و انقباضی است. این تعادل برای حفظ ثبات اقتصادی، جلوگیری از نوسانات شدید اقتصادی و تحقق اهداف بلندمدت اقتصادی ضروری است. سیاستگذاران باید با تحلیل دقیق دادههای اقتصادی و پیشبینی روندهای آینده، زمان مناسب برای اعمال هر یک از این سیاستها را تعیین کنند.
به عنوان مثال، در دوران رکود اقتصادی، اعمال سیاستهای انبساطی میتواند به تحریک تقاضا و ایجاد فرصتهای شغلی کمک کند. اما اگر این سیاستها به طور مداوم و بدون کنترل اعمال شوند، میتواند به تورم بالا منجر شوند. به همین ترتیب، سیاستهای انقباضی اگرچه در کاهش تورم مفید هستند، اما اگر بیش از حد اعمال شوند، ممکن است رشد اقتصادی را متوقف کنند و بحرانهای اجتماعی ایجاد کنند.
سیاستهای انبساطی و انقباضی ابزارهای قدرتمندی در دست سیاستگذاران اقتصادی هستند که برای مدیریت چرخههای اقتصادی و تحقق اهداف مختلف اقتصادی به کار گرفته میشود. سیاستهای انبساطی برای افزایش تقاضا و تحریک رشد اقتصادی طراحی شدهاند و سیاستهای انقباضی به کاهش تورم و کنترل رونق اقتصادی میپردازند. هرچند این سیاستها مزایا و معایب خاص خود را دارند، اما استفاده هوشمندانه و متعادل از آنها میتواند به ایجاد اقتصادی پایدار و پویا منجر شود.
در نهایت، موفقیت این سیاستها به دقت در تحلیل شرایط اقتصادی و پیشبینی روندهای آتی بستگی دارد. سیاستگذاران باید با توجه به ویژگیهای خاص هر اقتصاد، تصمیمات مناسبی اتخاذ کنند تا اهداف اقتصادی نظیر رشد پایدار، اشتغالزایی و کنترل تورم محقق شود.